ابوالقاسم کرکانی، از قائلین به اعتذار ابلیس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بزرگان تصوف گرچه متأدب به برخی آداب عامه پسند بودهاند، امّا چون مسیر را بر خلاف دستورات الهی طی کرده اند، طبعات این مسیر اشتباه مرتباً گریبانگیر ایشان بوده است. مسیر صحیح در اصول و فروع دین مقدس اسلام، مسیر اهل بیت و خاندان وحی علیهم السلام بوده و بس. جز این طریق نورانی، مابقی طرق جز ظلمت و تاریکی نیست و هر کس که فکر میکند در ظلمات وهم، مسیر پر اضطراب و پر چاله را به سلامت طی میکند و به تعالی میرسد، تأسی از شیطان کرده و با او هم آوا و همنشین و همسفر گردیده است. این نص کلام رسول اکرم صلی الله علیه وآله است که فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» همانا من در بین شما دو چیز گران بها را به یادگار گذاشتم که تا زمانی که متمسک به آن دو باشید هرگز گمراه نخواهید شد، قرآن و خاندان من جدا از يكديگر نخواهند تا آن هنگام كه در كنار حوض مرا ملاقات نمايند. [1]
اگر جز به همراهی این دو، راهی پیموده شود، رهرو آن بی شک به بیابانهای بی پایان خسران و بی چارگی و بدبختی قدم خواهد نهاد. شیوخ و بزرگان گمراه تصوف، چون نور سخنان اهل بیت علیهم السلام، روشنگر راهشان نبوده است، از درّههای تاریک و سیاه جهل سر در آورده و به عقاید کفرآمیز یا بسیار باطل معتقد شدهاند. از ادعاهای عجیب و شطح های شرک آلود گرفته تا اعتقاد به اعتذار ابلیس خبیث و ملعون و کبر و غرور که آفت عقل و دین است.
ابوالقاسم کرکانی از اعلام صوفیه که نسبت طریقتى او با سه واسطه [2] به جنید مىرسد و از نزدیكان ابوسعید ابوالخیر نیز بوده، از سردمداران این سلسلهی خسران دیده است که از خانقاه داران طوس بود و به درجهی شیخ المشایخی تبار انحراف رسیده بود. غزالی وی را ستوده و با چشمی ظاهر بین و با زعم خود وی را از اولیا بزرگ خدا معرفی میکند و از دنیا داران و دنیا طلبان دور میداند. غافل از اینکه این گونه نیست که هرکه از دنیا دور شد، لاجرم به خدا نزدیک تر شده و بار خود را بسته است. این راه بس خطیر آداب و روشی دارد که تنها توسط هادیان معصوم علیهم السلام قابل طی شدن است. دوری از دنیا اگر با برنامه ی خاندان عصمت بود، قرب الهی را در پی خواهد داشت و الا فقر و نداری وی را به ورطه ی کفر و ضلالت خواهد کشانید.
چنانچه امثال کرکانی را دچار اعتقاداتی فاسد کرد تا بر خلاف نص صریح قرآن که ابلیس را مستکبر و هلاک شده معرفی میکند، با خیالی خام وی را خواجه ی خواجگان و سرور مهجوران نام برده و از وی یاد میکند. قرآن در رابطه با شیطان میفرماید: وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ[3] از گامهاى (وسوسه انگيز) شيطان، پيروى نكنيد، براستى كه او دشمن آشكار شماست. تعبیرات کرکانی درباره ی شیطان، باعث شد تا افرادی چون شیخ احمد غزالی و عین القضات همدانی نیز آن را نشخوار کرده [4] و امثال هجویری آن را بستایند.[5] این کژیها ثمرهی عقیدهی فاسد و دوری از معدن نبوت و وحی است که این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر رسول گرامی صلی الله علیه وآله وارد شوند.
پی نوشت:
1- أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241 ، فضائل الصحابة ، ج 2 ص 779، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. وصي الله محمد عباس
2- (شیخ ابوعثمان مغربى و شیخ ابوعلى كاتب و شیخ ابوعلى رودبارى)
3- بقره آیه ی168
4- رک نامه های عین القضات همدانی ج1 ص97 – کتاب نفحات ص420
5- کشف المحجوب، مقدمه، ص 19
افزودن نظر جدید