بررسی ادعای کارشناس وهابی شبکه کلمه، در مورد کفر ابن ملجم و یزید بن معاویه

  • 1400/05/18 - 11:43
کیانی، کارشناس وهابی مسلک شبکه کلمه مدعی شده که ابن ملجم و یزید را نمی‌توان کافر تلقی کرد! حال آن‌که ادله و قرائن متعددی بر کفر آن دو ملعون دلالت می‌کند؛ طبق روایات موجود، دشنام دهندگان به امیرالمومنین کافر شمرده شده‌اند، بنابراین به طریق اولی قاتلین ایشان و فرزندان مطهرش نیز در زمره کفار به حساب خواهند آمد.

خلاصه مقاله
به باور جمهور عالمان اسلامی و پیشوایان مذاهب، ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) دارای مناقب و فضایل بی‌بدیلی بوده و دشمنان و قاتلان آن بزرگوران نیز مغضوب و رانده شده درگاه پروردگارمتعال هستند. با این همه، وقتی انسان مشاهده می‌کند مفتیان آیین منحرف وهابیت، به تبرئه شقی‌ترین انسان‌ها، یعنی قاتلینِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام) مشغول شده‌اند، تاسف می‌خورد؛ به‌عنوان نمونه، وقتی صدها دلیل و قرینه بر کفر و گمراهی افرادی هم‌چون ابن ملجم (قاتل امیرالمومنین علیه‌السلام) و یزید بن معاویه (قاتل امام حسین علیه‌السلام) وجود دارد، کارشناس وهابی شبکه کلمه مدعی شده است که این دو شخص شقی، کافر نیستند! نکته جالب آن است که این سخن از سوی وهابیونی صادر می‌شود که به کوچک‌ترین بهانه‌ای، بسیاری از مسلمانان را مشرک قلمداد کرده‌اند.

متن مقاله
امروزه شبکه وهابی نشین «کلمه»، علاوه بر هجمه‌های فراوانی که بر علیه تعالیم مکتب نورانی اهل بیت (علیهم‌السلام) وارد می‌کند، هم‌چنین در مقام دفاع از دشمنان و قاتلین ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نیز از هیچ تلاشی دریغ نکرده است؛ به عنوان نمونه، محمد ابراهیم کیانی، مجری کارشناسی شبکه کلمه، در اظهار نظری عجیب، مسئله کافر بودنِ ابن ملجم (قاتل امیرالمومنین علیه‌السلام) و یزید بن معاویه (قاتل امام حسین علیه‌السلام) را انکار کرده است. به عقیده کیانی، ابن ملجم و یزید بن معاویه (لعنت‌الله‌علیهما) به خاطر به شهادت رساندنِ امیرالمومنین و امام حسین (علیهماالسلام)، کافر شمرده نمی‌شوند، هرچند مبغوض امت هستند. در ادامه، این ادعا مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.

1) مسئله کفر ابن ملجم (لعنت‌الله‌علیه)
در مورد کفر ابن ملجم مرادی که در سال 40 هجری، امیرالمومنین (علیه‌السلام) را به شهادت رسانید، باید گفت: در روایات فریقین فراوان وارد شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «مَن سَبَّ عليا، فقد سَبَّنی.[1] هر کسی‌که امیرالمومنین (علیه‌السلام) را سب کند، مرا سب کرده است.» و همان‌طور که واضح است، سب کردنِ رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، سب کردنِ خداوند متعال محسوب می‌شود؛ چنان‌که در برخی از روایات نیز چنین وارد شده است: «مَن سَبَّني فقد سَبَّ الله.[2] هر کسی‌که مرا سب کند، انگار خدای متعال را سب کرده است.» بنابراین از آن‌جایی که سب خداوند متعال، موجب کفر است، مشخص می‌شود که سب امیرالمومنین (علیه‌السلام) نیز موجب کفر می‌شود؛ چرا که به سب کردن خداوند و در نهایت کفر، ختم می‌شود.
حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا ممکن است سب کردن امیرالمومنین (علیه‌السلام) موجب کفر شود، ولی به شهادت رساندنِ ایشان، باعث کفر قاتل آن حضرت نشود؟ به‌دیگر سخن، وقتی سب کردن امیرالمومنین (علیه‌السلام) از موجبات کفر است، به طریق اولی، به شهادت رساندن ایشان نیز موجب کفر خواهد بود. بنابراین نمی‌توان در مورد شخصی هم‌چون ابن ملجم، حکمی غیر از کفر متصور شد.
البته ناگفته نماند این نحوه استدلال، مورد تاکید برخی از عالمان اهل سنت نیز بوده است؛ چنان‌که احمد بن صدیق غماری، از عالمان سنی مذهب مراکش، معاویه بن ابوسفیان را به دلیل صدور فرمان سب امیرالمومنین (علیه‌السلام)، با استدلالی شبیه استدلال فوق، کافر دانسته است.[3]

