نهی امام حسین(ع) از عزاداری

  • 1402/06/02 - 12:04
در شبکه ماهواره‌ای وهابی، روایتی در ردّ عزاداری از امام حسین(ع) نقل شده که باید گفت سند روایت مرسل است و ممکن است نهی در روایت، به سبب موقعیت خاص حضرت زینب(س) و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در آن شرایط حساس، بانوی کربلا رسالت بزرگی را به دوش می‌کشید و هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد می‌کرد.
شب عاشورا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مجری شبکه وهابی در ردّ عزاداری، روایتی را از امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند که امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا به خواهرش وصیت می‌کند: «خواهرم! تو را قسم می‌دهم و بر آن تأکید می‌کنم که برای من گریبان چاک مکن، صورت خراش مده و هنگامی که کشته شوم، ناله و نفرین مکن!» آنگاه دست خواهر را گرفت و او را آورد و نزد من نشاند.

سپس این مجری وهابی با طعنه زدن به اعتقاد شیعه در عزاداری می‌گوید: این وصیت حضرت حسین، باید با آب طلا نوشته شود؛ چرا که به خواهرش وصیت می‌کند که عزاداری نکند، در حالی که آخوندها خلاف این وصیت عمل می‌کنند.

در توضیح این مطلب و مشروعیت عزاداری برای سالار شهیدان، می‌توان نکاتی را بیان کرد:

ابتدا باید گفت که عزاداری، نوعی سوگواری در غم از دست دادن عزیزان و نزدیکان یک شخص به‌شمار می‌رود. این موضوع در خصوص از دست دادن نعمت وجود انبیاء و اولیاء الهی، به ویژه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و اهل‌بیت علیهم‌السلام، از موضوعات مهمی است که پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام در سالروز شهادت آن بزرگواران، جهت زنده نگه داشتن سیره آنان، اقدام به برپایی مجالس سوگواری و عزاداری می‌کنند. روایات متعددی نیز وجود دارد که بر عزاداری بزرگان دین اسلام و همچنین دستور ایشان در جهت اقامه عزاداری دلالت می‌کند.

اقامه عزاداری برای بزرگان دین، منجر به احیاء سیره زندگانی ایشان می‌شود و رابطه مستقیمی با کاهش محسوس جرم و جنایت و همچنین انتشار فضایل اخلاقی در جامعه داشته و عملی نیکو با آثار و برکات فراوان به شمار می‌آید.
در مورد عبارت نقل شده در شبهه نیز باید گفت که آن، قسمتی از روایتی طولانی درباره اتفاقات شب عاشورا است که شیخ مفید[1] بدون سند از تاریخ طبری[2] نقل کرده است. طبری هم آن را به صورت مرسل در کتاب خود آورده است. این روایت نمی‌تواند دلیل بر حرمت عزاداری باشد؛ زیرا غیر از اشکال سندی و ضعف آن، ممکن است که این نهی به سبب موقعیت خاص حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در این شرایط حساس که بانوی کربلا تا ساعاتی دیگر در آن قرار می‌گرفت و رسالت بزرگی را به دوش می‌کشید، هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد می‌کرد.

بنابراین می‌توان گفت در فرض صحت حدیث، کلام و نهی امام، نهی ارشادی بوده که جهت آرام ساختن و دلداری دادن به خصوص به زینب کبری سلام‌الله‌علیها صادر شده است. از مطالبی که در کاخ ابن زیاد در کوفه و کاخ یزید در شام نقل شده، صبر ویژه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها مثال‌ زدنی بوده که تأثیر شگرفی در مغلوب کردن حکومت ظلم و جور داشته است. روایات در مذمت و نهی عزاداری در برابر روایاتی که سیره معصومین در عزاداری و سفارش آنان به این امر را بیان کرده، تاب مقاومت ندارند؛ ازجمله این روایت که توجیه آن مطرح شد.

پی‌نوشت:
[1]. الإرشاد، شيخ مفید، ج2، ص94.
[2]. تاريخ الطبری، طبری، ج5، ص420.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.