پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چرایی اتخاذ راهبرد ایران هراسی به شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به این باز می‌گردد که انقلاب اسلامی، ایران را کانون توجهات جهان اسلام قرار داد و این مهم به همراه موقعیت جغرافیایی و استراتژیک و پیشینه فرهنگی ایران نسبت به سایر کشورهای این منطقه و هویت مذهبی آن و هم چنین قابلیتهای اقتصادی و عملی ایران موجب تأثیرگذاری بالقوه هر چه بیشتر در منطقه و حتی تحولات جهانی شده است.

ایران به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب عالم از دیرباز مورد توجه کشورها و تمدن‌های دنیا بوده است. این نقش ارتباطی میان قاره‌ای و مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز که محل ترانزیت محموله‌های نفتی است، بر اهمیت و نقش مؤثر ایران در نظر ناظران خارجی افزوده، به طوری که هرگونه تحول سیاسی در آن موجب برانگیخته شدن حساسیت‌های جهانی می‌گردد.

جمهوری اسلامی ایران در شرایط مذکور، عملاً منافع آمریکا را به چالش کشیده، به گونه‌ای که «کاندولیزا رایس» صراحتاً اعلام کرد: «ایران تنها کشوری است که مهم‌ترین چالش‌های استراتژیک را برای ایالات متحده و شکلی از خاورمیانه که ما خواهان ایجاد آن هستیم، پدید آورده است.»(1)
بنابراین آمریکا به همراهی صهیونیسم جهانی، برای مقابله با چالش نظام جمهوری اسلامی ایران، از هیچ اقدامی فروگذار نکرده‌اند و یکی از مهمترین ابزارهای پیشبرد این هدف در بهره‌گیری از ظرفیت‌های متنوع رسانه‌های جمعی و تأثیر شگرف آنها در فضاسازی و شکل دهی به افکار عمومی است؛ در این میان، رسانه‌های تصویری مانند سینما، تلویزیون و فضای مجازی به واسطه ویژگیهای انحصاری، بیشترین نقش را در ایجاد و استمرار ذهنیات منفی در عامه مردم نسبت نظام جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده‌اند.

امروزه متأسفانه دیده می شود که صهیونیسم جهانی با بهره گیری از ابزار رسانه، کانون حملات نرم و جنگ رسانه‌ای خود را متوجه جمهوری اسلامی ایران کرده و در ایجاد اغتشاش و ناآرامی در ایران، از انواع ابزار‌های جنگ نرم از جمله جنگ رسانه‌ای بهره می‌برند.
هدف این حمله چه کسانی هستند؟ گروه‌های هدف در جنگ رسانه‌ای، نخبگان، دانشجویان و توده‌های مردمی هستند. نخبگان می‌توانند به عنوان تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب با آشفتگی ذهنی خود می‌توانند، ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را در هم بشکنند. از این رو این گروه به عنوان یک هدف، همواره مورد توجه دشمن بوده است؛ چرا که دگرگونی و نفوذ فکری در نخبگان بی‌بصیرت، انحراف فکری بسیاری از مردم را در پی دارد و هزینه‌های دشمن را کاهش می‌دهد.

از دیگر گروه‌های مورد هدف در جنگ رسانه‌ای، دانشجویان و دانشگاهیان هستند. این گروه به دلیل برخورداری از عنصر جوانی، تحرک و بی‌پروایی، نفوذ کلام و گستردگی جغرافیایی حضور آنها در جامعه می‌تواند، ضمن کم کردن هزینه دشمن، ابزار تبلیغی مناسبی برای آنها باشند. به همین دلیل، مسئولان کشور همواره از جنبش‌های دانشجویی حمایت کرده، آنها را به گسترش فعالیت در زمینه عدالت‌خواهی تشویق و به تفکر، تدبر و دوری از افراط و تفریط و پرهیز از اقدام‌های عجولانه دعوت می‌کنند.

مارک پالمر، یکی از استراتژیست های معروف آمریکایی، پس از حادثه 11 سپتامبر در مقاله‌ای با عنوان «ایران – آمریکا، رهیافت جدید» در استدلال خود صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت و اعلام می‌کند که ایران به لحاظ امکانات نظامی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که دیگر نمی‌توان با حمله نظامی و جنگ، آن را سرنگون کرد؛ بلکه تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران، پیگیری مکانیسم‌های جنگ نرم و استفاده از تکنیک‌های عملیات روانی رسانه‌ای است.(2)

پی‌نوشت:
1. دفتر حفظ نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، چرایی اتخاذ راهبرد ایران‌هراسی، 1 آبان 1388.
2. خبرگزاری برنا، جنگ رسانه‌ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران.کد خبر: ۱۳۹۵۰۵۶ تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۱.