برتریهای اندیشه
وی به رغم اینکه احساس ناخوشنودی رایج در غرب را بجا و ظهور تمدن صنعتی غرب را در رشد ناخوشنودی بسیاری موثر میداند، باز توجهی به تغییر ساختار این فرهنگ و ضرورت تجدید نظر در شالوده « اومانیستی » و بنیاد « سکولاریستی » تمدن غرب ندارد و فقط به رضایت دعوت میکند و وظیفه انسان را تسلیم شدن در « تسلیم شدن به اوضاع موجود » خلاصه میکند. وی حتی حاضر است منشا مشکلات را فرضیهای به نام « بدن درد آلود جمعی » معرفی کند، اما صحبتی از تمدن سرمایهداری نکند.