انحراف ادیان و قائل شدن فرزند برای خدا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توحید از مهمترین اصول اساسی در ادیان آسمانی است که متأسفانه در برخی از ادیان آسمانی به انحراف رفته است. قائل شدن به یکتایی خداوند متعال و شریک قائل نشدن برای خداوند بر اساس بینیازی و کمال مطلق خداوند متعال است که از هر عیب و نقصی مبرا است.
اما برخی از اهل کتاب و آئین ها برای خداوند متعال شریک و فرزند قائل شدهاند. چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم به این انحراف اشاره کرده و میفرماید: «وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ [بقره / 116] گروهی گفتند: خدا دارای فرزند است. او پاک و منزه از آن است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است ملک اوست و همه فرمانبردار اویند».
اسلام همانطور که در قرآن کریم به آن اشاره شده، از این انحراف، مبرا است. چنانچه خداوند در قرآن میفرماید: « لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ [اخلاص / 3] نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است.»
اما هركدام از ادیان و آئین ها به نوعى براى خداوند فرزندى مىپنداشتند؛ یهودیان عُزَير و مسيحيان نيز حضرت عيسى(علیه السلام) را فرزندان خدا معرفى مىكردند. چنانچه خدا متعال میفرماید: «وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ [توبه / 30] و یهود گفتند: عُزیر، پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح، پسر خداست. این گفتاری [بی دلیل و برهان] است که به زبان می آورند، و به گفتار کسانی که پیش از این [به حقایق] کفر ورزیدند، شباهت دارد؛ خدا آنان را نابود کند، چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند.»
در بین زرتشتیان نیز اهورامزدا خالق روشنایی و خدای خوبیها است. در کتاب دینیِ زرتشتیان (اَوِستا)، به داشتن فرزند برای اهورامزدا اشاره شده و فرزندان اهورامزدا (ایزدان: وَرَهرام، تیشتَر، آناهید و...) ستایش شده و زرتشتیان در دعاها و نیایشها، آنان را مورد پرستش قرار میدهند. برای مثال در خُرده اوستا در دعای برَساد (که از نیایشهای رایج بین زرتشتیان است) و همچنین در اورمزد یَشت، ایزد بهرام (یا همان وَرَهرام) ستایش میشود. [1]
مهمترین علت این اشتباه و انحراف، مقایسه خداوند متعال با انسان است؛ خدا را نمیتوان و نباید با انسان مقايسه کرد، چرا که اگر انسان نياز به فرزند دارد، بخاطر چند علت است:
عمرش محدود است و ميل به بقاى خويش و نسل خويش دارد..1
قدرتش محدود است و به معاون و كمك كننده نياز دارد..2
3. نيازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسى داشته باشد.
ولى خداوند از همه اين كمبودها و نيازها منزّه است و هرچه در آسمانها و زمين است، همه در برابر او متواضعاند. خدايى كه خالق همه آسمانها است و همه در برابر او تسليم هستند، چه كمبودى دارد تا از طريق فرزند گرفتن آنرا جبران كند؟!
پی نوشت:
[1]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران: 1354، صص 16 و 51
افزودن نظر جدید