مخالفت دراویش گنابادی با قطب فرقه در سیاست
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مسلک تصوف سرسپردگی و تبعیت محض مریدان از اقطاب و مشایخ، یک اصل اساسی و خدشه ناپذیر است که هر درویش در هر دوره از زمان و تحت هر شرایطی باید به آن پایبند باشد و خود را در برابر شیخ یا مرشد خویش نبیند. در مسلک تصوف به مریدان اینطور القا شده است که مرید بدون مراد رنگ سعادت در دنیا و آخرت را نخواهد دید از اینرو در طول تاریخ تصوف همواره مریدان سنگ اقطاب خویش را به سینه زده، کما اینکه دراویش نعمت اللهی گنابادی همواره ادعای جانفشانی برای اقطاب خویش را دارند.
اما گویا جانشین نورعلی تابنده یعنی سید علیرضا جذبی آنچنان موردپسند گروهی از دراویش این فرقه نیست و روی خوشی به ایشان نشان نمیدهند، چراکه دراویش این فرقه در زمان نورعلی تابنده بهخاطر سیاسی بودن وی، در عرصه سیاست از آزادی عمل، گفتار و رفتار زیادی برخوردار بودند و در اصل در دوران نورعلی تابنده بود که دراویش زیادی روی به سیاست آوردند و درواقع سیاست زده شدند و سیاسی کاری زیادی داشتند. اما برخلاف نورعلی تابنده جانشین وی کاملاً از امر سیاست کاری و سیاست زدگی دوری میکند و سعی میکند مانند یک شهروند عادی رفتار کند که این مسئله بهخاطر زاویهای که دراویش و اقطاب پیشین این فرقه با نظام و انقلاب داشتند آنچنان به مذاق گروهی از دراویش خوش نمیآید.
کما اینکه وقتی بسیاری از دشمنان نظام و انقلاب از آمریکا تا اسرائیل خونخوار و منافقین و وهابیون و ... از تحریم انتخابات توسط مردم ایران میگفتند و ملت را به تحریم انتخابات دعوت میکردند، سید علیرضا جذبی قطب فعلی این فرقه برخلاف آنها مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کردند و از دراویش خواستند بهمانند یک شهروند عادی و نه یک درویش در انتخابات شرکت کنند. اما دراویشی که سالها تحت تربیت نورعلی تابنده بودند و به دراویش سیاسی این فرقه تبدیل شدند حالا در برابر قطب جدید این فرقه ایستادهاند و بهشدت به صحبتهای جذبی پیرامون شرکت در انتخابات حمله کردند و حتی بهصورت غیرمستقیم و به کنایه ایشان را کودتاچی خواندند و خواستند با این کنایه این را برسانند که ایشان مهره نظام است که با کودتا به قطبیت رسیده است. ایشان مدعی هستند که دعوت جذبی به شرکت در انتخابات خلاف رویه اقطاب سابق این فرقه است و قطب این فرقه در راستای خواست نظام قدم برمیدارد!
اما با بررسی سابقه زندگی سید علیرضا جذبی درمییابیم که اولاً ایشان سابقه زیادی در این فرقه دارند و خودش و پدرش از باسابقهترین اقطاب و مشایخ این فرقه به شمار میآیند کما اینکه پدرش از معاصرین صالح علیشاه بوده است و خود سید علیرضا جذبی ازجمله مشایخی است که به دست پدر نورعلی تابنده یعنی رضا علیشاه به مقام شیخیت رسیده است. لذا نمیتوان انگ نفوذی بودن وی را از سوی حکومت به ایشان چسباند. ثانیاً رفتار و گفتار جذبی در طی دوران درویشی و حتی دوران شیخیت وی نشان میدهد که دوری از سیاست و سیاست زدگی رویه همیشگی ایشان بوده است.
ثالثاً این دراویش گویا نمیخواهند به یاد بیاورند که چطور نورعلی تابنده در انتخابات 88 از مهدی کروبی حمایت کرد و یا نمیخواهند به یاد بیاورند که نورعلی تابنده در آخرین صحبت خود در دولتسرای تهران شرکت در انتخابات را یک وظیفه دینی و ملی دانست. [1] از اینرو یا باید سید علیرضا جذبی رویه قبلی خویش را ترک کند و به قطبی سیاسی تبدیل شود یا اینکه باید شاهد رونمایی از قطبی جدید از سوی این افراد با رویکرد سیاسی برای ادامه فعالیتهای دراویش سیاسی این فرقه برای مقابله با نظام باشیم.
پینوشت:
[1]. نورعلی تابنده، 24/ 2/ 1396
افزودن نظر جدید