میثم یار وفادار امیرالمومنین (ع)
امیرالمومنین (ع) به میثم فرمودند: «پیامبر خدا (ص) به من اطلاع دادهاند که نام اصلی تو میثم است و مادرت تو را به این نام نامیده است.»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از یاران و پیروان امیرالمومنین (علیهالسلام) که از جایگاه ویژه ای نزد اهل بیت (علیهمالسلام) برخوردار بود، میثم بن یحیی تمار است. شهرت میثم به آن جهت است که او مولی و آزاد شده امیرالمومنین (علیهالسلام) بوده و از شاگردان خاص و اصحاب سِرّ حضرت است. مفسّر قرآن و محدث و متکلم و خطیب شیعیان در کوفه عناوینی است که میثم تمار را به عنوان دانشمندی مشهور در زمان خود مطرح کرده است.
میثم در بین اعراب به نام سالم شهرت داشت؛ اما هنگامی که حضور امیرالمومنین (علیهالسلام) شرفیاب شد، حضرت نامی که مادرش برای او انتخاب کرده بوده را صدا زدند و این کرامت از امیرالمومنین (علیهالسلام) به یادگار مانده است.
مورخین نقل کرده اند، امیرالمومنین (علیهالسلام) به میثم فرمودند: «پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) به من اطلاع دادهاند که نام اصلی تو میثم است و مادرت تو را به این نام نامیده است.» امیرالمومنین (علیهالسلام) در ادامه فرمودند: «بعد از این، خود را به نام اصلی معرفی کن او هم از امر مولای خود اطاعت کرد و نام اصلی خود را آشکار و کنیه خود را ابوسالم قرار داد.»(1)
اما یکی از نکاتی که در زندگی میثم، مورد توجه مورخین قرار دارد، اصالت ایرانی او است. بعد از حضور سلمان فارسی در مدینه و انتخاب اسلام توسط او، ایرانیان بسیاری به وسیله جناب سلمان با اهل بیت (علیهمالسلام) آشنا شدند و این آشنایی نیز نصیب جناب میثم شد.
هنگامی که امیرالمومنین (علیهالسلام) پایتخت خود را از مدینه به کوفه انتقال داد و به این شهر هزار چهره وارد شدند، میثم، غلام زنی از قبیله بنی اسد بود. ابن ابی الحدید یکی از علمای مشهور اهل سنت در شرح این ماجرا مینویسد: «حضرت، میثم را از آن زن خریدند و در راه خدا آزادش کردند.»(2)
امیرالمومنین (علیهالسلام) پس از آزاد کردن میثم، او را از اصحاب و شاگردان خاص خود قرار دادند و میثم نیز معارف ناب علوی و اسلام حقیقی را از حضرت فرا گرفت، تا آنجا که محرم اسرار امیرالمومنین (علیهالسلام) گردید.
فراگیری علوم الهی امیرالمومنین (علیهالسلام) توسط میثم، سبب شد تا او به عنوان محدث و مفسر و عالمی بی نظیر شناخته شود. میثم به دلیل هم نشینی با امیرالمومنین (علیهالسلام) احادیث و روایات فراوانی را از ایشان فراگرفته است؛ اما به دلیل آنکه سالها از نشر سخنان و کلمات نورانی امیرالمومنین (علیهالسلام) ممانعت میشد، به غیر از چند حدیث و سخن از حضرت، چیز دیگری از طریق میثم به دست شیعیان نرسیده است. شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار با اشاره به بیان روایات فضائل امیرالمومنین (علیهالسلام) از سوی میثم، او را یکی از مؤلفان شیعه و محدث شهیر مینامد.(3)
یکی دیگر از ویژگی های میثم تمار که زبانزد عام و خاص بوده، دفاع همه جانبه او از امیرالمومنین (علیهالسلام) است. میثم در حالی سال های پایانی زندگی خود را سپری می کرد که حکومت بنی امیه به دشمنی آشکار با امیرالمومنین (علیهالسلام) برخاسته بودند و از هر کسی که از شیعیان حضرت شمرده میشد، مورد ظلم و اذیت و آزار حکومت حاکمان غاصب و جلادان آن روزگار قرار میگرفت؛ اما میثم در اوج شجاعت به دفاع از مقام و ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) پرداخت و در آخر نیز به عشق مولای خود، با شهادت از دنیای فانی رفت.
میثم در سال ۶۰ قمری برای آخرین بار به زیارت قبر مطهر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مشرف شد. او پس از بازگشت به کوفه، به دستور ابن زیاد ملعون دستگیر و زندانی شد. ابن زیاد او را بر همان درختی به دار آویخت که امیرالمومنین (علیهالسلام) مژده شهادتش را به او داده بود. سه روز بعد از شهادت میثم، یاران و دوستدارانش او را از دار پایین آورده، به خاک سپردند.(4) سلام خدا بر او که مظلومانه زندگی کرد و مظلومانه به شهادت رسید.
پینوشت:
1. علامه محمد حسین مظفر، سیمای میثم تمار، ص16، انتشارات سلسله، چاپ اول، بهار 1390.
2. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۱، دار احياء الكتب العربية عيسى البابی الحلبی وشركاه، بی تا.
3. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج۲، ص۵۲۴، انتشارات اسوه، 8 جلد، بی تا.
4. علامه محمد حسین مظفر، سیمای میثم تمار، ص16، انتشارات سلسله، چاپ اول، بهار 1390.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید