ازدواج بین انسان و جن چگونه رخ میدهد؟
أبونصر محمد بن عبدالله الإمام، از شيوخ سلفی يمن، در کتابی که بهطور مفصل در زمینه ازدواج بین انسان و جن نوشته، خود به حرمت ازدواج انسان و جن متمایل شده است؛ وی معتقد است که این اتفاق در عصر سلف صالح صورت نگرفته است، ولی وقوع آن برای وی محرز شده است، که قول بسیاری از عالمان اهل سنت نیز هست.[1]
وی چگونگی این ازدواج را به این صورت توضیح میدهد: در مباحثی که در زمینه ازدواج انسان با جن مطرح کردهاند، تأکید دارند که هنگامیکه بناست این اتفاق صورت پذیرد، زن جنی بر مرد انسی ظاهر میشود، (با ظهور جن در برابر انسان، برای انسان ترس شدید و ناراحتی بزرگی پیش میآید، ولی برای فریب او زن جنی به شکل زن زیبایی از انسان ظاهر میشود)، و با او یک نفر از جن حضور دارد که ادعا میکند از بستگان این زن است، و با آنان عاقدی از خودشان حاضر است و همه این اتفاقات در زمان کوتاهی رخ میدهد و مرد انسان با یک زن از جن ازدواج میکند. (به همین صورت اگر مرد جنی با زنی از انسان بخواهد ازدواج کند، اتفاق میافتد.) اگر مرد انسان یا زن انسان این ازدواج را نپذیرفت، گاه او را رها میکنند و گاه اذیتش میکنند که غالباً اذیت میکنند.[2]
پس اگر کسی مبتلا به این اذیتها شد، باید به دو امر توجه کند:
- دعا و تضرع به سوی خدا و عبادتش با صداقت و خلوص، و ترس از خدا و مراقبه اعمال.
- احتجاج با جن، بهوسیله قرآن و سنت، و با این قول آنان را مخاطب قرار داده که آیا شما مسلمانید یا کافر؟ پس اگر گفتند کافریم، برای آنان تبیین کنید که اسلام ازدواج با انسان کافر مگر اهل کتاب را حرام میداند، و به طریق اولی ازدواج با شما حرام است؛ اگر گفتند ما مسلمانیم، برای آنان بیان کنید که مسلمان به برادر مسلمانش ظلم نمیکند و او را اسیر و ذلیل نمیکند، و کسی از شما به مسلمان انسی ظلم و دشمنی کند و درخواست شما به چیزی که اسلام آن را منع کرده (طلب ازدواج با شما)، اگر راست میگویید مسلمانید و از خدا میترسید، از این ظلم و دشمنی نسبت به ما دوری کنید و از شما میخواهیم از ما منصرف شوید.[3] اگر مسلمان بودند، نصیحت را میپذیرند و به اذن خدا منصرف میشوند و اگر از زنادقه و گمراه و کافر بودند، غالباً دشمنی ادامه مییابد و باید به خدا پناه ببرید.
پینوشت:
[1]. «آیا ازدواج بین انسان و جن صورت پذیرفته است؟»
[2]. «من خلال المناقشة لمن تزوج بجنية تأكد لدي أن التوصل المذكور بين الجنسين يحصل بظهور الجنية على الإنسي، فيحصل للإنسي عند ظهور الجنية عليه خوف شديد وانزعاج كبير، ولكنها تغرر به حينما تتمثل له على هيئة امرأة جميلة من الإنس، ويكون معها نفر من الجن يدَّعون أنهم من أقاربها ومعهم عاقد منهم وما هي إلا لحظات قصيرة وقد تزوج الإنسي بالجنية، وهكذا يتعامل الجن مع الإنسية التي يريدون نكاحها، فإن رفض الإنسي أو الإنسية هذا الزواج فقد يتركونه وقد يؤذونه، والغالب المؤاذاة.» البرهان على تحريم التناكح بين الإنس والجان، أبونصر محمد بن عبدالله الإمام، ص9. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «فعلى من ابتلي بهذا أن يتجه إلى أمرين:
الأول: التضرع إلى الله والعبادة له بالصدق والإخلاص والخشية والمراقبة.
الثاني: المحاجة للجن بالقرآن والسنة، يخاطبهم بقوله: هل أنتم مسلمون أم كفار؟
فإن قالوا: كفار بين لهم أن الإسلام حرم مناكحة الكفار من الإنس إلا أهل الكتاب، فمن باب أولى أن يحرم مناكحتكم. وإن قالوا: نحن مسلمون، بين لهم أن المسلم أخو المسلم لا يظلمه ولا يسلمه ولا يخذله، ومن ظلمكم للمسلم الإنسي واعتداؤكم عليه ظهوركم عليه ودعوتكم إياه إلى ما منع منه الإسلام من المطالبة بالنكاح منكم، فمن صدقكم في إسلامكم وخوفكم من ربكم أن تبتعدوا عن هذا الظلم والاعتداء علينا فنطلب منكم أن تنصرفوا عنا راشدين، فإن كانوا مسلمين عندهم جهل مع حب الحق فسيقبلون النصيحة وينصرفون ولن يعودوا بإذن الله، وإن كانوا زنادقة أو ضلالاً أو كفاراً فالغالب أنهم يعاندون، فعلى المسلم الالتجاء إلى الله..» البرهان على تحريم التناكح بين الإنس والجان، أبونصر محمد بن عبدالله الإمام، ص10.
مهدی منصورسمائی
افزودن نظر جدید