کسی که ابتداییترین مسائل عرفانی را هم نمیداند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شخصی که ادعای رهبری گروهی در زمینه معنویت و عرفان را دارد، انتظار میرود از ابتداییترین به مباحث و موضوعات آن حوزه اشراف داشته و از آگاهی خوبی برخوردار باشد. در حقیقت اکثر مدعیان معنویتهای نوظهور، نسبت به مباحث عرفانی و دینی از آگاهی و شناخت کافی برخوردار نبوده؛ و همین امر موجب گرفتار شدن در تحلیلها و برداشتهای انحرافی شده است. عدم درک این افراد در فهم معانی و تفسیر اصظلاحات عرفانی و فلسفی، خلط مباحث و مسائل عرفانی و تفسیر به رأی توسط آن را به دنبال دارد.
محمدعلی طاهری، سرکرده عرفان موسوم به حلقه، از جمله افرادی است که در فهم صحیح از عرفان اسلامی دچار ضعف بوده و از سواد و تخصص لازم در این برخوردار نیست.
عمل به غیرعلم، دارای آسیبهای زیادی است، که به چند مورد از آنها شاره میشود.
1ـ گمراهى از مسیر مستقیم حق و دورشدن از آن
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «العامِل على غَیر بَصیرة کالسّائر على غیر الطریق و لا یزیده سرعةَ السیر من الطریق الاّ بُعداً؛ عمل کننده غیر بصیر و ناآگاه و جاهل مثل سیر کننده در غیر راه است (و بیراهه مى رود) و عمل بدون علم سرعتى نمى افزاید مگر دورى از مسیر و راه را.»[1]
2- عملی که بدون علم انجام شود مستلزم فساد است
در روایتى از صادق اهل بیت(علیه السلام) آمده است: «مَنْ عَمِلَ عَلى غَیرعلم کان ما یُفْسِده اکثرَ ممّا یُصْلِح»؛ «کسى که عمل بدون علم انجام دهد افسادش بیشتر از صلاحش است و آنچه را فاسد مى کند، بیشتر از چیزى است که اصلاح مى کند.»[2]
ایشان در توضیح وحدت و کثرت در عرفان میگوید: «در عرفان کیهانی، منظور از وحدت، رسیدن به ادراکاتی است که در مجموع، انسان را به درک تن واحد بودن جهان هستی میرساند. در نگاه وحدت بین، همه اجزای عالم، تجلیات الهی محسوب میشوند.»[3] ایشان بدون اطلاع دقیق از معنای فلسفی وحدت، بین درک و احساس وحدت (که مربوط به مباحث اخلاقی و روانشناسی است) که در حوزه عرفان عملی به آن پرداخته میشود؛ بین معنای فلسفی و اخلاقی وحدت، خلط کرده است. در بیان و تعریف طاهری از وحدت، مشخص نیست که منظور از وحدت یا تن واحد بودن جهان هستی به چه معناست. آیا منظور از وحدت در کلام ایشان، وحدت وجود و موجود است؛ یا وحدت وجود و کثرت موجود؛ یا وحدت در عین کثرت؟ باتوجهبه تعاریف جناب طاهری از موضوعات مختلف دیگر، به نظر میرسد، ذهن ایشان از معنای فلسفی وحدت کاملاً بیگانه و دور است. طاهری صرفاً از وحدت مفاهیم یکپارچگی، تن واحد بودن و اجزای به هم مرتبطی که باهم ترادف معنایی دارند، منجر به نتیجهگیری ایشان از وحدت خداوند متعال به وحدت تجلیات او شده است.[4]
ضعیف بودن ایننوع مفاهیم و روش استدلال که هیچ گونه اعتبار علمی برای آن قابل تصور نیست، برای افراد جویایی معرفت و عرفان، با اندک تامل، مطالعه کتب معتبر و پرسش از عالمان و بزرگان متخصص حوزه عرفان، به راحتی قابل شناخت خواهد بود.
پینوشت:
[1] علامه مجلسی، بحارالانوار، نشراسلامیه ج1ص206.
[2] همان، ص208.
[3] طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، آمریکا، چارلزتون (2008)، 2011، ص18.
[4] سعیدی، محمد مسعود، عرفان در گرو حلقهها، نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 34.
افزودن نظر جدید