اثبات علم غیب در قرآن
یک رهبری جهانى و همگانى نیاز به آگاهى بر بسیارى از مسائل که از نظر سایر مردم مکتوم است دارد و اگر خداوند این علم غیب را در اختیار فرستادگان و اولیائش نگذارد رهبرى آنها تکمیل نخواهد شد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به اعتقاد شيعيان، يكی از ويژگیهای ائمه طاهرين (عليهمالسلام) بهرهمندی آن شخصیتهای نورانی و عظیم القدر از علم غیب و آگاهی به امور غيبی به اذن خداوند متعال است؛ اما جریان وهابيت، شيعه را به خاطر اين عقيده طاغوت و اهل غلو و غالی معرفی کرده است. محمد بن عبد الوهاب در این زمینه مینویسد: «رسولان الهی از اين ادعا كه نزدشان خزائن خداوند و علم غيب است، بيزاری جستهاند؛ اما طاغوتهای زمان ما ادعا كردهاند كه رسولان الهی علم غيب دارند.»[1]
در پاسخ، آيات علم غيب در قرآن كريم را بررسی می کنیم:
آیاتی از قرآن وجود دارد که بر خلاف اعتقاد وهابیت (نفی علم غیب از پیامبر و ائمه (علیهمالسلام)) علم غيب را برای پیامبر و ائمه (علیهمالسلام) ثابت میكند.
آیه اول:
«وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظيمٌ [آلعمران/179] ... و خدا همه شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن (به این مقام) از پیغمبران خود هر که را مشیّت او تعلق گرفت برگزیند؛ پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید که هرگاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید، اجر عظیم خواهید یافت.» در اين آيه، خداوند متعال تصريح میكند كه تنها برگزيدگان الهی، از علم غيب برخوردار هستند.
نسفی، از علمای قرن ششم اهل سنت نيز جمله (وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ) را اينگونه معنا كرده است: «و لكن خداى تعالى از رسولان، آن را كه خواهد برگزيند و او را از غيب خبر دهد.»[2] علاء الدين بغدادی از مفسران اهل سنت نيز در تفسير الخازن در توضيح اين آيه شريفه مینويسد: «خداوند فرستادگان برگزيدهاش را از امور غيبی به هر مقدار بخواهد آگاه میسازد.»[3]
آیه دوم:
«عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا [جن/26و27] او دانای غیب عالم است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمیکند * مگر پیامبرانی را که [برای آگاه شدن از غیب] برگزیده است، پس نگهبانانی [برای محافظت از آنان] از پیش رو و پشت سرشان می گمارد.» طبق اين آيه، افرادی از علم غيب الهی بهرهمند هستند كه مورد پسند و رضايت خداوند باشند.
ابوحيان اندلسی در تفسيرش مینويسد: «آگاهی پيامبران از امور غيبی از اطلاعات شخصی خودشان نيست؛ بلكه از طريق وحی الهی است.»[4]
نتیجه: مفتیان وهابی تعدادی از آياتِ علم غيب را كه اين علم را از غير خداوند نفی می كنند، دستاويز قرار داده و بر نفی علم غيب پيامبر (صلیاللهعليهوآله) و ائمه اطهار (عليهمالسلام) استدلال کردهاند، در حالی كه آيات ديگر را ناديده میگيرند.
پینوشت:
[1]. محمد بن عبد الوهاب، تفسیرمن القرآن الكريم، ج1، ص124.
[2]. نسفی، نجم الدين محمد، تفسير نسفى، ج1، ص143.
[3]. بغدادی مشهور بالخازن، علاء الدين علی بن محمد بن إبراهيم، تفسير الخازن (لباب التأويل فی معانی التنزيل)، ج1، ص456.
[4]. أبوحيان أندلسی، محمد بن يوسف، تفسير البحر المحيط، ج3، ص132.
افزودن نظر جدید