تقابل استعمار با مرجعیت دینی

  • 1401/06/08 - 16:45
قدرت های استعماری برای سلطه خود بر کشورهای ضعیف و به غارت بردن ثروت های مادی و معنوی آنان، همواره با موانع عمده‌‌ای روبر بوده‌‌اند؛ آنچه در میان این عوامل، توانسته همیشه مانع عمده و سد محکمی در برابر این اهداف استعماری باشد، قدرت دین و نفوذ مذهب در بین مردم بوده است؛ مخصوصاً دین اسلام که همیشه مورد اعتراف استعمارگران نیز بوده است.
تنافی مبانی و خط فکری تشیع انگلیسی با شیعه اصیل

یکی از گام های مهمی که استعمار برای ایجاد جو تفرقه، تکفیر و اختلاف بین مسلمین و تضعیف اسلام برداشته و بر می‌ دارد، جریان تضعیف و تخریب مرجعیت و روحانیت و ساخت مذاهب استعماری است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اصلی ‏ترین مانع منافع استعمارگران در جوامع اسلامی، اسلام و باورهای دینی مردم و روحانیت اصیل است. از این‏ رو آنان حمله به اسلام و روحانیت را با دو هدف تعقیب کردند: اول تخفیف، استهزاء، کاهش شأن و منزلت روحانیت نزد مردم، به گونه‌‏ای که هرگونه حمایت مردمی را از آنان سلب کنند. دوم آنکه به خود روحانیان بباورانند که دین از سیاست و امور اجتماعی جداست و بدین‏ سان انگیزه آنان را برای حرکت و اصلاح امور اجتماعی سلب کنند.

استعمارگران از راه اعزام جهانگردان و گردشگران خود به عناوین مختلف، نقطه به نقطه سرزمین‌های اسلامی را مورد بررسی و شناسایی قرار دادند تا با فرهنگ و عادات و آداب و رسوم آنان آشنا شوند.

گزارشات و سفرنامه های آنان را در سازمان های سیاسی اطلاعاتی به طرح های عملیاتی تبدیل کردند و سیاست های استعماری خود را بر اساس داده‌های اطلاعات تنظیم کردند؛ آنان با توجه به این اطلاعات کاربردی، شناخت دقیقی از لایه‌های اجتماعی کشورهای اسلامی و از جمله ایران کسب کرده و به خوبی دریافتند که خطرناک‌ترین جبهه‌ای که حاکمیت بیگانگان و عوامل دست نشانده آنان را بر نمی‌تابد، علماء و روحانیت و تربیت یافتگان مکتب قرآن است.

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در تحلیلی زیبا، ساده و در عین حال عمیق بیان می دارند که استعمارگران با ورود خویش به سرزمین‌های اسلامی، کارشناس هایی را آوردند که وجب به وجب زمین های ما و حتی بیابان های ما را مورد مطالعه قرار دادند و تمام منابع زیرزمینی و روزمینی ما را با نقشه برداری‌های مفصل، معین کردند. همچنین آنها در فرهنگ و آداب و رسوم ما تحقیق کردند و به این نتیجه رسیدند که مانع مهم در استثمار ملت های اسلامی، خصوصاً ملت ایران، دینداری و تعهد به اسلام است؛ زیرا منطق اسلام، منطق مبارزه با ظلم و چپاول است. از این رو، با تبلیغات علیه اسلام، سعی کردند مردم را از اسلام جدا کنند.(1)

در چنین فضایی، امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) اسلام را با باوری عمیق به کارآمدی آن احیاء کرد. او کاملاً معتقد بود که بشر امروز، تشنه اسلام ناب محمدی است و می‌فرمود: «امروز جهان، تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است.»(2)
او به خوبی می‌دانست که قرن پیش رو، قرن دیانت است و به‌همین دلیل، دشمن آینده را اسلام آمریکایی می‌دانست؛ نه کفر واضح و مقابله آینده را مقابله اسلام ناب با اسلام آمریکایی معرفی می‌کرد: «امروز، استکبار شرق و غرب چون از رویارویى مستقیم با جهان اسلام، عاجز مانده است...، نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریکایى را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته‏‌اند.»(3)

استعمار و دست نشاندگانشان به خوبی می دانستند که «اگر این قوا [مردم و روحانیت] با هم مجتمع بشوند، آنها... نمى ‏توانند منافعى را که مى‏‌خواهند ببرند و لهذا زیاد دامن به این تفرقه‏‌ها زده‏‌اند.»(4)
امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) فرمودند: «بر تمام مسلمانان و پیشاپیش آنان، بر علمای روحانی و طلاب حوزه‏‌های علمیه اسلامی واجب است که علیه سم‌پاشی‏‌های دشمنان اسلام، به هر وسیله ممکن قیام کنند تا اینکه بر همگان آشکار شود که اسلام برای اقامه حکومتی عدل‏ گستر آمده است.»(5)

پی‌نوشت:
1. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج6، ص235-238.
2. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج21، ص87.
3. همان، ص120-121.
4. همان، ج6، ص202.
5. امام خمینى، ولایت فقیه، 1378 ش، ص125 - 126.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.