نقد دیدگاه قلمداران، در مسئله زیارت قبور (قسمت اول)
قلمداران از قرآنیون شیعه ایران، تنها با استناد به برخی از احادیث و کنار گذاشتن سایر روایات ادعا میکند که رسول خدا (ص) از زیارت قبور نهی فرموده است؛ این درحالی است که روایات مختلفی در زمینه جواز زیارت قبور، از رسول خدا (ص) نقل شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «حیدرعلی قلمداران » یکی از قرآنیون شیعی معاصر ایران است که برخی از اعتقادات شیعه را مردود میداند؛ از جمله اشکالات «قلمداران» بر آموزههای شیعی، اشکال بر مسئله زیارت قبور و بنای بر آنها است که در یکی از آثار خود به آن پرداخته است.
«قلمداران» با استناد به روایاتی که حاکی از نهی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از زیارت قبور است، زیارت قبور را مورد انکار قرار داده است. وی تأکید میکند که هیچ روایتی در خصوص جواز زیارت قبور از قول پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در متون روایی یافت نمیشود.[1]
در پاسخ به این ادعای «قلمداران» باید گفت که گزارشهای تاریخی، حاکی از آن است که در خصوص زیارت قبور، دوگونه روایات از پیامبر صلیاللهعلیهوآله در دست است؛ بنابراین لازم است، هر دو دسته روایات را مورد توجه قرار داد و بر اساس آن نتیجه گرفت؛ دسته اول روایاتی است که در آنها پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از زیارت قبور منع کرده و دسته دوم، روایاتی است که نشان دهنده جواز زیارت قبور است. علما و بزرگان معتقدند که برای جمع بین این روایات باید گفت دلیل منع پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از زیارت قبور، آن است که در دوران آغازین اسلام، بیشتر آرامگاهها متعلق به مشرکان و بتپرستان بود و مسلمانان قبرستان مجزایی نداشتند؛ ولی باقدرت گرفتن اسلام، جواز زیارت قبور را صادر کردند. این امر یعنی، منع از زیارت قبور، تا سال ششم هجری ادامه داشت؛ ولی به محض فراهم شدن زمینهها در سال هفتم هجری در عمره حدیبیه، این منع برداشته شد.[2]
به عنوان مثال، در یکی از این روایات آمده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هنگامی که در راه «عمره حدیبیه» به «ابواء» رسید، نزد قبر مادرش آمنه آمد؛ آن را اصلاح کرد و در کنار آن گریست. مسلمانان نیز به خاطر گریه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گریستند.[3]
«قلمداران» ادعا میکند که در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هیچ مسلمانی برای زیارت اموات حتی شهدا، به مشهدی نرفته است.[4] این درحالی است که در روایاتی، بنا بر نقل عایشه آمده است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برخی از شبها، خانه را به قصد زیارت بقیع ترک میکرد و وارد بقیع میشد.
بنابراین باید گفت که برخلاف آنچه که ملاحظه میشود، «قلمداران»، تنها به یک دسته از روایات مراجعه کرده و همانها را مستند دیدگاه خویش قرار داده است؛ این در حالی است که باید مجموع روایات را بررسی و بر اساس آن نتیجه گرفت.
پینوشت:
[1]. قلمداران، حیدر علی، راه نجات از شر غلات، ص388.
[2]. حاكم نيشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج1، ص531. «زَارَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَبْرَ أُمِّهِ فِي أَلْفِ مُقَنَّعٍ، فَلَمْ يُرَ بَاكِيًا أَكْثَرَ مِنْ يَوْمَئِذٍ» هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ»
[3].خالقی، صدیقه، «مشروعیت زیارت قبور از دیدگاه دانشمندان اهلسنت» فصلنامه فرهنگ زیارات، شماره 29 سال 1395، ص72-74.
[4]. عمر بن شبه نميری بصری، أبو زيد، تاريخ المدينة، ج1، ص91. «حَدَّثَنَا أَبُو غَسَّانَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ عِمْرَانَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي الزِّنَادِ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ عِنْدِي، فَظَنَنْتُ أَنَّهُ خَرَجَ إِلَى بَعْضِ نِسَائِهِ، فَتَتَبَّعْتُهُ حَتَّى جَاءَ الْبَقِيعَ فَسَلَّمَ وَدَعَا، ثُمَّ انْصَرَفَ، فَسَأَلْتُهُ: أَيْنَ كُنْتَ؟ فَقَالَ: «إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ آتِيَ أَهْلَ الْبَقِيعِ فَأَدْعُوَ لَهُمْ وَأُصَلِّيَ عَلَيْهِمْ».
افزودن نظر جدید