نقد دیدگاه غزالی در مورد مِطلاق بودن امام حسن(ع)

  • 1402/06/26 - 10:10
مِطلاق بودن امام حسن(ع) یکی از شبهات تاریخی است که همواره پیرامون شخصیت این امام عزیز مطرح بوده است؛ در صورتی که با کنکاش منابع تاریخی، این مسئله آشکار می‌شود که عباسیان برای مقابله با قیام‌های سادات حسنی، این روایات را جعل کرده‌اند.
مطلاق

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طلاق به عنوان یکی از مبغوض‌ترین حلال‌های الهی، بخاطر وجود مصلحت‌های اجتماعی، در احکام دینی تشریع شده است. از رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ نقل‌شده است: «مَا أَحَلَّ اللهُ شَيئاً أَبغَضُ إِلَيهِ مِن الطَّلَاقِ»؛[1] «خداوند چيزى را كه نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نكرده است».

دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام، همیشه در تلاش برای تضعیف چهره ایشان بوده و به همین منظور، دست به جعل روایاتی بر ضد اهل‌بیت علیهم‌السلام زده‌اند. بنی‌عباس در دروان حکومت خود با مشکلات عدیده‌ای از جمله قیام‌های سادات حسنی مواجه بودند و یکی از راه‌های عباسیان در مقابل این قیام‌ها، تضعیف چهره امام حسن مجتبی علیه‌السلام در جامعه بود. به این خاطر نسبت‌های ناروایی از جمله نکاح‌های متعدد به ایشان دادند و این نسبت‌ها به مرور زمان، به برخی از منابع شیعه راه یافت.

محمد غزالی، یکی از بزرگان متصوفه، نیز در کتاب «إحياء علوم الدين» نیز این تهمت تاریخی را نقل کرده‌ است: «و يقال إن الحسن بن على كان منكاحا حتى نكح زيادة على مائتي امرأة، و كان ربما عقد على أربع في وقت واحد، و بما طلق أربعا في وقت واحد و استبدل بهن»؛[1] «و گفته شده است، به راستی حسن بن علی بسیار ازدواج می‌کرد. تا به بیش از دویست زن رسید و گاهی اوقات در یک زمان، چهار زن را عقد کرده و چهار زن را طلاق می‌داد، در حالی که به جای آنها جایگزین می‌کرد».

گزارش مِطلاق بودن امام حسن مجتبی علیه‌السلام، در بسیاری از منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت و در بعضی از منابع شیعه نقل شده است. باید توجه کرد که در بررسی دقیق پژوهشگران، روایات مرتبط با مِطلاق بودن امام حسن مجتبی علیه‌السلام (از حیث سندی و محتوایی و به سبب تناقض شدید این اخبار با واقعیات تاریخی و حدیثی)، به کلی بی‌اعتبار هستند و در فضای رقابت بین عباسیان و بنی‌الحسن در اواسط قرن دوم ساخته شده‌اند؛ به همین مناسبت در ادامه به بعضی از اشکالات این روایات، اشاره می‌کنیم:

1) معارض با واقعیات تاریخی:

اگرچه منابع، آمارهای مختلفی درباره همسران امام حسن علیه‌السلام ذکر کرده‌اند، اما بررسی تاریخی، نشانه‌ دهنده جعلی بودن این آمار سازی‌ها می‌باشد و برای اثبات این ادعا به بعضی از قرائن تاریخی اشاره می‌شود:

اولین قرینه این است که مؤلفان یا راویان نتوانستند حداقل کمتر از یک سوم نام همسران عقدی امام را ذکر نمایند و عدم ذکر اسامی آنها نشانگر این است که آمارهای ارائه شده، دروغ و جعلی است.

دومین قرینه بر کذب اخبار مِطلاق بودن امام حسن علیه‌السلام این است که در صورت صحت چنین انتسابی، دشمنان آن حضرت همچون معاویه و خوارج، برای مقابله بهتر با امام علی علیه‌السلام از آن بهره می‌بردند. اما عدم اشاره آنان به این موضوع، خود می‌تواند بر علم به جعلی بودن این اخبار درباره امام حسن علیه‌السلام کمک کند.

باید اشاره کرد که نخستین‌ بار خبر مِطلاق بودن امام حسن علیه‌السلام، توسط منصور عباسی برای حمله به رقبای سیاسی خود یعنی عبدالله بن حسن بن حسن و فرزندان وی در کتاب‌های تاریخی نقل شده است. در آن گزارش‌ها منصورعباسی، امام حسن علیه‌السلام را فردی ناتوان از حکومت دانسته که در ازای دریافت اموال و وعده ولايت‌عهدی معاویه، خلافت را به او واگذاشته و با ازدواج‌ها و طلاق‌های متعدد به زنان مشغول گشت.[3]

2). تعارض با احادیثی که افراد مِطلاق را مبغوض و ملعون خدا دانسته است:

در منابع حدیثی شیعه احادیثی وجود دارد که مِطلاق و ذَوّاق (کسی که همسرش را زیاد تغییر بدهد)، مورد لعن الهی واقع شده‌اند؛ این روایات با مقام عبودیت و امامت امام حسن علیه‌السلام ناسازگار است؛ به این خاطر این روایات می‌تواند به قرینه جعلی بودن گزارش‌هایی باشد که امام حسن علیه‌السلام را مِطلاق می‌داند.

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ مِمَّا أَحَلَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَبْغَضَ إِلَيْهِ مِنَ الطَّلَاقِ وَ إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمِطْلَاقَ الذَّوَّاقَ‏»؛[4] «از چيزهايى كه خداوند عزّوجلّ حلال فرموده، هيچ چيز نزد او منفورتر از طلاق نيست. خداوند، مردى را كه زن زياد طلاق مى‌دهد و پيوسته تغيير همسر مى‌دهد دشمن دارد».

در نتیجه باید گفت ادعایی که محمد غزالی در کتاب «إحياء‌علوم‌الدين»، در مورد مِطلاق بودن امام حسن مجتبی علیه‌السلام نقل کرده، با قرائن تاریخی و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام سازگار نیست؛ پس نمی‌توان به این گزارش‌ها اعتماد کرد؛ سخنان بی پایه و اساسی همچون این، بارها در کتاب احیاء العلوم که به عنوان کتاب سیروسلوک صوفیانه مطرح است، نقل شده و این عامل، نشان ‌دهنده  دوری چنین اشخاصی، از مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و راه ملکوت است.

پی‌نوشت:
[1]. المتقی الهندی، كنز العمال، مؤسسة‌الرسالة، الطبعةالخامسة، 1401ق، ج 9، ص 661.
[2]. ابوحامد محمد غزالى، إحياء علوم الدين، دارالكتاب العربى، بيروت، اول، ج‏4، ص111.
[3]. الطبری، أبو جعفر،  تاريخ الطبري، دار التراث، بيروت، الطبعة: الثانية - 1387 هـ، ج 8،  ص 93.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافی، دارالكتب الإسلامية ، تهران،  چهارم، 1407 ق.ج‏6، ص54.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.