جنایات وهابیان بر ضدّ اهلسنت
خلاصه مقاله
یکی از علمای اهلسنت بغداد به نام جمیل صدقی زهاوی مینویسد: «از بزرگترین کارهای قبیح وهابیان، همان پیروان محمّد بن عبدالوهاب، این بود که هنگام وارد شدن شهر طائف مردم را به طور عموم کشته و به کوچک و بزرگ رحم نکردند و قصد مأمور و امیر و شریف و پست کرده و همگی را به طور یکسان از دم تیغ شمشیر و نیزه گذراندند و حتی طفلهای شیرخوار را بر سینههای مادرشان سر میبریدند، و عدهای را که مشغول فراگیری قرآن بودند نیز به قتل رساندند و چون هر که را در خانه بود، کوچ دادند به کاروانسراها و مساجد آمده و همه را به قتل رساندند. حتی کسانیکه در مسجد در حال رکوع یا سجود بودند را نیز کشتند، به حدّی که کسی به جز بیست و چند مرد از اهالی آن شهر باقی نماند... .»
متن مقاله
وهابیت فرقهای است منسوب به محمد بن عبدالوهاب که ابتدای ظهور آن در سال 1143 هجری است، و امرش بعد از سال پنجاه مشهور گشت. او عقیده باطل خود را در «نجد» ظاهر کرد و محمّد بن سعود امیر «درعیه» در شهرهای «مسیلمه کذّاب» او را در آن عقاید مساعدت کرد و اهالی آن شهرها را بر پیروی ابن عبدالوهاب مجبور کرد و مردم نیز از او پیروی کردند، و همین طور قبیلههای عرب یکی پس از دیگری گول او را خوردند تا آنکه فتنه او فراگیر شده و شهرتش همه جا را گرفت.
یکی از علمای اهلسنت بغداد به نام جمیل صدقی زهاوی در اینباره مینویسد: «از بزرگترین کارهای قبیح وهابیان، همان پیروان محمّد بن عبدالوهاب، این بود که هنگام وارد شدن شهر طائف مردم را به طور عموم کشته و به کوچک و بزرگ رحم نکردند و قصد مأمور و امیر و شریف و پست کرده و همگی را به طور یکسان از دم تیغ شمشیر و نیزه گذراندند و حتی طفلهای شیرخوار را بر سینههای مادرشان سر میبریدند، و عدهای را که مشغول فراگیری قرآن بودند نیز به قتل رساندند و چون هر که را در خانه بود کوچ دادند، به کاروانسراها و مساجد آمده و همه را به قتل رساندند. حتی کسانیکه در مسجد در حال رکوع یا سجود بودند را نیز کشتند، به حدّی که کسی به جز بیست و چند مرد از اهالی آن شهر باقی نماند، ... و نحوه کشتن اینگونه بود که در روز اول، عدهای را به قتل رسانده و در روز دوم و سوم از راه مکر و خدعه به گروه امان دادند و چون بر آنها وارد شدند، اسلحهها را از آنها گرفته و همگی را به قتل رساندند، و عدهای دیگر را تا وادی (وجّ) عهد و امان داده و در آنجا در سرما و برف برهنه و عریان و بدون هیچ لباسی مردها و زنهای مسلمان را رها کرده و اموال و پولهای نقد و اثاث منزل آنان را به غارت بردند، و حتی کتابها را بر روی زمین و کوچه و بازار ریخته که باد آنها را ورق ورق میکرد. کتابهایی که در بینشان قرآنها و از نسخههای بخاری و مسلم و بقیهی کتابهای حدیث و فقه و دیگر علوم وجود داشت که به هزاران تألیف میرسید. این کتابها تا چند روز روی زمین بود، آنان بر روی کتابها راه میرفتند و کسی جرأت نداشت ورقهای از آنها را از زیر پا بردارد. سپس خانهها را خراب کرده و با خاک یکسان کردند و این عمل فجیع در سال 1217 به وقوع پیوست.»[1]
پینوشت:
[1]. «و من أعظم قبائح الوهابیة اتباع ابن عبد الوهاب: قتلهم الناس حین دخلوا الطائف قتلا عاما حتی استأصلوا الکبیر و الصغیر و أودوا بالمأمور و الأمیر، و الشریف و الوضیع و صاروا یذبحون علی صدر الأم طفلها الرضیع و وجدوا جماعة یتدارسون القرآن فقتلوهم عن آخرهم، و لمّا أبادوا من فی البیوت جمیعا خرجوا الی الحوانیت و المساجد و قتلوا من فیها و قتلوا الرجل فی المسجد و هو راکع او ساجد حتی افنوا المسلمین فی ذلک البلد و لم یبق فیه الّا قدر نیف و عشرین رجلا قاتلوهم یومهم، ثمّ قاتلوهم فی الیوم الثانی و الثالث حتی راسلوهم بالأمان مکرا و خدیعة، فلّما... .» الفجر الصادق فی الرد علی الفرقة الوهابیة المارقة، ص 19 و 20.
افزودن نظر جدید