کوروش در موزه تاجیکستان

هنگام استقلال تاجیکستان از اتحاد جماهیر شوروی در 1991 میلادی، 3 دسته نخبه در جامعه تاجیکستان حضور داشتند:

1. کمونیست‌ها با تفکر انترناسیونالیسم و جهان‌وطنی
2. علمای سنّی حنفی
3. ناسیونالیست‌های تاجیک

در نهایت، ناسیونالیست‌های تاجیک توانستند زمام امور را به دست بگیرند. لیکن ایشان با یک چالش بزرگ مواجه بودند و آن، گسست و جدایی بین ملت تاجیک با گذشته خود بود. بسیاری از تاجیک‌ها حتی دیگر توان خواندن ادبیات کهن خود را نداشتند. چه اینکه در دوران اتحاد جماهیر شوروی، خط فارسی به خط سیریلیک (Cyrillic) تغییر یافته بود.

از همین روی، دولت تاجیکستان برای جبران این تُهیگی، به هر حق و باطلی چنگ می‌زند. از جمله ترویج کوروش دوستی و معرفی کوروش به عنوان یکی از مؤلفه‌های هویت تاجیکستان. حال آنکه در سرتاسر تاریخ و ادبیات تاجیک، اثری از کوروش وجود ندارد و از جهت تاریخی و هویتی، بعید است پیوندی بین هخامنشیان و تاجیک‌ها وجود داشته باشد.

به نظر می‌رسد که تاجیک‌ها، متأثر از رسانه‌های انگلیسی و یهودی، به نقطه‌ای رسیدند که گمان می‌کنند «هخامنشیان» تاریخ و گذشته آنان هستند. شاید هم دولت تاجیکستان، می‌بیند که رسانه‌ها از کوروش بت ساخته اند. سفره‌ای آماده پهن است. پس بر سر آن نشسته و فارغ از «حقیقت» از آن سفره سوء استفاده می‌کند.

واقعیت آن است که سُغد باستان (که تاجیکستان امروزی جزوی از آن است)، بارها علیه حاکمیت هخامنشی سر به شورش گذاشته؛ عاقبت از هخامنشیان، مستقل شدند:

Christoph Baumer (2012), The History of Central Asia: the Age of the Steppe Warriors, London, New York: I.B. Tauris, p. 207

سُغد (تاجیکستان باستان)، در نهایت، نقشی مهم در فروپاشی هخامنشیان داشت. چه اینکه داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در آنجا کشته شد.

به عبارتی، نیاکان تاجیک‌ها از جهت تاریخی، دشمن هخامنشیان بودند.

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.