قرآن در نگاه فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای شناخت هر دینی باید از رهگذر منابع موثق و معتبر و اصلی این دین طی طریق کرد تا بتوان به حقیقت دست یافت. قرآن کریم و همچنین کلام و سیره معصومین (علیهم السلام) از منابع اصلی و موثق دین اسلام به شمار می روند، بنابر این برای شناخت دقیق و صحیح اسلام به این دو باید روی آورد، چرا که ره آورد روی گردانی از این کتاب مقدس چیزی جز گمراهی و خسران نیست.
اعتقاد به قرآن از باورهای ضروری دین است و هویت هر مذهب اسلامی با اعتقاد به آن شکل می گیرد. حال فرقه اهل حق که مسلک خود را تابع شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) می دانند(1) تا چه میزان معتقد و ملتزم به این کتاب شریف هستند و قرآن، از چه جایگاهی در منظومه فکری این فرقه برخوردار است که به دیدگاه آن ها در این باره پرداخته می شود.
در ارتباط با نگرش فرقه اهل حق به قرآن می توان به سه دیدگاه اشاره نمود:
1. در بیشتر کتب اهل حق نامی از قرآن نیامده و هیچ استنادی به آیات آن نشده و آنها اساساً خود را دینی جدا می دانند. آنان به جای قرآن دفاتری دارند که بیشتر آنها شعر است. از معروف ترین دفاتر آنها می توان به کلام سرانجام، کلام شیخ امیر، دفتر بابا نوروز و دفتر پردیور اشاره نمود.
2. برخی از رهبران اهل حق اگر چه به ظاهر، قرآن را قبول دارند اما معتقدند که کتاب های مقدس این فرقه، عصاره و بطن حقیقی قرآن است.(2) در واقع بین قرآن و دفاترشان جمع کرده اند. به عبارت روشن تر این که دفاتر ما همان قرآن است؛ اما به زبان کُردی.
3. گروهی از بزرگان این فرقه نیز بر این باورند که قرآن در اصل 32 جزء بوده که 30 جزء آن مربوط به شریعت و فروع دین است و 2 جزء آن اصل و حقیقت دین است و آن اصل که سرّ مگو است در سینه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مانده و برای عموم فاش نشده بلکه سینه به سینه از امامان به حضرت مهدی (عج) رسیده و آن حضرت این سرّ را که «فرقان» نام گرفت به زبان کردی بیان شده است. (3)
در نتیجه می توان گفت بزرگان فرقه اهل حق علی رغم ادعای اسلامی دانستن مذهب خود، به کتاب آسمانی قرآن اعتقاد چندانی ندارند و اگر هم به ظاهر معتقد به آن هستند ولی دچار تحریف نسبت به این کتاب مقدس شده اند.
پی نوشت:
(1). برهان الحق ،الهی نور علی ، جیحون،،1373،ص 6
(2). برهان الحق ، ص 571
(3). شاهنامه حقیقت، جیحون آبادی نعمت الله ، جیحون ، 1373،ص 201- 202 ؛ گنجینه یاری، نیک نژاد، سیدکاظم،بیتا،ص128-130
افزودن نظر جدید