اختلاف قرآن کریم و تنخ در مفهوم نبوت
مفهوم نبوت در قرآن و تنخ متفاوت است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ نبوت به معنایی که در قرآن آمده است، با نبوت به معنایی که در تنخ آمده است، تفاوت های اساسی دارند.
البته قرآن کریم و تنخ در وجه تسمیه «نبی» به معنای شخصی كه بر حسب مشیت و اراده خداوند برگزیده می شد[1] و معارفی را با عنوان وحی دریافته و به مردم ابلاغ می نمود، اشتراك دارند.
با وجود این، اختلاف عمده این دو کتاب مقدس آن است كه نبوت در قرآن بر آن گزینش الهی دلالت دارد كه خداوند بر بنده برگزیده اش معارفی را وحی می كند تا اخلاق و كردار بندگان را در مسیر تكامل و سعادت، رهبری و هدایت فرماید.[2] از این رو هر شخصی كه از روی سحر یا پیشگویی یا كهانت و یا از طریق كشف و شهود عرفانی سخن می گوید، نبی نیست. و حال آنکه واژه «نبی» در تنخ دارای بسط و عمومیتی است كه افراد مختلف اعم از انسان های برجسته تا حتی غلامان، درویشان، مشاوران، کنیزان و حتی افراد خیلی عادی را به سبب خبر دادن از طریق پیشگویی و راه های دیگر شامل می شود.
عناوینی که در تورات برای نبی به کار برده شدند، عبارتند از واژههای «پیشگو»، «بیننده خواب و رؤیا»[3]، «رائی» به معنای «نگرنده و بیننده»، که به اشخاصی گفته می شد كه با روشی خارق عادت برای دیدن و علم بر اشیایی كه فقط خدا بر آنها عالم است، از جانب خدا منور می گشتند.[4] «نذیره» یعنی شخصی كه نذر كرده خود را وقف خدمت خداوند نماید و آن شرایطی دارد، به این كیفیت كه از خوردن مشروب و چیدن مو خودداری كند تا در ختم نذر، كاهن موی او را بچیند.[5]
در فقرات تنخ، هر کسی که ادعای ارتباط با خداوند و فرشتگان او داشته باشد، نبی اطلاق می شود، اعم از اینکه در ادعا صادق باشد یا نباشد، مدعی مرد باشد یا زن. عهدین برای افرادی كه به دروغ ادعای نبوت و آوردن پیغام از جانب خدا داشتند، واژه نبی به کار برده است. عهد عتیق از انبیای خیالی یا دروغین سخن می گوید كه با حدس و گمان سخنانی می گفتند تا دستمزدی بگیرند و در جامعه به فسق و فجور و گنه كاری بپردازند. عهد قدیم جزای آنان را مرگ، اسیری، تبعید و دفن در سرزمین بیگانه قرار داده است.[6]
در حالی كه در قرآن این بسط مفهومی نبوت وجود ندارد؛ زیرا قرآن مدعیان باطل را «نبی» نخوانده است. در تاریخ اسلام، اصطلاح «متنبّی»(مدعی نبوت) یعنی شخصی كه به دروغ ادعای نبوت دارد، برای این افراد آمده است، مانند مسیلمه کذاب، مغیره، بنان، باب، بهاء و قادیانی.[7]
از دیدگاه قرآن، گزینش نبی، مستقیماً كار خداوند است و شخص نبی، این رسالت را نمی تواند به دیگران واگذار نماید تا واسطه ابلاغ كامل وحی به سایر مردم گردند.[8] در حالی که از نگاه کتاب مقدس یهودیان، امر نبوت از طرف نبی دیگر هم بدون دخالت مستقیم خداوند، امکانپذیر است، نظیر «الیشع» كه از طرف «ایلیا» به نبوت مسح(روغن مالی) شده است.[9] یا گاهی اوقات روح نبوت از پیامبر به افراد زیادی منتقل می شده است؛ مانند انتقال روح نبوت از موسی(علیهالسلام) به هفتاد نفر از افراد قومش[10] و حال آنکه مسأله انتقال روح نبوت در قرآن وجود ندارد.
پی نوشت:
[1]. حج: 75؛ تثنیه 19: 18
[2]. ر.ک: حج: 75؛ سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوى همدانى، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین، 1374، ج 2، ص 277
[3]. تثنیه 13: 1
[4]. اول سموئیل 9: 9؛ جیمز هاكس، قاموس كتاب مقدس، ص 405
[5]. اعداد، باب 6.
[6]. حزقیال 13: 15- 19؛ ارمیا 14: 15
[7]. سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، تهران: انتشارات اسلام، 1378ش، ج5، ص: 140 و ج10، ص 100؛ حسین بن احمد حسینى، تفسیر اثنا عشرى، تهران: انتشارات میقات، 1363ش، ج9، ص: 307
[8]. حج، 75؛ ابراهیم، 11
[9]. اول پادشاهان، 19: 16.
[10]. اعداد، 11: 16- 17
افزودن نظر جدید