اتهام دراویش به امام خمینی(ره)
پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب - دراویش صوفی در راستای نمایش حقد و کینهی خود نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی، به لجنپراکنی روی آورده و هرآنچه که در حق کشورهای مستبد جهان صادق است را در مورد انقلاب اسلامی بکار میبرند! ایشان با دروغگویی و رذالت در نقل اخبار، به امام خمینی(ره) توهین کرده و به ایشان تهمت خدعه میزنند. نمونهای از دروغگویی ایشان را در مقالهای که در سایت دراویش منتشر شده میخوانیم:
هنگامیکه روح الله خمینی در فرانسه اقامت داشت طی مصاحبههای متعدد با نشریات اروپایی و آمریکایی تصویری کاملا دموکراتیک و بشردوستانه از حکومت آینده ایران ترسیم کرده بود منجمله در آبان ماه سال ۵۷ طی مصاحبه با یکی از نشریات اروپایی تصریح کرده بوده که: «حکومت اسلامی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است، شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» اما درست یکسال بعد در پاسخ به مرحوم مهندس بازرگان که این سخنان او را بهنگام صدور فرامین متعدد برای بستن روزنامهها، حمله به تجمعات و دستگیری آزاداندیشان به او یادآوری میکرد ، به سادگی اذعان کردکه: «هرآنچه که گفتم مصلحت بود و خدعه کردم!»
دراویش در ادامه با سیاهنمایی، اوضاع ایران را از فقیرترین کشورهای جنگزدهی آفریقایی بدتر نشان داده و دفاع در مقابل جنگ تحمیلی دنیا علیه ایران را بیمورد و بیهوده میدانند! حتی کودکان با اندک آشنایی از امام (ره) متوجه این دروغ بزرگ میشوند. کمتر کسی است که از ارتباط دراویش با نهضت آزادی و حزب بازرگان بیاطلاع باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی دولت موقت بازرگان، حفظ رابطه دوستی با همه کشورها از جمله آمریکا به استثنای اسرائیل بود که البته بر اساس منافع ملی ایران، موازنه منفی در چهارچوب معاهدات بینالمللی، بیطرفی و عدم تعهد استوار بود. رییس دولت موقت نیز در مصاحبههای خود علاقمندی خود و مردم ایران را از برقراری روابط دوستانه ابراز میداشت؛ اما دولت آمریکا حاضر به پذیرش واقعیتهای تازه، احقاق حقوق و مطالبات حقه ایران نبود. با اتفاقات بعدی یعنی تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری اعضا آن توسط دانشجویان ایرانی پیرو خط امام این روابط وارد مرحله جدید و بحرانی شد و با تایید این کار توسط رهبر انقلاب واکنشهای دولت آمریکا در مسدود کردن سپردههای ایران در آمریکا و طراحی تهاجم مستقیم (حادثه طبس)، تحریک دولت عراق به حمله به ایران بر ابعاد تیرگی مناسبات دو کشور در مقیاسی بیسابقه افزود. در حالیکه مهندس بازرگان و دوستانش در دولت کوشش میکرد که روابطی بر پایه تفاهمهای جدید به وجود آورد، امام صریحا آمریکا را شیطان بزرگ خواند و قطع رابطه با این کشور را اعلام کرد.[1]
نهضتآزادی پس از پیروزی در فتح خرمشهر در سوم خرداد ۶۱ نهضتآزادی، رهبران جمهوری اسلامی ایران را مسئول و مقصر جنگ میشناسد و میگوید که سیاست دولت موقت برای جلوگیری از وقوع جنگ از طریق به کارگیری شیوههای درست دیپلماسی بدون کمترین سازشی به سود و منفعت ملت بوده است؛ اما رهبران در انقلاب مانع اجرای این سیاست دولت شده و اقدامات دولت موقت در اجتناب از وقوع جنگ را خنثی کردند.
مذاکرات هستهای در دولت روحانی نشان داد که پیشنهاد شیوههای دیپلماسی با دولتهایی که خوی وحشیگری دارند، نشان از حماقت یا خیانت مذاکره کنندگان دارد! اگر قرار بود به پیشنهاد دولت موقت با صدام مذاکره صورت میگرفت، مشخص نبود که امروز از نقشهی جغرافیای ایران چقدر باقی مانده بود. همانطور که بعد از قطعنامهی سازمان ملل، صدام با همکاری منافقین دوباره به کشور حملهور شد.
پینوشت:
[1]. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰
ص۱۲۷ـ۱۲۹
افزودن نظر جدید