خپری و حماقت سازندگان تمدنهای بزرگ
مصریهای باستان، سازندگان یک تمدن بسیار بزرگ بودند. اما از جهت اعتقادی و خودشناسی، به غایت افرادی نادان و سطح پایین بودند. چنان که یک سوسک به نام «خِپری» را به عنوان خدای خود میپرستیدند. این برای ما عبرت است که هر جا یک ستون سنگی یا نقشنگارهای دیدیم، آن را حمل بر تعالی اندیشه و باور سازندگان آن نکنیم.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سازندگان تمدنهای بزرگ، میتوانند به غایت احمق باشند. از رنجهای امروز ما یکی آن است که بسیاری از مردمان در برابر رُخِ باشکوه تمدنهای مادی، فروتن و رام هستند. از همین روی، سربازان جبهه تاریکی، برای آنکه ترقی و تعالی خود را به دیگران نشان دهند، برجهای بلند و میادین آذین بسته را نمونه میآورند. بله اینها در ظاهر زیبا هستند، اما هیچ یک نشانگر ماهیت و آن چهره حقیقی تمدنها نیستند.
قرآن به ما میگوید: ممکن است تمدنی به جلوه، پاک و زیبا باشد، اما درونِ آن، بسیار زشت. برای مثال در قرآن، از شهر باستانی حِجر (Hegra) یاد میکند که سازندگان آثار باشکوه تمدنی بودند، اما عظمت مادی آنان، باعث نجات ایشان نشد: «وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ [حجر/80-84] و اهل حِجر نیز پیامبران را تکذیب کردند. و آیات خود را به آنان دادیم، ولی از آنها اعراض کردند. و از کوهها خانههایی میتراشیدند که در امان بمانند. پس صبحدم، فریاد [مرگبار]، آنان را فرو گرفت. و آنچه به دست میآوردند، به کارشان نیامد.»
قرآن به ما میگوید، فریفتهی هیبت و شوکت آثار مادی نشوید؛ بلکه در خودسازی و سپس در پی رشد فکری و رفتاری خود و جامعه باشید. چه اینکه تمدنهای مادیِ غیر الهی، هر چند در ظاهر، جلال و جبروت دارند، اما چون ریشه در نور ندارند، پس انتهای مسیر آنان به هلاکت است.
نمونه دیگر در مصر باستان، تمدنی بسیار باشکوه و با عظمت که حقیقتاً یگانهی دوران خود بود و هنوز هم بزرگی و صلابت آن، چشمها را خیره میکند. اما واقعیت آن است که سازندگان این تمدن باشکوه، هرچند در ریاضیات، فیزیک و محاسبات نجومی، بسیار مترقی بودند، اما از جهت عقیده و خودشناسی، مُشتی احمق بیش نبودند. چنان که خدایان متعددی را پرستش میکردند و یکی از این خدایان، «Khepri» نام داشت! یک سوسک![1]
سوسک را خدای خود میخواندند و در عین حال، سازنده یک تمدن شگفت انگیز بودند. ما باید بتوانیم بین این دو تفکیک قائل شویم. همان طور که ممکن است کسی یک نقاش حرفهای باشد، یا یک ورزشکار قدرتمند یا یک بازیگر بسیار ماهر و در عین حال، از جهت اخلاقی یا اعتقادی یا فکری، در سطحی بسیار پایین قرار داشته باشد. همانطور که میگوییم هخامنشیان از جهت نظامی و فتوحات، نیرومند بودند، اما از جهت فکر و اخلاقی، در سطحی متعادل قرار نداشتند. چنان که به رفتارهای آنان در همین تارنما اشارات بسیار شد. حتی اگر بگوییم که آنان افرادی متعادل بودند، باز هم بلندی ستونهای تخت جمشید و زیبایی نقش نگارههای آن، دلیلی بر تعالی فرهنگی و اعتقادی هخامنشیان نیست.
پینوشت:
[1]. بنگرید به:
van Ryneveld, Maria M. The Presence and Significance of Khepri in Egyptian Religion and Art, University of Pretoria (South Africa), Ann Arbor, 1992. ProQuest 304016142.
Wilkinson, Richard H. (2003). The Complete Gods and Goddesses of Ancient Egypt. Thames & Hudson. pp. 230–233.
افزودن نظر جدید