آیا پناه بردن به قرآن بدعت است؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ قرآن کریم از اهمیت ویژهای در بین مسلمانان به خصوص شیعیان برخوردار است؛ اما عدهای که نه معرفت به قرآن دارند و نه برای مزد رسالت یعنی تبعیت از اهل بیت (علیهمالسلام) ارزشی قائل نیستند، با شبهاتی بیارزش قصد بیاحترامی به عقاید حقهی مسلمانان را دارند. آنان با ایجاد تهمت به مسلمانان، لغت بدعت را دستآویز عقاید شیطانی خود میکنند و تحت این عنوان، هر عقیدهی حقی که مخالف با عقایدشان باشد را باطل معرفی میکنند.
از جمله شبهاتی که وهابیت مطرح کردهاند، تمسک به قرآن است. آنان میگویند اگر کسی به هنگام شروع مسافرتش یا برای خروج از منزلش و یا به هر دلیل دیگری، از زیر قرآن کریم رد شود، نوعی بدعت را انجام داده و عمل حرامی را مرتکب شده است. با طرح این مساله، اعتقاد باطل خود مبنی بر بدعت این عمل را مطرح میکنند و قائل هستند که قرآن برای خواندن است و نباید کسی آن را بر سر خود بگیرد و یا از زیر آن رد شود.
ما در پاسخ به این شبهه، پیرامون دو سوال مهم بحث میکنیم.
سؤال اول) آیا در کتب معتبراهل سنت، روایتی مبنی بر عملِ بر سر گرفتن قرآن و یا رد شدنِ از زیر آن، از جانب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و یا یکی از صحابه ایشان با سند صحیح وجود دارد؟
سؤال دوم) آیا ائمهی شیعه که وارثان علم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هستند از این کار نهی کردهاند؟
در جواب سؤال اول ابتدا باید گفت، هیچ روایتی که دلالت بر نهی رد شدن از زیر قرآن و یا به سر گرفتن قرآن و پناه بردن به آن باشد، از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و حتی از صحابه ایشان نقل نشده است و همچنین اگر کسی در آغاز امری خود را مقید کند که از زیر قرآن رد شود و یا بالای سر خود قراردهد، به معنای پناهنده شدن به قرآن است؛ اما آنچه که مشخص است این عمل - چه به عنوان استمداد باشد و یا به عنوان محافظت- در روایات اهل سنت موجود است.
ابويوسف فسوی، یکی از علمای متقدم اهل سنت، در كتاب المعرفة والتاريخ، با ذکر روایتی که تمام راویان آن ثقه و سند آن صحیح است، نقل میکند: امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، قرآن را بالای سر خود میگرفتند و به مقام این کتاب آسمانی پناه میبردند. او مینویسد: «ازابوصالح حنفی نقل شده است كه علی بن أبیطالب (عليهالسلام) را ديدم در حالیکه قرآن را میگرفت و بر سر میگذاشت؛ تا جاییكه من صدای حركت ورقهای آن را میشنيدم ...»[1]
با توجه به تبعیت اهل سنت به افعال و اعمال صحابه، پناه بردن مسلمانان به قرآن کریم به صورتی که این کتاب مقدس بالاتر از سر قرار گیرد، حجیت و تبعیت برای آنان ایجاب میکند.
أحمد بن غانم، عالم مشهور سنی مذهب میگوید: «ازجمله مواردی که بر مکلفین (مسلمانان) واجب است، متابعت از سخنان و افعال سلف صالح، یعنی همان صحابه، است و همچنین در چیزی که آنان تأویل و استنباط کردهاند، متابعت واجب است.»[2]
بنا بر استدلال موجود در کلام این عالم سنی، تبعیت از فعل امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) واجب است و این عمل مورد تأیید است. در نتیجه با آنکه وهابیت خود را از اهل سنت میدانند، بدعتی که آنان قائل هستند، به معنای عدم پایبندی به اعتقادات و اصول اولیهای است که اهل سنت بر آن مراقبت دارند.
اما در پاسخ به سوال دوم که آیا اهل بیت (علیهمالسلام) رد شدن از زیر قرآن را نهی کردهاند؟ باید گفت، روایتی که دستور به رد شدن از زیر قرآن داده شده باشد در کتب حدیثی شیعه موجود نیست؛ اما شیعیان بر اساس توسل به عظمت قرآن و پناه بردن به این کتاب آسمانی، عمل رد شدن از زیر قرآن را انجام میدهند. سنت امام صادق (علیهالسلام) بر آن بوده که هنگام درد به قرآن پناهنده میشدند.
مرحوم کلینی در کافی شریف به نقل از امام صادق (علیهالسلام) مینویسد که حضرت فرمودند: «هرگاه درد و بیماری به بدن شما رسید، دست خود را بر روی محل درد بگذارید و این دعا را بخوانید، که از خداوند به حق قرآن عظیم درخواست میکنم ...»[3]
در نتیجه، رد کردن مسافر از زیر قرآن - حتی با توجه به عدم وجود یک روایت در این موضوع- عملی نیکو برای پناه بردن به قرآن بوده و اشکال و ایراد فقهی و اعتقادی ندارد و شیعیان هیچگاه ادعای توصیهی این عمل از جانب معصومین (علیهمالسلام) را نداشتهاند و طرح بدعت و حرام بودن آن نیز سخنی بیاساس از جانب وهابیت است.
پینوشت:
[1]. يعقوب بن سفيان فسوی، المعرفة والتاريخ، ج2، ص751، محقق: أكرم ضياء العمری، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ دوم، 1401 هـ. «عَنْ أَبِي صَالِحٍ الْحَنَفِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَخَذَ الْمُصْحَفَ [فَوَضَعَهُ] عَلَى رَأْسِهِ ...» جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
[2]. أحمد بن غانم مالكی، الفواكه الدواني على رسالة ابن أبي زيد القيروانی، ج1، ص107، دار الفكر، 1415هـ. «(وَ) مِمَّا يَجِبُ عَلَى الْمُكَلَّفِ أَيْضًا (اتِّبَاعُ السَّلَفِ الصَّالِحِ) وَهُمْ الصَّحَابَةُ (رض) فِي أَقْوَالِهِمْ وَأَفْعَالِهِمْ وَفِيمَا تَأَوَّلُوهُ وَاسْتَنْبَطُوهُ.»
[3]. كلينى، الكافی، ج2، ص568، دارالكتب الإسلامية - تهران، چاپ چهارم، 1407 ق. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَضَعُ يَدَكَ عَلَى مَوْضِعِ الْوَجَعِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ ...»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید