توحید و شرک
از دیر باز دو شهر بزرگ عربستان، یعنی مکه و مدینه، مورد احترام و قداست خاصی بوده است و تمام فرق و مذاهب اسلامی عنایت ویژهای به این دو داشته و دارند اما برخی به خاطر جهل و نادانی که همان فرهنگ غلط جاهلیت بوده چنان با این دو شهر برخورد کردند که گویی از رسول خدا و صحابه آن حضرت احترام آن را نشنیده بودند، فلذا با تعدی و تجاوز حرمت آن را شکستند.
فرقه وهابیت با عقاید افراطی و برداشتهای غلط از آیات و روایات، دین اسلام را وارونه جلوه دادند و آن را در میان ادیان دیگر الهی به چالش کشیدند و فقط از آن نامی باقی گذاردند. این هجمه از طرف کسانی صورت گرفت که خود را عالم دانسته و مسلمانان فعلی را مشرک خوانده و میگویند باید آنان به صدر اسلام برگردند و توبه کنند، وگرنه خونشان هدر است و مسلمانان هم از سر اجبار مجبور بودند که قبول کنند.
قرآن کریم به عنوان محور اساسی در نزد مسلمانان شناخته شده که پایه افکار ایشان را تشکیل داده است. وهابیت با زیرکی خاص از همین منبع الهام بخش استفاده کرده (به عنوان مثال آیه 73 سوره حج که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است) و مسلمانان را علی رغم مخالفت عالمان جهان اسلام به شرک متهم میکند.
وهابیت میگوید: عبادت یعنی خضوع و تذلل، و هر فعلی که با خضوع و تذلل برای غیر خدا صورت گیرد، عبادت غیر خدا، محسوب شده و شرک است. آیت الله سبحانی میگوید: اگر تعریفی که شما از عبادت ارائه کردهاید صحیح باشد و هر خضوع و تذللی برای غیر الله، شرک محسوب شود، باید خضوع و تذلل عاشق نسبت به معشوقش شرک باشد در حالیکه چنین نیست.
در روایات اسلامی، سه اصل «توحید، نبوت و معاد» از اصول مسلمانی است. اما دیگر فروعات دین مثل «نماز، روزه، حج، زکات و...» از اصولی مسلمانی نیست. این درحالی است که وهابیت و گروههای سلفی، مسلمانان را به خاطر نماز و روزه اعدام میکنند. آنان هر کس که نماز را بلد نباشد یا نماز نخواند، کافر دانسته و محکوم به اعدام میکنند.
همه مسلمانان بر این باورند اگر کسی به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و جهان آخرت ایمان داشته باشد، مسلمان است و نمیتوان چنین کسی را تکفیر کرد. این در حالی است که بزرگان فرقه وهابیت همه مسلمانان را تکفیر میکنند و توجهی به این احادیث ندارند، بلکه با تأویل این روایات به تفرقه دامن میزنند.
یکی از ملاکهای وهابیت در موضوع شرک، «قدرت و عجز» است. آنان میگویند: توسل به مردگان جایز نیست چون اموات و مردگان، قدرت بر انجام کاری ندارند. آیت الله سبحانی در پاسخ وهابیت میگوید: اگر قدرت و عجز ملاک توحید و شرک است، باید درخواست حاجت از شخص زنده غیر قادر نیز شرک باشد، در حالیکه هیچ کس چنین سخنی نگفته است.
وهابیت در توسل و درخواست حاجت، «حیات و ممات» را شرط میدانند. آنان میگویند: درخواست حاجت از شخص زنده جایز است، ولی درخواست حاجت از اموات جایز نیست. آیت الله سبحانی در پاسخ میگوید: در هیچ کجا «حیات و ممات» از شرایط توحید و شرک شمرده نشده است. بلکه در اسلام، آنچه موجب شرک میشود، نگاه استقلالی به شخص است.