تجویز اهلسنت و تحریم وهابیت
خلاصه مقاله
بر خلاف وهابیت بسیاری از علمای اهلسنت معتقد به جواز بلکه استحباب لمس کردن و بوسیدن قبور اولیای الهی و در رأس آنها پیامبر اسلام هستند؛ از باب نمونه ابوالعباس احمد رملی کبیر انصاری، استاد اساتید در حاشیه کتاب «روض الطالب» که در حاشیه کتاب «اسنی المطالب» چاپ شده، در ذیل سخن مصنّف، درباره ادب مطلق زیارت قبور (اینکه زائر به قبر، به همان اندازهای که در حال حیات به صاحب قبر نزدیک میشد، نزدیک گردد) گفته است: «در کتاب «المجموع» آمده: و (زائر) قبر را استلام نکند و نبوسد و برای سلام کردن، رو به قبر و برای دعا کردن رو به قبله بایستد، و ابوموسی اصفهانی همین مطلب را ذکر کرده است. شیخ (استاد) ما گفته است: آری! اگر قبر نبی یا ولی یا عالم باشد، استلام کردن و بوسیدن آن به قصد تبرّک اشکال ندارد.»
متن مقاله
بر خلاف وهابیت بسیاری از علمای اهلسنت معتقد به جواز بلکه استحباب لمس کردن و بوسیدن قبور اولیای الهی و در رأس آنها پیامبر اسلام هستند، اینک به عبارات برخی از آنان اشاره میکنیم:
ابوالعباس احمد رملی کبیر انصاری، استاد اساتید در حاشیه کتاب «روض الطالب» که در حاشیه کتاب «اسنی المطالب» چاپ شده، در ذیل سخن مصنّف، درباره ادب مطلق زیارت قبور (اینکه زائر به قبر، به همان اندازهای که در حال حیات به صاحب قبر نزدیک میشد، نزدیک گردد) گفته است: «در کتاب «المجموع» گوید: و (زائر) قبر را استلام نکند و نبوسد و برای سلام کردن، رو به قبر و برای دعا کردن رو به قبله بایستد. و ابوموسی اصفهانی همین مطلب را ذکر کرده است. شیخ (استاد) ما گفته است: آری! اگر قبر نبی یا ولی یا عالم باشد، استلام کردن و بوسیدن آن به قصد تبرّک اشکال ندارد.»[1]
زرقانی مصری مالکی در «شرح المواهب» گفته است: «بوسیدن قبر شریف پیامبر، مکروه است، مگر اینکه به قصد تبرّک باشد که در این صورت کراهت ندارد، چنانکه رملی بر این اعتقاد است.»[2]
شیخ ابراهیم باجوری در حاشیه خود بر شرح ابن قاسم غزّی بر متن شیخ ابوشجاع در فقه الشافعی گفته است: «بوسیدن قبر و استلام آن مکروه است و همین حکم را تابوتی که بالای قبر میگذارند نیز دارد، و همچنین بوسیدن درگاهها هنگام داخل شدن برای زیارت اولیا مکروه است، مگر اینکه به قصد تبرّک باشد که در این صورت کراهت ندارد و اگر به خاطر ازدحام جمعیت و مانند آن، مثل اختلاط مردان و زنان، از این کارها عاجز باشد، همانطوری که در زیارت سیّد احمد بدوی اتفاق میافتد، در جایی که بدون زحمت امکان توقّف وجود دارد، بایستد و هرچه میتواند (قرآن) قرائت کند و با دست خود و یا چیز دیگر به قبر اشاره کند و سپس آن را ببوسد؛ چون علما تصریح کردهاند به اینکه اگر (زائر) از استلام حجر الاسود عاجز باشد، جایز است که با دست یا عصایش به آن اشاره کند و سپس آن را ببوسد.»[3]
شیخ حسن عدوی حمزاوی مالکی در کتاب «کنزالمطالب» و «مشارق الانوار» بعد از نقل عبارت رملی، میگوید: «در این صورت، شکی نیست که بوسیدن قبر شریف (پیامبر) تنها برای تبرّک است، پس این جواز، در مقایسه با بوسیدن قبور اولیا به قصد تبرّک سزاوارتر است، بنابراین، آنچه عارف گفته است، بر این معنا حمل میشود، به ویژه اینکه قبر شریف آن حضرت، باغی از باغهای بهشت است.»[4]
پینوشت:
[1]. «قال فی المجموع: و لا یستلم القبر و لا یقبّله، و یستقبل وجهه للسّلام، والقبلة للدّعاء، و ذکره أبوموسی الأصبهانی قال شیخنا: نعم، إن کان قبر نبیّ أو ولیّ... .» الغدیر، ج 5، ص 152.
[2]. «تقبیل القبر الشریف مکروه إلّا لقصد التّبرّک فلاکراهة کما اعتقده الرّملی.» همان، ج 8، ص 315.
[3]. «یکره تقبیل القبر و استلامه و مثله التابوت الّذی یجعل فوقه و کذلک تقبیل الأعتاب عند الدخول لزیارة... .» همان، ج 5، ص 153 ـ 154.
[4]. «ولامریة حینئذ أن تقبیل القبر الشریف لم یکن إلّا للتبرّک فهو أولی من جواز ذلک لقبور الأولیاء عند قصد التبرّک... .» همان، ج 5، ص 154.
افزودن نظر جدید