تضاد عرفان حلقه، در ادعای بیابزاری عرفان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق اصول و مبانی عرفان کیهانی، برای جلوگیری از منیت و غرور در طریق عرفان، بهرهگیری از هر نوع فن و تکنیکی ممنوع بوده و بیابزرای یکی از خصوصیات برتری عرفان حلقه نسبت به سایر معنویتها به شمار رفته است.
محمدعلی طاهری سرکرده عرفان حلقه در اینباره میگوید: «یکی از تفاوتها وجود فن و تکنیک در سایر عرفانهاست که با عرفان اصیل سازگاری ندارد. وقتی فردی به کمک تکنیک، توانایی و قدرتی کسب میکند، در نهایت آن را بهحساب توان فردی و اینکه تکنیک را بهخوبی به کار برده است، میگذارد و دچار غرور و منیت و خودستایی میگردد.»[1]
در پاسخ به طاهری باید گفت: هیچ گونه ارتباط منطقی و عقلی بین منیت و عدم آن، با وجود و عدم وجود ابزار قابل تصور نیست. از همین جا روشن میشود، جناب طاهری هیچگونه فهم صحیحی نسبت به مسئله منیت و غرور ندارد. ایشان وجود ابزار را برای یک عارف خطرناک توصیف کرده و بیابزرای را، یکی از الزامات مهم در وادی عرفان بیان کرده است. اما در منطق عرفان ناب اسلامی رسیدن به فیض الهی فقط با ابزار و تکنیک تحقق پیدا میکند. سوالی که در اینجا مطرح است اینکه مگر دنیا، دنیای اسباب نیست؟ و اینکه آیا عارف میتواند بدون استفاده از ابزار و وسیله، فیض الهی را کسب کند؟ آیا عارف این توانایی و استعداد را دارد که بدون کمک گرفتن از ابزار و ادواتی که خداوند در اختیار او قرار داده است در مسیر سیر و سلوک قدم بردارد؟
در حقیقت فن و تکنیک، روشی است که در آن یک فرد میتواند از مسیرها و راههای مختلفی که مورد تایید شرع و عقل است، برای رسیدن به مقصود، خود استفاده کند.
آیا جز این نیست که عارف واقعی چون همه چیز را از ناحیه خداوند میداند، از ابزارها و تکنیکهایی که خدا در اختیار او قرار داده است، صرفاً برای رسیدن به خدا استفاده میکند؟ اگر منظور جناب طاهری از فن و تکنیک، بکار بستن روشهای رسیدن به قرب الهی و قدم گذاشتن در مسیر تهذیب است، قطعاً سخن نادرستی است؛ چون هر انسان عاقلی میداند، برای رسیدن به هدف میتوان با آشنایی و به کار بستن روشهای اصولی و صحیح، در زمان صرفهجویی کرده و از آسیبهای احتمالی پیشگیری کرد. ولی اگر منظور ایشان از تکنیک و فن، ویژگیها و خصوصیات فردی مثل غرور و مَنیت است، که باید گفت، عارف واقعی هرگز گرفتار غرور نخواهد شد، چون همه چیز را از ناحیه خدا میداند، و اگر هم شخصی نخواهد از غرور خود دست بردارد، قطعاً در تمام حالات نیز گرفتار در غرور خواهد بود. بنابراین اینکه گفته شود هر کسی که دارای توانایی و استعداد شخصی باشد، حتما گرفتار منیت و غرور خواهد شد، سخن غلطی است.
به عبارتی، اگر شخصی اهل غرور و منیت باشد، در هر حالتی که باشد خود را خواهد ستود؛ یعنی اگر در حالت عدم استفاده ظاهری از ابزار هم که باشد، خود را ستوده و در منیت و غرور خود غرق خواهد شد. از طرفی کسی که اهل خودستایی و غرور نیست، در اثربخشی ابزار و وسیله از ناحیه خداوند متعال هیچ گونه شکی به خود راه نداده و برای رسیدن به قرب الهی، از ابزرهای صحیح بهره خواهد برد. بنابراین بیابزاری در عرفان، که طاهری از آن به عنوان تکنیک و فن نامبرده است، خارج از قاعده عقل و منطق بوده و سخنی غلط و انحرافی است.
متاسفانه محمدعلی طاهری در بیان مسله به نحوی عمل کرده است، که به ذهن مخاطب ایننتیجه غلط القا میشود که اگر کسی بدون وسیله باشد، دارای تواناییهایی است و به فیض الهی متصل است؛ در حالی که وجود و عدم وجود وسیله یا تکنیک هیچ رابطه منطقی و عقلانی با وجود و عدم فیض الهی ندارد؛[2] از طرفی خود طاهری در مباحث عرفان عملی خودش از واسطه اشتیاق در اتصال فردی و از حلقه وحدت و سایر حلقهها در اتصال جمعی، سخن به میان میآورد.[3]
پینوشت:
[1]. طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، آمریکا، چارلزتون (2008)، 2011، ص12-14.
[2]. سعیدی، محمد مسعود، عرفان در گرو حلقهها، نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص31.
[3]. طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، آمریکا، چارلزتون (2008)، 2011، ص27
افزودن نظر جدید