موقعیت مناسب یهودیان در دایره حکومت عباسی (قسمت دوم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یهودیان در مناطق مختلف شهر بغداد که مرکز خلافت عباسی بوده است، زندگی می کردند. بسیاری از یهودیان در محله عتیقه (السوق العتیقه) در جانب غربی بغداد ساکن بودند که محل سکونت رأس الجالوت بود و کنیسه ای مهم در آنجا بود. شهرک کرخا که قدیمی تر از بغداد بود، سکونت جماعتی از یهودیان قدیم بوده است. یهودیان در خیابان درب العون نیز سکونت داشتند. در ناحیه شرقی بغداد نزدیک باب الشماسیه کنیسه ای بود که در ایام خلیفه مأمون عباسی بنا شده بود. این کنیسه بعدها جزء مجموعه قصرهایی قرار گرفت که به دستور معز الدوله ساخته شدند. در غرب مدینه المنصور پلی به نام جسر قطیعه الیهود بود که احتمالاً جمعی از یهودیان زمانی در آن ساکن بودند.(1)
اینکه یهودیان در مناطق مختلف شهر همچون بغداد سکونت داشتند نه در محدوده ای خاص و نه در حصار و بارو(گتو)، نشان از آزادی اجتماعی آنان در مرکز خلافت اسلامی دارد.
نویسنده یهودی، ربی ایزیدور اپستاین در مورد موقعیت اجتماعی مناسب یهودیان در منطقه عراق می نویسد: «هر جا که پرچم اسلام به اهتزاز درآمد بخت و اقبال یهودیان رو به بهبود گذاشت... در مرکز خلافت اسلام، در بغداد یهودیان به مقامات بسیار بالا و ذی نفوذ دست یافتند. اقتدار دنیوی شاهزاده دوره اسارت، رش گالوتا حیات تازه ای یافت و دوباره جامه شکوه و عظمت بر قامت آن پوشانده شد.»(2)
در اثر همین تسامح نسبت به یهودیان، ما شاهد آن هستیم که یعقوب اسحاق کندی بارزترین فیلسوف و طبیب در آن عصر، نزدیک ترین مردم به مأمون خلیفه مسلمین است و حتی بالاتر از علمای مسلمان در مجلس مأمون قرار می گیرد.(3)
شاهدی دیگر بر تسامح اسلامی با یهودیان این است که یهودیانی که در مناطق مختلف اسلامی زندگی می کردند، بعضی از شغل ها را تحت کنترل و احتکار خود داشته اند و کسی غیر از آنها به این شغل ها دسترسی نداشت برای مثال یهودیان بیت المقدس، تجارة الأصباغ(رنگ فروشی) را در کنترل خود داشتند. چنانکه عمده صرافی ها و مقامات مالی در شام به دست یهودیان بوده است و در بغداد نیز رؤسای یهود متصدی امور مالی خلیفه بودند.(4)
به علت حسن برخوردی که با یهودیان در دایره اسلامی می شد، یهودیان شهرک بزرگی در بغداد برای خود داشتند که تا سقوط بغداد در زمان مغول برپا بوده است. ربی بنیامین که در قرن ششم هجری مشغول سیاحت بود، تعداد یهودیان قلمرو اسلامی، صرف نظر از مغرب را سی هزار نفر تخمین می زند. این رقم به علت رفتار مناسبی که مسلمانان با یهودیان داشته اند، طی بیست سال، تنها در عراق به ششصد هزار نفر رسیده است.(5)
وضعیت خوب یهودیان تا آنجا امتداد پیدا کرد که آنها در حکومت های عباسی نظیر معتضد عباسی دارای مقامات و منصب های مهمی شدند.(6)
نتیجه آنکه بدون شک این همه موقعیت ها و آزادی های سیاسی و اجتماعی یهودیان بدون آزادی و آرامش سیاسی – اجتماعی مناسب که در این دوران عباسی برایشان رخ داده است، امکان پذیر نبوده است.
پی نوشت:
1. جوئل ل.کرمر، احیای فرهنگی در عهد آل بویه: انسان گرایی در عصر رنسانس، ترجمه محمد سعید حنایی، تهران: نشر دانشگاهی، 1375، ص 124- 125
2. ایزیدور اپستاین، یهودیت بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1385، ص 218- 220
3. علی حسنی الخربوطلی، الاسلام و اهل الذمه، القاهرة: المجلس الأعلی للشئون الاسلامیه، 1969م، ص 212- 213
4. آدام متز، تاریخ تمدن اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران: امیر کبیر، چاپ چهارم، 1388، ص 54- 55
5. همان، ص 51
6. همان، ص 214
افزودن نظر جدید