پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ راندا برن یک از مروجان اصلی آموزه خرافی قانون جذب می باشد؛ وی در ابتدای کتاب قدرت خود سعی می کند انسان را برای به دست آوردن زندگی در اوج کمال و بدون نقص تهییج کند. وی می نویسد: «در این کتاب من مسیر زندگی ای فوق العاده را به تو نشان می دهم.  تو به حقیقتی شگفت انگیز درباره خودت، زندگی و جهان هستی پی خواهی برد. زندگی خیلی آسان‌تر از چیزی است که تو فکر می کنی. وقتی به روش زندگی و قدرت درونت پی می بری، جادوی زندگی را به طور کامل تجربه می کنی و این همان زندگی شگفت انگیز است! حال بگذار تا جادوی زندگی‌ات آغاز شود. قدرت چیست؟ الکساندر گراهام بل: «این قدرت نیست فقط می دانم وجود دارد.» زندگی ساده است. زندگی تو فقط از دو چیز تشکیل شده است: چیزهای مثبت و چیزهای منفی. هر بخشی از زندگی چه سلامتی باشد چه پول، رابطه شغلی و یا خوشبختی، برایت یا مثبت است یا منفی. یا پولداری یا فقیری. یا بسیار سالمی یا بسیار بیماری. یا روابطت با دوستان و آشنایان خوب است یا با آنها مشکل داری. شغلت پر از هیجان و موفقیت است، یا مملو از نارضایتی و شکست است. یا غرق در خوشبختی هستی یا بیشتر مواقع احساس خوبی نداری. سال های خوب یا بد، روزهای تلخ یا شیرین را پشت سر گذاشته ای.

اگر نکات منفی در زندگی ات بیش از مثبت ها است، پس حتماً یه جای کار می لنگد و خودت این را خوب می دانی دیگران را می بینی که خوشبخت و راضی هستند و زندگیشان پر از چیزهای خوب است. چیزی به تو می گوید که تو هم لیاقت تمام اینها را داری، به درستی که حق با توست. تو سزاوار یک زندگی پر از برکت هستی. بیشتر کسانی که زندگی خوبی دارند دقیقاً نمی دانند چه کار کرده اند که به اینجا رسیده اند، ولی حتماً کاری انجام داده اند. آنها از قدرتی استفاده کرده اند که دلیل هر چیز خوبی در زندگی است. بدون استثناء هر کسی که زندگی خوبی دارد برای به دست آوردن آن از عشق استفاده کرده است. قدرت داشتن تمام چیزهای خوب در زندگی، عشق است. وقتی عاشقی، از قوی ترین نیروی هستی استفاده میکنی.»(1)

راندابرن، قدرت را به معنی به دست آوردن همه چیزهای خوب، معنی می کند و راه به دست آوردن خواسته ها را عشق داشتن به خواسته ها و قانون جذب معرفی می کند. راندا برن بیان می کند که زندگی انسان، زندگی صفر و صدی است. یا در اوج موفقیت است یا در اوج بدبختی و بیچارگی است. این ادعا یکی از اشتباهات اصلی وی می باشد، انسان ها عموما نه کاملاً بیمار هستند نه کاملاً سالم. از لحاظ رفاه و ثروت هم همین طور می باشد. اگر بخواهیم در همه وجوه زندگی مانند ثروت، سلامتی، شغل، خانواده و... در حد اعلا و اوج باشیم، این خواسته کم کم منجر به کمال گرایی افراطی می شود که در روانشناسی شخصیت، یک اختلال محسوب می شود. انسان ها به خاطر عوامل و شرایط مختلف، که خیلی از اوقات تحت کنترل خود فرد نیست، در بخشی از زندگی دچار مشکل و نقصان هستند و در بخشی دیگر در حد نرمال و خوبی می باشند. مثلاً کسی که وضع مالی خوبی دارد، دچار بیماری جسمی است. کسی که وضع مالی و سلامتی خوبی دارد، دچار یک مشکل روحی است. یا کسی که در وجوه مذکور، وضع خوبی دارد، مشکلات خانوادگی دارد و... یعنی هر کس در طول زندگی، شرایط خاص خود را دارد و به قول معروف:
در این دنیا کسی بی غم نباشد         اگر باشد بنی آدم نباشد.

ترغیب مردم برای به دست آوردن یک زندگی ایده آل و رؤیایی کاملاً غلط است که به چند دلیل اشاره می کنیم:

1. زندگی کامل و بی نقص داشتن یک آرزوی ذهنی است و هیچ گاه در عالم خارج محقق نمی شود.

2. ترغیب مردم به کسب زندگی بدون مشکل و رنج، باعث کمال گرایی افراطی می شود و چون محقق نمی شود، انسانها در مقابل مشکلات و رنج ها و شرور زندگی تاب‌آوری خود را از دست می دهند و آسیب پذیرتر می شوند. شخصی که دنبال کمال گرایی افراطی نیست، انتظار مشکلات و شکست ها را هم مدنظر دارد و خود را برای این شکست ها و عواقب احتمالی آن آماده می‌کند ولی افرادی که فریب آموزه های مروجان قانون جذب را می خورند، چون به خود قبولانده اند که در مسیری هستند که باید به آن زندگی رؤیایی برسند و با مشکلات متعددی که روبرو می شوند روحیه خود را از دست می دهند و دچار یأس و افسردگی و... می شوند و نمی توانند بر مشکلات غلبه کنند. و شروعی دوباره داشته باشند.

3. دنیا محل ابتلا و رویارویی با مشکلات است و انسان‌ها با تصمیماتی که در رویارویی با مشکلات می گیرند، به تکامل روحی دست پیدا می کنند و سیستم آفرینش انسان، وجود رنج و نقص در زندگی است. در قرآن کریم می خوانیم: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ[بلد/4] ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم (و به بلا و محنتش آزمودیم).»

همچنین باید توجه نمود که انسان ها وقتی به زندگی دیگر افراد می نگرند، فکر می کنند هیچ مشکل و رنجی ندارند و در اوج ثروت، سلامتی و رفاه و... هستند؛ ولی این قضاوتی غلط است؛ چون ظاهر افراد هویت و باطن واقعی آنان را نشان نمی دهد. وقتی با این افراد به صورت مستقیم و رودر رو صحبت می کنیم متوجه می شویم مشکلات فراوانی دارند؛ لذا سخنان ابتدایی راندابرن هم محل اشکال است. مطالبی که راندا برن در مورد رسیدن به زندگی ایده آل بیان می کند فقط در جهان دیگر محقق می شود و خرافات راندابرن باعث آسیب های فراوانی در زندگی افراد می شود. 

پی‌نوشت:
(1) راندا برن، قدرت، ترجمه احمد مختاری و سپیده سپیده دم، نشر نبض دانش، تهران، 1399، ص11 و 12.