وهابیت: حرمت پوشیدن کلاه و شلوار، با کلاه شرعی رفع نمی‌شود

  • 1400/03/31 - 18:09
شیخ حمود تویجری وهابی، پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار را به علت مشابهت به دشمنان خدا، بدعت و حرام می‌داند و این استدلال که آن کلاه، کلاهی برای جلوگیری از شدت حرارت خورشید است و یا شلواری است که هنگام کار لازم است آن را بپوشد را کلاه شرعی دانسته و برای حلال کردن فعل حرام کافی نمی‌داند.

کلاه شرعی ساختن، یا سر او را کلاه گذاشتن، اصطلاحی است در زبان فارسی که در آن اشاره به حیله کردن در احکام دینی به نفع خود به‌کار برده می‌شود. در حقیقت فعل یا امری حرام را که با حیله و مکر، تحت موضوعی درآوردن را گویند که شرعاً جایز باشد.[1] به عبارت دیگر، مکر و نیرنگی که انسان به تبعیت از هوای نفس بر سر اخلاق و وجدان می‌گذارد.[2] در ترکیب اصطلاح - کلاه شرعی- به عنوان پوشاننده‌ی سر، از واژه کلاه که نوعی سرپوش گذاشتن بر روی هرگونه منهیات و محرمات است، به‌کار برده می‌شود و شرع هم تمام احکام دین را شامل می‌شود؛ لذا مکر، حیله، تزویر از همین سنخ و جهت است و هم معنای با آن است.
منظور از شرع نیز دستورهای دین و آن‌چه مشروع و حلال باشد است، اما اگر با این ترفند همراه باشد، یعنی در اعتقادات فردی و در لباس شرع بر سر دین و اخلاق و وجدان و انصاف و شرایع الهی قرار گیرد، هر انسانی «خسر فی الدنیا و الآخره» خواهد بود. این مقدار توضیح مختصر، در حقیقت ارائه موضوعی است که مفتیان وهابی، با فهم ناقص خود، فتوا و احکامی را صادر می‌کنند که هیچ جنبه‌ی عقلی و شرعی ندارد؛ مثلاً مفتی وهابی به نام شیخ حمود تویجری، ذیل پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار، آن را بدعت و حرام می‌داند و این‌گونه می‌گوید که: «لبس البرنیطة و القبّعة التشبیه بأعداء الله و أن من یلبیها منتسب الی الاسلام فی بلد فشت فیها الحریه الافرنجیه و انطمست فیها أنوار الشریعه المحمدیه، و لبس الستره و البنطلون من ملابس الافرنج من البلاوی العظام لما فیه من المشابهة الذمیمة... و أن البنطال لمباشرة الاعمال أن ذلک حیلة علی استحلال التشبیه المحرم و الحیل التبیح المحرمات.[3] پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار، انسان را شبیه دشمنان خدا می‌سازد و به همین جهت حرام است و اگر کسی این همه را با هم بپوشد، هیچ فرقی میان او و دشمنان خدا وجود ندارد، حتی اگر آن کلاه، کلاهی باشد که برای جلوگیری از شدت حرارت خورشید و یا شلواری باشد که هنگام کار لازم است آن را بپوشد، چرا که این نیز کلاه شرعی است برای حلال کردن فعل حرام و این نمی‌تواند موجب مباح شدن فعل حرام گردد.»
حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که، چگونه مفتیانی مانند او و با چه سند و دلیلی، این‌گونه فتوا صادر می‌کنند؟ سوای تشبیه به کفار بودن!! آیا منطقی و عقلی است که انسان تن پوش خود را در سرما و گرما به تن نکند، که البسه‌ای مانند شال و کلاه، لباس‌های ضخیم و نازک جزء همین مواردند، اما آن را حرام دانسته و به اجتناب از آن تذکر می‌دهند.
فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. فرهنگ معین، انتشارات ثامن، تهران، ایران، حرف کاف ج3 ص2067-2069.، 
[2]. لغتنامه دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ایران، ذیل کلاه، ج  ص18466.، 
[3]. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، عبدالرحمن بن قاسم العاصمی النجدی، بی‌نا، بی‌جا، ج15 ص367-368. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.