مبلّغان بهائی و طرح مسئله جایگاه زنان در بهشت!

  • 1398/02/30 - 13:01
مبلّغان بهائیت در راستای انکار بهشت و جهنم، با طرح سؤال جایگاه زنان در بهشت، سعی بر آن دارند تا به خیال خود مسلمانان را به چالش بکشند. این در حالیست که 1. بر اساس منابع کلامی و روایی زنان در بهشت دارای یک شوهر خواهند بود. 2. دلیل انکار بهشت و جهنم موعود ادیان توسط بهائیت، چیزی جز تکلیف گریزی نیست و ثمره‌ای جز پوچی و بی‌حاصلی آفرینش انسان ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان تشکیلات بهائیت اخیراً برای انکار بهشت و جهنم موعود قرآن، با طرح سؤال جایگاه زنان در بهشت، سعی بر آن دارند تا به خیال خود مسلمانان را به چالش بکشند. به این بیان که اگر منتقدین پاسخ دهند زن‌ها و مردها از نعمت مساوی در بهشت برخوردارند، بگویند پس زنان شما هرکدام با چندین غلام بهشتی رابطه خواهند داشت.
مبلّغان بهائی در به کارگیری این نیرنگ تلاش دارند تا با جسارت به مقدسات خانواده‌ی منتقدین و اصطلاحاً به جوش آوردن رگ غیرت ایشان، (غیرتی که با توجه به منع از آن در بهائیت از آن بی‌بهره‌اند [1])، سرانجام معاد را به عنوان یکی از اصول دینی مسلمانان به سُخره گیرند.
اما در پاسخ به این شبهه‌ی مبلّغان تشکیلات بهائیت می‌گوییم:
اولاً: قرآن کریم نعمت‌های بهشت را برای ترغیب انسان‌ها به بندگی تشریح کرده و بهشت هم متعلق به همه‌ی مردان و زنان صالح است. اما در این بین، قرآن کریم با رعایت شرم و حیا به عنوان امور فطری جنس زن؛ در مورد مسائل جنسی زنان به طور مستقیم چیزی بیان نفرموده؛ لذا آیات مربوط به زنان در بهشت، به طور کلی و در لفافه به این موضوع اشاره فرموده‌اند: «وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ [النساء/124]؛ و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان داشته باشد، چنین کسانی داخل بهشت می‌شوند؛ و کمترین ستمی به آن‌ها نخواهد شد».
اما بر خلاف القای بهائیت در خصوص چندشوهری زنان مؤمنه در بهشت، در منابع کلامی و روایی چنین آمده که در روز قیامت، اگر شوهر زن مؤمنه اهل بهشت بود، همو را به اختیار خود می‌­پذیرد و اگر از اهل جهنم بود، مردی از میان مردان بهشتی که اوصافشان در روایات آمده [2] را برمی‌‏گزیند. شاید بتوان گفت علّت این که زنان بهشتی، چه از جنس حوران بهشتی و چه آنان که وارد بهشت شده‌­اند دارای یک همسر هستند، این است که چند شوهری علاوه بر ناسازگار بودن با طبیعت مرد، با طبیعت زن نیز ناسازگار است.[3] از این رو زنان طاهر بهشتی، به هیچ‌وجه طالب مردان متعدد نیستند بلکه همان مرد خود را در هر چهره و به هر هیئت که بخواهند می‌یابند و از مصاحبت با او لذت می‌برند.
اما در مقابل بد نیست ما نیز مبلّغان بهائی را به چالش کشیم و از آنان بپرسیم، حکم کسی که به زن، دختر، خواهر و یا همسر شما تجاوز جنسی کرد، چیست؟! آیا سزایی جز پرداخت نُه مثقال طلا به بیت العدل دارد؟![4]

