نقد محمد غزالی در مورد حرمت مقتل خوانی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عزاداری حسینی و زنده نگهداشتن آن به عنوان یکی از مهمترین شعائر شیعی، مورد سفارش اهلبیت علیهمالسلام بوده است؛ اما بعضی از بزرگان متصوفه با بهانههای متفاوتی، در تلاش برای خاموش کردن یاد امام حسین علیهالسلام بوده و هستند. ابوحامد محمد غزالی، یکی از این افراد است که مقتلخوانی امام حسین علیهالسلام را حرام میداند.
ابن حجر هیتمی از محمد غزالی (یکی از بزرگان متصوفه) نقل میکند که خواندن مقتل امام حسین علیهالسلام بر هر واعظی حرام است؛ زیرا خواندن مقتل امام حسین علیهالسلام، باعث طعن و سرزنش صحابی خواهد شد: «غزالی و ديگران چنين گفتهاند که بر سخنران، خواندن مقتل حسين و نقل آن و نيز نقل درگيریهای بين صحابه حرام است! زيرا سبب برانگيختن بغض مردم نسبت به صحابه و اشکال گرفتن به ايشان میشود و ايشان نشانههای دين هستند و امامان ما، دين را از ايشان گرفتهاند و ما نيز از امامان خويش گرفته ايم؛ به همين سبب کسی که به ايشان اشکال بگيرد، در واقع به دين خويش اشکال گرفته است».[1]
این سخن غزالی، مبتنی بر اعتقاد باطل عدالت صحابه است که به عنوان اصل، پذیرفتهاند و برای در امان ماندن از اشکالات جدی بر این اعتقاد، در فکر پاک کردن صورت مسئله افتاده و به این خاطر، از بازگو کردن وقایع تاریخی صدر اسلام (به خصوص خواندن مقتل امام حسین علیهالسلام) منع کرده و آن را حرام میدانند.
در صورتی که روایات متعددی در منابع اهلسنت از رسولخدا صلیاللهعلیهوآله نقل شده که ایشان اولین کسی بودند که ماجرای شهادت امام حسین علیهالسلام را در موارد مختلفی، برای دیگران بازگو کرده و بر شهادت نوه خویش اشک ریخته است.
حاکم نیشابوری از علمای اهلسنت در کتاب المستدرک علی الصحیحین مینویسد: «ام الفضل دختر حارث روزی حضور رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شرفیاب شده، عرضه داشت: دیشب خواب وحشتناکی دیدم. آن حضرت فرمود: خواب خود را بگو. عرضه کرد، خواب عجیبی است که از اظهار آن خودداری میکنم. فرمود: در عین حال باز هم خوابت را نقل کن. عرض کرد: در خواب دیدم مانند آنکه قطعه از بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد. رسول خدا فرمود: خواب بسیار خوبی دیدی. به زودی فاطمه علیهاالسّلام فرزندی خواهد آورد و آن فرزند در دامن تو پرورش خواهد کرد و چون حسین علیهالسّلام متولد شد آن حضرت در دامن من قرار گرفت. روزی همچنان که حسین علیهالسلام در دامن من بود، به رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم وارد شدم. حضرت نگاهی به حسین کرد و دیدگانش اشک آلود شد. عرضه داشتم پدر و مادرم فدای شما باد چرا گریستید؟ فرمود: هم اکنون جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد اُمت من به زودی همین فرزند مرا شهید میکنند و خاکی از خاک سرخ رنگ او برای من آورد».[2]
در این روایتی که حاکم نیشابوری نقل کرده، پیامبر اولین کسی است که ماجرای شهادت امام حسین علیهالسلام را برای امفضل نقل کرده است، این عمل رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر جواز نقل مصیبتهای وارده بر امام حسین علیهالسلام دلالت میکند و واعظان و... در مقتل خوانی امام حسین علیهالسلام، بر عمل رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اقتدا کردهاند.
ابن عساکر در تاریخ خود از عبدالله بن عمرو روایت میکند که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله بر یزید قاتل امام حسین علیهالسلام لعن فرستاده است: «رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: یزید که خداوند او را مبارک نگرداند که مورد طعن و لعن است. اوست که حبیب من حسین را به شهادت میرساند و برای من خاک و تربت او را آورده، و قاتلش را به من نشان دادهاند، بدانید که او را گروهی به شهادت میرسانند و هیچ کس به یاری او نمیشتابد مگر گروهی که خداوند عذاب و عقاب خود را از آنها برداشته است»[3]
در نتیجه باید توجه کرد که کلام امثال محمد غزالی در مورد تحریم مقتل خوانی امام حسین علیهالسلام، خلاف سیره رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است؛ زیرا ایشان در موارد مختلف، جریان شهادت امام حسین علیهالسلام را برای افرادی بیان کردهاند.
پینوشت:
[1]. الهيتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، مؤسسة الرسالة، لبنان، الطبعة الأولى، 1417ق ـ، ج، ص 640.
[2]. الحاكم، أبو عبد الله، المستدرك على الصحيحين، دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة الأولى، 1411ق، ج 3، ص194.
[3]. المتقی الهندی، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، مؤسسة الرسالة، الطبعة الخامسة، 1401ق، ج 12 ص128.
افزودن نظر جدید