توجه به شبکه شعور به جای خداوند در عرفان حلقه
محمد علی طاهری با عنوان ارائه آموزه های رسیدن به کمال، مردم را به سوی خود دعوت می کند. وی مراد از کمال را رسیدن به خداوند اعلام می کند. اما در مقام عمل، می بینیم خداوند جایگاهی نمایشی در عرفان حلقه دارد و تمامی توجه ها به سمت یک موجود ناشناخته به نام شبکه شعور کیهانی جلب می شود.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ بینش و باورهای هر انسانی باعث می شود شوق به مُتعلق آن بینش در انسان ایجاد شود، آنگاه میل به تحقق آن متعلق شکل می گیرد و در نهایت، اراده شکل گرفته و سپس باعث انجام یک فعلی می شود.
برخی با نشان دادن آموزه های جذاب و نیک، از دیگران دعوت می کنند به این آموزه های توصیه شده عمل کنند. آن ها مدعی می شوند خود به این آموزه ها عمل کرده و نتیجه خوبی گرفته اند. اما گاهی مشاهده می شود شخصی که توصیه ها و آموزه های نیک و خیرخواهانه ای دارد، در مقام عمل، مخالف این توصیه ها عمل می کند. رسیدن به آرامش، کمال الهی و کسب رضا و قُرب الهی در یک آموزه، خیلی جذاب و عالی به نظر می رسد ولی مشاهده می شود، به اسم خدا و معنویت، در مقام عمل، افرادی را از خداوند و مسائل معنوی دور می کنند.
به عنوان نمونه در عرفان حلقه، آقای محمد علی طاهری ادعا می کند که مکتبی ارائه می دهد که هدف آن رسیدن به کمال است و این ادعا را این گونه بیان می کند:
«اگر پای صحبت سالمندان بنشینیم و از آنها سؤال کنیم که هدف از زندگی آنها چه بوده است... بسیاری پاسخ می دهند که ما فرزندان خود را بزرگ کردیم، امکانات تحصیل برایشان مهیا کردیم و به خانه بخت فرستادیم. هر یک از علم، سلامتی، ثروت، قدرت، شهرت، دین، فرزند، همسر، آرامش، خوشبختی، خدمت به خلق، عبد بودن، ازدواج، عشق، عرفان و... را که در نظر بگیریم، وسیله ای در راه نیل به یک هدف است و آن هدف نمی تواند چیزی جز «کمال» باشد... منظور از کمال، کمال مطلق(خداوند) است و حرکت به سوی خدا، در به خود آمدن تحقق می یابد. به این معنا استفاده از واژه «خدا» تذکر به انسان است که: خود آ یعنی به خود بیا.»(1)
ادعای رسیدن به کمال، عنوانی عام است و هر کسی برداشت خود را از کمال دارد. محمد علی طاهری تصریح می کند که کمال مَدّنظر او حرکت به سوی خدا است. اما می بینیم با مطرح کردن مبحث درمانگری، در عرفان حلقه ادعا می شود بیماری های جسمی و روحی، عامل غیر ارگانیک دارند. برای درمان این بیماری ها و نیز طی طریق برای رسیدن به کمال، باید به یک موجود باشعور و قدرتمند به نام «شبکه شعور کیهانی» متصل شد. تقریباً شاکله اساسی عرفان حلقه، اتصال به این شبکه است و اینکه برای اتصال باید در حالتی باشیم که قضاوت و پیش فرضی در رابطه با این شبکه در ما نباشد. شرکت در کلاس های عرفان حلقه، تفویض لایه های محافظ، اعلام ساعت اتصال به این شبکه، برون ریزی بعد از اتصال و... از جمله مباحث دیگر در عرفان حلقه است که ذهن و فکر و فرصت مخاطب را اشغال می کند. در عرفان حلقه به جای خدا، اتصال به شبکه شعور کیهانی دغدغه اصلی رهروان کمال می شود. فرد اصلاً فرصت تأمل در رابطه با خدا و صفات خدا، مراحل قُرب الهی و ارتباط با الله را نمی یابد و در واقع به اسم رسیدن به خدا خودش را وقف جایگزین خداوند کرده است.
در ابتدا به راه کمال که رسیدن به خداوند متعال بود دعوت می شد ولی در آخرالامر می بینیم اصلاً توجهی به خدا نمی شود و توجه ها باید به سمت شبکه شعور کیهانی باشد و این یک ناسازگاری درونی می باشد.
پینوشت:
1.محمد علی طاهری، بینش انسان، انتشارات تحفه، تهران، 1389، ص36.
افزودن نظر جدید