تفاوت مراقبه شیطانی و رحمانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گاهى مشاهدات و ادراكاتى كه در حالت معنوی براى انسان پیش مىآید از ناحیه خداى متعال بوده و گاهى نیز از القائات شیطان است. در مكاشفات شیطانى همانند مكاشفات رحمانی، عارف صداهایی را میشنود، یا چیزهایی را مىبیند كه دیگران نمىبینند و نمىشنوند؛ اما در حقیقت سرمنشاء آن، شیطان است. او مىكوشد تا به هر طریق ممكن انسان را به گمراهى کشانده و از رسیدن به سعادت حقیقی محروم کند. به همین دلیل در آیات قرآن شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان معرفی شده است. در قرآن کریم آمده است:«قالَ فَبِعِزَّتِكَ لاَغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ؛ إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین[ص/82-83]شیطان گفت: پس به عزت تو سوگند كه حتماً همگى (انسانها) را گمراه خواهم كرد، مگر بندگانی که خود را برای تو خالص گردانند.»
تنها دستهای كه شیطان قدرت فریب و اغواى آنها را ندارد (مخلَصین) هستند كه در روایات به معصومین(علیهم السلام) تعبیر شده است.
یكى از راههاى شیطان براى فریب آدمی، استفاده از همین امور عرفانى و معنوی است، شیطان ابتدا با تشویق شخص به انجام امور به ظاهر صحیح و مطلوب، نظر انسان را به سوى خود جلب کرده و سپس به تدریج برای گمراهى و انحرافش برنامهها و نقشههای خود را عملیاتی میکند. ممکن است شیطان در ابتدا با دعوت شخص به سمت نماز شب، صله رحم، قرائت قرآن و... مخاطب خود را دچار توهم عرفانی و الهی بودن اعمال خود بکند، سپس برنامه اصلی خود که دور کردن او از واجبات است را پیاده کند. بدین صورت که به او القا کند، به جای تدریس معارف الهی، در خانه نشسته و قرآن بخواند، چون ثوابش بیشتر از دیگر کارهاست.
مکاشفه رحمانی دارای نشانههایی است که با شناخت آنها میتوان بین مکاشفه رحمانی با شیطانی تفکیک قائل شد.
1- مكاشفات رحمانى علاوه بر يقينى و قطعى بودن هميشه همراه با سطح بسيار بالایی از ايمان، يقين، معرفت، اخلاص، و عمل صالح است، در حالى كه مكاشفات شيطانى و خيال پردازىها فاقد آن است. بنابراين اگر اين گونه مطالب از غير واجدين اين خصوصیات دیده يا شنيده شود، به هيچ وجه قابل اعتبار نيست.
پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «علم نورى است كه خداوند در قلب هركس كه دوست دارد مىافكند، درهاى قلب او گشوده شده و غيب را مىبيند، سينه او گشاده مىگردد و مشكلات و سختیها را تحمّل مىکند. گفته شد: اى رسول خدا، آيا اين امر نشانهاى دارد؟ فرمود: آرى (نشانهاش) بىاعتنايى به سراى فريبنده و توجّه به سراى جاويدان و آمادگى براى مرگ (از طريق ايمان و عمل صالح) قبل از نزول آن است.»[1]
2- مكاشفات حقيقى همواره با كتاب خدا و سنّت معصومین (علیهمالسلام) مطابقت داشته و کاملاً در راستای آيات الهى و سخنان قطعى پيشوايان معصوم است.
3- محتواى مكاشفه حقیقی، در سازگاری کامل با عقل قرار دارد. یعنی از تصورات نامعقول و خيال بافىهای بیپایه بدور است. به عنوان نمونه در آموزههای عرفان حلقه آمده است: «نظر به اینکه دنیای عرفان دنیای عشق است، پس فاقد هرگونه فن و روش و تکنیک، پند و نصیحت و استدلال، سعی و کوشش و... بوده و دنیای بیابزاری است.»[2] این سخن یعنی فرار از عقل و استفاده از خرد الهی درعرفان. چون ممکن است بسیاری از مطالبی که در این گونه فرقهها مطرح میشود با مخالفت عقل روبرو بشود، به همین خاطر با حذف تعقل و عقلانیت در مسیر عرفانُ به دنبال دورکردن ذهن مخاطب از انحرافات موجود در درون فرقهها هستند.
باید توجّه داشته باشیم، كشف و شهود يك منبع معرفت عمومى مانند عقل و حس و تاريخ نيست؛ بلكه منبعى است خصوصى و داراى شرايطى بسيار سنگين؛[3] که باید یک عارف با نهایت دقت این مسیر را شناخته و در آن قدم بردارد.
پینوشت:
[۱]. تفسيرالصراط المستقيم، بروجردى، سيدحسين، موسسه انصاريان، قم، ج 1، ص 426.
[۲]. طاهری محمد علی، انسان از منظری دیگر، نشر ندا، ص67.
[۳]. پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 1، ص 285.
افزودن نظر جدید