شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب_ نسبت به ادعای واهی برخی از کارشناسان شبکه های وهابی مبنی بر اینکه جسارت خلیفه دوم نسبت به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و اینکه شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یک افسانه است که شیعه مبدع آن است، باید گفت که: اینکه بعد از شهادت حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) عدهای به خانه حضرت زهرا (سلام اللهعلیها) که خانه نزول وحی بود، حملهور شدند و اینکه حضرت زهرا (سلام اللهعلیها) را تهدید کرده، و قسم خوردند که خانه آن حضرت را به آتش میکشند، یک امر مسلم و قطعی است و اينكه عمر بن خطاب، به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) جسارت كرده است، از قطعيات تاريخ است و در منابع معتبر به آن پرداخته شده است؛ ازجمله منابع معتبر اهل سنت كه در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره (سلاماللهعلیها) سخن به میان آوردهاند، میتوان تاریخ طبری را نام برد که مینویسد:
عمر بن خطاب به خانه علی آمد، در حالىكه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. به آنان گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مىكشم؛ مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد؛ زبير از خانه بيرون آمد، در حالىكه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع، ديگران هجوم آوردند و شمشير را از دست او گرفتند.[1]
نقلهای تاریخی، حاکی از آن است که حضرت زهرا (علیهاالسّلام)، تهدیدِ عمر بن خَطّاب، مبنی بر سوزاندنِ خانه را جدّی دانسته و به واقعی بودنِ آن تصریح فرمودهاند؛ آن بانو فرمود: ... به خدا سوگند! او به آنچه برایش سوگند خورده، عمل میکند.[2]
در کتاب اعلام النساء آمده است: ابوبکر وقتی غیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او [با حضورشان] نزد علی سرپیچی کرده بودند ـ ، احساس کرد؛ لذا عمر را به سراغشان فرستاد. او آمد و ـ در حالیکه آنان در خانه علی بودند ـ صدایشان زد. آنان از بیرون آمدن امتناع ورزیدند. عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به آنکه جانم در دست اوست، یا بیرون میآیید یا بیتردید خانه را ـ با هر کس که در آن است ـ، به آتش میکشم.[3]
ابن عبد ربّه (متوفّای ۳۲۸) میگوید:
اما آنان که از بیعتِ با ابوبکر سرپیچی کردند، ... امّا علی و عبّاس و زبیر، در خانه فاطمه تحصّن کردند تا جایی که ابوبکر، عمر بن خَطّاب را به سراغ آنان فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد، و به او گفت: اگر امتناع ورزیدند، با آنان بجنگ. لذا عمر با شعلهای از آتش پیش آمد تا خانه را همراه با آنان به آتش کشد.[4]
ابن شَحْنه، متوفّای (۸۸۲) میگوید:
إنَّ عُمَرَ جاءَ إلی بَیْتِ عَلِیٍّ لِیُحْرِقَهُ عَلی مَنْ فِیهِ... .[5] عمر سوی خانه علی آمد تا خانه را با اهلش بسوزاند.
بَلاذُری (متوفّای ۲۷۹) میگوید:
«أنَّ أبابَكْرٍ أرْسَلَ إلی عَلِیٍّ یُرِیدُ الْبَیْعَةَ، فَلَمْ یُبایِعْ. فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتِیلَةٌ فَتَلَقَّتْهُ فاطِمَةُ عَلَی الْبابِ. فَقالَتْ فاطِمَةُ: یَابْنَ الْخَطّابِ! أتُراکَ مُحْرِقاً عَلَیَّ بابِی؟! قالَ: نَعَمْ...[6] ابوبكر سراغ علی فرستاد تا بیعت بگیرد و او بیعت نكرد. عمر با آتش آمد و فاطمه او را بر آستانه درب دید. فاطمه فرمود: پسر خَطّاب! آیا تو دربِ خانهام را به آتش میكشی؟! عمر گفت: آری!»
ابن قُتَیْبَه (متوفّای ۲۷۶) میگوید:
«وقال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.[7] عمر افراد داخل خانه را تهدید به آتش زدن خانه میکرد که با اعتراض مردم مواجه شد، مردم گفتند: ای اباحفص! فاطمه (سلاماللهعلیها) در خانه است، ولی خلیفه دوم میگوید هرچند فاطمه داخل خانه باشد، من این کار را خواهم کرد.» این در حالی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی فَمَنْ اغْضَبَها فَقَدْ اغْضَبَنِی.[8] فاطمه پاره وجود من است، هر کس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»
هنگامی با مشعل آتش برای تسلیت دختر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آمدند، که وی به «محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و ...، موجب قتل محسن، طفلی که هنوز پا به دنیا ننهاده بود، گردید. چنانکه ابن ابیدارم تأیید کرد: عمر لگدی بر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) زد تا محسن سقط گردد.[9]
صفدی، یکی دیگر از علمای اهل سنت است که میگوید: «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها.[10] به راستی عمر، آنچنان فاطمه (علیهاالسلام) را در روز بیعت زد که محسن را سقط کرد.
پینوشت:
[1]. تاريخ الطبری تاريخ الرسل والملوك، طبری، ج3، ص202. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «فَقالَتْ: ... وَ أیْمُ اللهِ لَیُمْضِیَنَّ لِما حَلَفَ عَلَیْهِ...» المصنف فی الأحاديث والآثار، أبوبكر بن أبیشيبة عبسی (متوفاى ۲۳۵هـ)، محقق: كمال يوسف الحوت، مكتبة الرشد - الرياض، چاپ اول، ۱۴۰۹، ج۷، ص۴۳۲. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. أعلام النساء، عمر رضا كحالة، موسسه الرساله، ج۴، ص۱۱۴. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. العقد الفرید، بیروت، ۱۴۰۴ هـ، دارالکتب العلمیه، ج۵، ص۱۳و۱۴ و مصر، ۱۳۵۳ هـ، ج۳، ص۶۴. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. روضة المناظر، ابن شَحْنه، متوفّای ۸۸۲، دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۰۱. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. أنساب الأشراف، بلاذری، دارالمعارف، ج۱، ص۵۸۶. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. ابن قتيبة دینوری (متوفای۲۷۶هـ)، الإمامة والسياسة، ج۱، ص۳۰، باب كيف كانت بيعة علی رضی الله عنه، دارالاضواء. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. صحیح بخاری، کتاب بدأ الخلق (باب مناقب قرابة رسول الله).
[9]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج15، ص578.
[10]. الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347.
افزودن نظر جدید