ایجاد اتحاد منافقان علیه حکومت اسلامی، سیاست شبکه های وهابی

  • 1401/09/26 - 17:12
جمهوری اسلامی ایران با الگو گرفتن از پیامبر (ص) در رفتار با منافقان، اگر دشمنی آنان مخالفت صِرف باشد و تشکیلاتی و سازماندهی شده نباشند، سیاست مدارا و مماشات را پیش گرفته، در غیر این صورت همانند حضرت که در قبال مسجد ضرار و خانه تیمی منافقان در زمان جنگ تبوک، مماشات نکرده و با قدرت، عمل کردند؛ سیاست نظام نیز می‌تواند متفاوت باشد.
اتحاد منافقان علیه حکومت اسلامی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در برخورد با منافقان كه با فتنه ‏انگیزى، جبهه داخلى علیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را تشكیل داده بودند، سعى حضرت بر مدارا بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دلایل گوناگون سیاسى و اجتماعى با مخالفان، با ملایمت برخورد مى‏‌کرد؛ آنگونه كه با عبدالله بن اُبى برخورد كرد. حضرت در جریان فتنه انگیزى وی پس از غزوه «بنى مصطلق» با وجود اینکه سركرده منافقان بود، نشد. در پاسخ به فرزند عبدالله، كه اجازه قتل پدرش را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) طلب کرد، فرمود: «تا هنگامى كه زنده است، مانند یك دوست و رفیق با او به نیكى رفتار مى‏‌كنیم.» به قول ابن‏ هشام، همین رفتار حضرت باعث شد كه عبدالله بن ابى از آن پس مورد سرزنش و ملامت قوم و قبیله خود قرار گیرد.(1)

اما اگر مخالفت دشمنان و منافقان درباره اصول تغییرناپذیر دین یا فتنه انگیزى در میان مسلمانان بود و باعث ناامنی در جامعه می‌شدند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شیوه مدارا را كنار گذاشته، به شدت با آنها برخورد مى‏‌کرد؛ همانند به آتش كشیدن مسجد «ضرار» كه منافقان به سركردگى ابوعامر به بهانه بیمارى و عدم توانایى حضور در مسجد «قبا» و با حربه «مذهب علیه مذهب» تصمیم داشتند به جامعه نوپاى مسلمانان ضرر بزنند كه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دلایل ذیل آن را به آتش كشید: زیان رساندن به مسلمانان، تقویت ‏كفر، ایجاد تفرقه‏ میان‏ مؤمنان ‏و پایگاهى ‏براى‏ محاربان.(2)

همچنین هنگام جنگ تبوك، منافقان در یك خانه تیمى مشغول توطئه بودند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) كه دید در این لحظه حساس، دشمن چنین طرحى مى‌‏ریزد، دستور داد خانه را بر سر منافقان خراب كردند. بیشترین تحمّل و مداراى پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با منافقان مدینه بود؛ ‏عبدالله بن ابىّ، رئیس منافقان مدینه بود. به ‏رغم اقدامات و خیانت‏‌هایش در مراحل گوناگون، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) علیه او اقدامى نكرد. پس از غزوه «بنى مصطلق»، به دنبال برخى مسائل، او گفت: «لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ (منافقون/8) آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» كنایه از اینكه پس از برگشت به مدینه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از آنجا بیرون مى‌‏كند. این خبر به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسید و اصحاب خواستار برخورد شدید با او شدند، تا جایى كه مسئله قتل او شایع گردید. پسرش از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خواست، اگر چنین است، او خود عامل این حكم باشد تا مبادا بخواهد قاتل پدرش را بكشد و دستش به خون مسلمانى آغشته شود. اما پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در پاسخ او فرمود: چنین حكمى مطرح نیست.(3)

نتیجه آنكه با تأسی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باید در رفتار با منافقان، نخست با تحمل و مدارای اسلامی و هدایتگری برخورد کرد. سپس چنانچه فتنه گری آنان با اساس دین یا امنیت جامعه اسلامی در تضاد بود، باید مانند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مدارا را كنار نهاد. با آنان برخورد قاطعانه کرد، چه داخل مرز اسلامی باشند و چه خارج از مرزهای اسلامی.
سیاست نظام تاکنون مدارای با بزرگان اهل سنت در کشور بوده است، با اینکه آنان با اغتشاشات همراهی کرده و مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده‌اند. چنانچه عده‌ای از عالم‌نمایان اهل سنت با نوشتن بیانیه، در حمایت از عبدالحمید وی را به سمت شورش و قیام علیه حکومت اسلامی سوق می‌دهند. شبکه‌های ماهواره‌ای نیز به دنبال این هستند که این اغتشاشات را ساماندهی کنند و به طور گسترده، از طرف تمام اهل سنت، چنین ندایی را عمومی جلوه دهند و به علمای خراسان و نقاط دیگر کشور توصیه می‌کنند شما هم به این حمایت‌ها بپیوندید.

باید به علمای اهل سنت گوشزد کرد که ایران بسیار قدرتمند است؛ فریب بازی رسانه‌ای وهابیت را نخورید! ساده و صریح بگوییم که هیچ اتفاقی برای نظام قدرتمند اسلامی‌ ایران رخ نخواهد داد؛ آینده خود را با توهمات و اکاذیب و آنچه در گوشتان می‌خوانند، نابود نسازید؛ زیرا این مماشات و مصلحت اندیشی‌های فعلی برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها بوده است.

بدانید اگر رفتار مخالفان و منافقان به حد تشکیلاتی شدن و سازماندهی برسد، رفتار جمهوری اسلامی ایران نیز با این گروه‌ها قاطع بوده و الگوی نظام اسلامی فقط رفتار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با عبدالله بن أبی نیست، بلکه سیاست حضرت در قبال ابوعامر و مسجد ضرار و خانه تیمی در زمان جنگ تبوک که عدم مماشات و مدارا بود، می‌تواند توسط حکومت دنبال شود.

پی‌نوشت:
1. ابن هشام، زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران، کتابچی، ج2، ص199.
2. غلامرضا نوعی، مدارا با مخالفان در قرآن و سنّت، رشت، کتاب مبین، 1379، ص101.
3. عباس محمود العقاد، عبقریه محمّد، بیروت، المطبعه العصریه، 1421ق، ص85.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.