2: کفر یزید معاویه (لعنت‌الله‌علیه)
به اذعان عالمان اسلامی، یزید بن معاویه به قتل امام حسین (علیه‌السلام) دستور داده است،[4] از همین‌رو در مورد کفر یزید بن معاویه نیز باید به این مطلب اشاره کرد: علاوه بر آن‌که قطعاً کسی‌که سید جوانان اهل بهشت (یعنی امام حسین علیه‌السلام) را به شهادت می‌رساند را نمی‌توان مسلمان به حساب آورد، هم‌چنین باید توجه داشت بسیاری از علمای مسلمان، تصریح کرده‌اند که یزید بن معاویه، شخصی ناصبی بوده است؛ چنان‌که ذهبی در کتاب معروف «سیر اعلام النبلاء» در معرفی یزید می‌نویسد: «وكان ناصبيا، فظا، غليظا، جلفا، يتناول المسكر، ويفعل المنكر. افتتح دولته بمقتل الشهيد الحسين(علیه السلام)، واختتمها بواقعة الحرة، فمقته الناس، ولم يبارك في عمره.[5] یزید ناصبی، خشن، تندخوی و بد اخلاق بود و چیزهای مست کننده می‌نوشید و افعال منکر انجام می‌داد و دولتش را با شهید کردن امام حسین (علیه‌السلام) آغاز کرد و با واقعه حره تمام کرد و در عمرش برکت ندیده است.» بنابراین از آن‌جایی که به اذعان بسیاری از فقهاء، شخص ناصبی، در زمره کفار حساب می‌شود،[6] می‌توان نتیجه گرفت یزید بن معاویه، کافر بوده است.
تذکر این نکته نیز لازم است که به باور بسیاری از بزرگان اسلامی، لعنت فرستادن بر یزید بن معاویه، هیچ منعی ندارد؛ چنان‌که آلوسی در تفسیر روح المعانی می‌نویسد: «واستدل بها أيضا على جواز لعن يزيد عليه من الله تعالى ما يستحق نقل البرزنجي في الإشاعة والهيثمي في الصواعق أن الإمام أحمد لما سأله ولده عبد الله عن لعن يزيد قال كيف لا يلعن من لعنه الله تعالى في كتابه فقال عبد الله قد قرأت كتاب الله عز وجل فلم أجد فيه لعن يزيد فقال الإمام إن الله تعالى يقول: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ» الآية وأي فساد وقطيعة أشد مما فعله يزيد انتهى.[7] عبدالله بن احمد بن حنبل از پدرش در مورد حکم لعن یزید پرسید؛ احمد در پاسخ گفت: چگونه کسی را که خدا در کتابش لعن کرده را لعن نکنم؟ عبدالله گفت: من قرآن را خوانده‌ام، ولی در آن لعن یزید ندیده‌ام. (کدام آیه قرآن بر لعن یزید دلالت می‌کند؟) احمد پاسخ داد: همانا خدای متعال می‌‌فرماید: "پس اگر [از خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد کنید و [بر سر مال و منال دنیا] قطع رحم کنید؟ آنان [که روی گردانند] کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است."»
طبق این عبارت، احمد بن حنبل با استنادات قرآنی، از قائلین لعن یزید بن معاویه بوده است.
با همه این تفاصیل مشخص می‌شود که ابن ملجم مرادی و یزید بن معاویه از جمله کسانی هستند که حکم کردن به کفر آنان، امر بعید و ممنوعی نیست؛ بنابراین ادعای محمد ابراهیم کیانی در مورد عدم کفر آن دو ملعون شقی، ادعایی ناصواب و به دور از حق تلقی می‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. احمد بن حنبل، مسند، ج44، ص329، مؤسسة الرسالة، چاپ اوّل، 1421ق.
[2]. دیلمی، ابوشجاع، الفردوس بمأثور الخطاب، دار الكتب العلميّة، بيروت، الطبعة الأولي، 1406ه‌‌‌ق.
[3]. غماری، احمد، المفید، ص59، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423ه‌ق.
[4]. چنانکه ابن اثیر در الکامل فی التاریخ به نقل از عبیدالله بن زیاد می‌نویسد: «أما قتلي الحسين فإنه أشار إلي يزيد بقتله أو قتلي فاخترت قتله»؛ من كه حسين (علیه‌السلام) را كشتم، به دستور خود يزيد بوده است. به من گفت: يا حسين (علیه‌السلام) را بكش يا تو را می‌كشم؛ من هم برای اين‌كه كشته نشوم، حسين (علیه‌السلام) را كشتم.» ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص474، بیروت، دارالکتب العلمیه. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. ذهبی، شمس الدین محمد، سیراعلام النبلاء، ص4230.
[6]. چنانکه شیخ حسن کاشف الغطاء(ره) از فقهای قرن سیزدهم هجری، در انوار الفقاهه به کافر بودن ناصبی‌ها بدین صورت اذعان کرده است: «أنّ كل ناصب كافر» كاشف الغطاء، حسن بن جعفر، أنوار الفقاهة - كتاب الطهاره، ص361، نجف اشرف، مؤسسه كاشف الغطاء(ره)، چاپ اول، 1422ه‌ق.
[7]. آلوسی، روح المعانی، ج26، ص 72، بیروت، داراحیاء التراث العربی. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.