​ثانیاً: پیامبرخوانده‌ی بهائیت، قیامت را به عنوان عالمی دیگر غیر از این عالم [که از معتقدات ادیان الهی است] به باد تمسخر گرفته و آن را امری موهوم و خرافی دانسته است: «قدری تفکر نما که چقدر توهمات در بین ملأ فرقان بود از ظهور قائم، ظهور قیامت و ظهور ساعت، بعد از ظهور نقطه‌ی اولی روح ماسواه فداء، معلوم شد که جمیع خاطی بودند و به قطره از بحر علم مشروب نه».[5] و از قیامت، به ظهور پیامبران جدید تعبیر نموده است؛ همچنان که می‌خوانیم: «بنا به گفته ایشان (علی‌محمد شیرازی)، مقصود از قیامت، ظهور مظهر جدید شمس حقیقت است. قیام اموات عبارت از بیداری و انتباه روحانی نفوسی است که در قبور جهل و نادانی و غفلت و ضلالت به خواب رفته‌اند...».[6]
اما با توجه به آیات بسیار و غیرقابل تأویل در خصوص بهشت و جهنم، پیشوایان بهائیت چگونه می‌توانند آیات در این خصوص را تحریف و به ایمان به پیشوایان خود تأویل کنند؟! مگر پیشوایان بهائی پیروان خود را از تأویل نصوص الهی منع نکرده بودند؟!«إنّ الَّذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهر إنَّه مِمَّن حرَّف کلمةالله و کانَ مِنَ الأخسرین فی کتابٍ مبین [7]؛ هرکس که کلام الهی را تأویل کند و از معنای ظاهری آن بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».
حتی بر فرض محال هم که ادعای پیامبری و دیدگاه پیشوایان بابیت و بهائیت در خصوص بهشت و جهنم را بپذیریم، پس تکلیف کسانی که پس از ظهور پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) تا ظهور مدعیان دروغین بهائیت به دنیا آمده‌اند چه می‌شود؟! تکلیف اکثر جمعیت بشر که به آنان ایمان نیاورده‌اند چه می‌شود؟! چگونه می‌توان گفت پاداش نیکوکاران و سزای ظالمین، ایمان آوردن و نیاوردن به پیامبران است؟! به راستی چنین پاداشی، چگونه نیکوکاران را به نیکوکاری ترغیب و ظالمین را از ستم‌کاری باز می‌دارد؟! به طور مثال آیا اگر به ظالم و ستم‌کاری بگویید اگر دست از ستم خود برنداری، به پیامبر زمانت ایمان نخواهی آورد، او به ریش شما نمی‌خندد؟!
لذا به نظر می‌رسد دلیل تحریف آیات قرآنی و انکار بهشت و جهنم موعود ادیان، توسط دین‌سازان بابیت و بهائیت، چیزی جز تکلیف گریزی خود و پیروانشان نیست و ثمره‌ای جز پوچی و بی‌حاصلی آفرینش انسان مختار ندارد.

پی‌نوشت:
[1]. «از جمله‌ی این تعالیم... ترک تعصب مذهبی و دینی و تعصب وطنی و تعصب سیاسی و تعصب جنسی است و این در کدام کتاب است»: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، بی‌تا، ج 3، ص 78.
[2]. «إن أهل الجنة جرد مرد مكحلين ، مكللين ، مطوقين...»: شیخ مفید، اختصاص، بیروت: اعلمی، 1402 ق، ص 358.
[3]. ر.ک: شهید مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19 ص 311.
[4]. «قَد حَکَم الله لِکُلِ زانٍ و زانیة دیةً مسلمةً إلی بیت العدل و هِی تِسعَةُ مثاقیل مِنَ الذَّهَبِ؛ خداوند حکم داده است برای هر مرد و زن زناکاری که دیه‌ای به بیت‌العدل بپردازند و مقدار آن، نُه مثقال طلاست»: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 47.
[5]. حسینعلی‌نوری، بدیع، خطی، 1286، ص 238.
[6]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه: بشیر الهی، سلیمانی و رحیمی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل، 1998 م، صص 30-29.
[7]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 102، بند: 105.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.