برخی میگویند داستان اصحاب کهف مربوط به متنی از واعظان مسیحی قرن 4 میلادی است که بخشی از آن مربوط پیشگویی درباره مسیح است که در قرآن تحریفشده، لطفا پاسخ دهید.
اول اینکه قرآنکریم کتاب داستان نیست و از پرداختن به این داستان هدف داشته است، چنانکه در آیه 21 سوره کهف میفرماید یکی از درسهای این داستان اثبات امکان معاد است: «و اینچنین مردم را متوجّه حال آنها كرديم، تا بدانند كه وعده خداوند (در مورد رستاخيز) حقّ است و در پايان جهان و قيام قيامت شکی نيست».
دیگر اینکه ادعای اینکه منبع صحیحی برای قضاوتکردن داستان قرآن وجود ندارد، از خطای پرسشگر است که میخواهد قرآن را با کتب تاریخی مقایسه کند و با این مقایسه حکم به تحریف قرآن بدهد.
مگر ما دلیل محکمی بر اتقان و درستی تمامی محتواهای کتب تاریخی داریم که آنها را ملاک رد یا قبول یک کتاب الهی مثل قرآن قرار بدهیم؟ آنهم داستانی که خود قرآن به بخشی از اختلافهای پیرامون آن ازجمله تعداد اصحاب کهف در آیه 22 اشاره میکند.
در منابع مسیحی همانند نوشتههای «جیمز» مذکور متولد 452 میلادی یا بنابر قول خاورشناس آلمانی «ونسنک» در نوشتههای سریانی و یا کتاب «ثیودوس» و یا دایرهالمعارف اخلاق و دینها، اختلافهایی در داستان خصوصاً در مقدار زمان خواب ایشان وجود دارد.[1]
سایت دایرهالمعارف کاتولیک اشاره میکند که حتی در قرن 16 به جهت اختلافات زیاد درباره داستان 7 خفته غار افسس این داستان افسانه شمرده شد و از طرف کلیسا نامعتبر شناخته شد، حال چگونه بر اساس این منابع مسیحی که خود مسیحیان درباره آن اختلاف دارند میتوان قضاوت کرد که قرآن دست به تحریف داستان زده است یا خیر؟
پینوشت:
[1] المجدوب، احمدعلی، اصحاب کهف در تورات و انجیل و قرآن، ص 63- 70، انتشارات آستان قدس 1380
افزودن نظر جدید