پیرامون ماندانا مادر کوروش

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی می‌گویند باید به ماندانا (مادر کورش) افتخار کنیم. چون او مادر ما آریایی‌ها است. کسی است که کورش را تربیت کرد! و پیرامون این ادعا، با آب و تاب فراوان سخن می‌گویند. لیکن در پاسخ به این سخن باید بگوییم:

- ماندانا چگونه الگویی برای زنان ایرانی است؟ در حالیکه حتی یک بیت شعر در مدح و ثنای او، از هیچ فرهیخته‌‌‌ی ایرانی وجود ندارد. در میان آثار ادیبان و اندیشمندان و مورخین و حُکَمای ایرانی در طول تاریخ، حتی یک جمله در تمجید و ستایش ماندانا نمی‌بینیم.

- در منابع تاریخی می‌بینیم که آستیاگ (پدر ماندانا) شبی در خواب دید که از ماندانا آن چنانی ادراری جاری شد که همه آسیا را نجس کرد. پس آستیاگ از خوابگزارانِ آریایی تعبیر خوابش را پرسید. آنان هم پاسخ دادند که از این دختر پسری (یعنی کورش) زاده خواهد شد که سراسر آسیا را (...) پس آستیاگ با ناراحتی، ماندانا را به عقد ازدواج کمبوجیه (پدر کورش) درآورد.[1] در حقیقت آستیاگ دختر خود را از خانه بیرون انداخت. مدتی بعد هم ماندانا، کورش را به دنیا آورد. حال این ماندانا چگونه الگویی است که (طبق تواریخ مشهور) پدرش چشم دیدن او را نداشت؟ این چگونه الگویی است که (به تعبیر خوابگُزاران آریایی) با ادرار کردنش همه آسیا را ...؟!

- حال گمان کنیم که ماندانا زن خوبی بوده و به فرض محال، فرهیختگان ایرانی هزاران بار او را ستوده باشند (که البته عرض کردیم مطلقاً و ابداً حتی یک جمله در ستایش او در منابع ایرانی نداریم) باز هم باید گفت که ماندانا هیچ کار خاصی و هیچ خدمت روشنی به ایران و ایرانی نکرد. او حتی کمترین نقشی در بزرگ کردن کورش هخامنشی هم نداشت! چون پس از تولد کورش، آستیاگ دستور داد تا کورش (که نوزاد بود) را بکشند. اما کسی که مسئول انجام این کار شد، از سر دلسوزی، کورش را به یک گاوچران به نام (میتراداتس) سپرد و کورش توسط این گاوچران و همسرش (که سپاکو نام داشت) بزرگ شد.[2]

در پایان باز هم باید پرسید، چرا ماندانا باید الگوی زنان ایرانی باشد؟ چه دلیلی دارد؟! در طول تاریخ، کدام دسته از زنان ایرانی را سراغ داریم که به ماندانا اقتدا کرده باشند و به اهداف متعالی رسیده باشند؟! اصلا سراغ داریم؟

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ هرودوت، کتاب 1، بند 107
تاریخ هرودوت، ترجمه هادی هدایتی، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1382، ج 1، ص 194.
Herodotus, with an English translation by A. D. Godley. Cambridge. Harvard University Press. 1920, 1 : 107.
[2]. تاریخ هردودت، کتاب 1، بند 109-111 ؛ تاریخ هردودوت، ترجمه هادی هدایتی، همان، ج 1، ص 195-196 ؛ حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، 1375، ج 1، ص 234-235.

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.