اکنکار: ما 12 خدا داریم!

  • 1400/07/16 - 13:58
از جمله فرقه‌های فعال در ایران، اکنکار است. یکی از انحرافات فرقه اکنکار چندخدایی است. آن‌ها برای هستی نظام‌های متعددی قائلند و برای هر کدام از این نظام‌ها وجود خدایی متفاوت معتقد هستند. آن‌ها هستی را متشکل از 12 نظام می‌دانند و 12 خدا بر هر یک از این نظام‌ها خدایی می‌کند. تمام این خدایان تحت سیطره‌ی سوگماد است. سوگماد خدای دوازدهم و دارای اهمیت ویژه‌ای است.
سوگماد در اکنکار

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله فرقه‌های فعال در ایران، اکنکار است. یکی از انحرافات فرقه اکنکار چندخدایی است. آن‌ها برای هستی نظام‌های متعددی قائلند و برای هر کدام از این نظام‌ها وجود خدایی متفاوت معتقد هستند. آن‌ها هستی را متشکل از 12 نظام می‌دانند و 12 خدا بر هر یک از این نظام‌ها خدایی می‌کند. تمام این خدایان تحت سیطره‌ی سوگماد است. سوگماد خدای دوازدهم و دارای اهمیت ویژه‌ای است.

بررسی و نقد:

یکی از براهین متقن و خلل ناپذیر که در قرآن نیز آمده است و بر وحدانیت خداوند عالم تأکید دارد، برهان تمانع است که از آیه‌ی «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ.[انبیاء/22] اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می‌کنند!» استفاده می‌شود. در این‌جا دو نکته حایز اهمیت است:
نکته اول: باید توجه داشت که غرض اصلی این برهان، اثبات توحید ربوبی خدا و یگانه بودن مدبّر عالم است، نه اثبات یکتایی و یگانگی در توحید خالقیت خداوند متعال.
نکته دوم: مقصود از «آلِهَةٌ» در آیه، «معبودان مدبّر» است؛ زیرا الوهیت فرع بر ربوبیت و خالقیت است. مانند «إله» در آیه «وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرِي.[قصص/38]فرعون گفت: «ای جمعیت اشراف! من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم.» زیرا فرعون خود را یگانه معبود مدبّر قوم خویش می‌دانست؛ نه واجب الوجود و خالق عالم.[1]

با توجه به هماهنگی و انسجام غیر قابل انکاری که بر آحاد پدیده‌های جهان هستی حاکم است، اگر فرض شود پروردگار آسمان و زمین بیش از یکی است و چندین مدبّر، جهان و انسان و ارتباط این دو را تدبیر می‌کنند، حتما باید خدایانِ مدبّر و ارباب مدیر در ذات و وجود خود مستقل از یکدیگر باشند، وگرنه با خدا بودن آنان ناسازگار خواهد بود.
همچنین باید در حقیقت و جوهر ذات و حقیقت وجود از هم متمایز باشند، باید صفات ذاتی آنان نیز متفاوت باشد؛ چون صفات ذاتی خداوند عین ذات اوست. در نتیجه، علم و اراده‌ی هریک از خدایان غیر از علم و اراده‌ی دیگری است و نظام علمی و مقام تدبیر هرکدام غیر از آن یکی.

بنابراین، باید به تعداد خدایان مفروض، نظام‌های عینی جدای از هم و جهانیان پراکنده و متباین و جوامع بشری ناهماهنگ در خارج موجود باشند؛ زیرا از چند خدای مستقل و متفاوت، با علم و اراده‌ی متمایز، جز چند نظام عینی ناهماهنگ انتظار نمی‌رود. در حالی که قرآن کریم در توصیف نظم جهان و نداشتن ناهماهنگی و تباین می‌فرماید: «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ.[ملک/3] همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی‌بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی؟!» با این بیان، روشن می‌شود که فرض تعدد مدبر و کارگردان در مقام الوهیت، مساوی است با فرو ریختن نظام هستی و فساد در آن.[2]

پی‌نوشت:

[1]. توحید در قرآن، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسراء، ص 74.
[2]. نقد و بررسی جریان‌های مدعی معنویت، علی محمدی، ذکری، قم، ص 188.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.