روی حرفتان بایستید

  • 1397/02/02 - 21:37
مسلمین غیر مغرض بر این باورند که آیات فراوانی در قرآن کریم در منقبت حضرت علی نازل شده است. از آن‌جایی که این امر یک فضیلت محسوب می‌شود، اهل سقیفه بیکار ننشسته و گفتند برخی از آیات در شأن خلفا نازل شده است. مثل آیه 33 سوره زمر است که بیان می‌کنند در فضیلت خلیفه اول نازل شده است. هرچند که اهل سنت بر این نظر اتفاق ندارند.

.

فضیلت تراشی و درست کردن مناقب برای خلفاء از کارهای رایج و غیر اخلاقی طرفداران سقیفه است. وقتی به کتاب‌های روایی آن‌ها رجوع می‌کنیم، بسیاری از این موارد یافت می‌شود. این افراد پا را فراتر برده و به قرآن هم تعرض می‌کنند و در شأن نزول آیات دست می‌برند و می‌گویند که برخی آیات در شأن خلفاست.
قبل از بیان آیه مورد نظر، مقدمتاً باید گفت: روایتی در کتب روایی اهل‌سنت از عایشه نقل شده است که گفته است: «ما أَنزل الله فينا شيئا من القرآن.[1] در مورد خاندان ما چیزی از قرآن نازل نشده است.»
اما جالب این‌جاست که خود اهل‌سنت به این کلام عایشه، توجهی نکرده و برای ابوبکر آیاتی را اختصاص دادند.
یکی از این فضیلت‌های ساختگی، آیه 33 سوره مبارکه زمر است. آن‌ها می‌گویند مراد از تعبیر «صدق به»، ابوبکر است.
طرفداران سقیفه برای ادعای خود به روایتی که از حضرت علی (علیه‌السلام) نقل شده است، اشاره می‌کنند.
روایت از این قرار است که: «لما توفى أبوبكر سجى بثوب فارتجت المدينة بالبكاء و دهش كيوم قبض رسول الله و جاء علی بن أبی‌طالب مسترجعا مسرعا و هو يقول اليوم انقطعت خلافة النبوة ... فسماك الله فی كتابه صديقا فقال و الذی جاء بالصدق محمد و صدق به أبو بكر.[2] هنگامی‌كه ابوبكر از دنيا رفت، او را با پارچه‌ای پوشاندند، مدينه از گريه مردمان به لرزش افتاد؛ همانند روزی كه پيامبر اسلام از دنيا رفته بود. علی بن أبی‌طالب (عليه‌السلام) در حالی كه «انا لله و إنا اليه راجعون» را بر زبان داشت، با سرعت آمد و فرمود: امروز خلافت پيامبر قطع شد ... خداوند تو را در كتابش صديق ناميد و فرمود‌: مراد از «جاء بالصدق» رسول خدا، و مراد از «صدق به» ابوبكر است.»
اما آن‌چه که واقعیت است این است که به چند دلیل می‌توان ثابت کرد که این روایات جعلی است و این آیه در شأن خلیفه اول نازل نشده است.
وقتی به کتاب‌های تفسیری در ذیل این آیه، مراجعه می‌شود، نظری دیگر دیده می‌شود که انسان را به این نتیجه می‌رساند که نه تنها این آیه در فضیلت ابوبکر نبوده و یک نوع فضیلت تراشی بوده، بلکه این آیه به اعتراف مفسران بزرگ اهل‌سنت در منقبت حضرت علی (علیه‌السلام) بوده است.
آلوسی و سیوطی که از مفسران بزرگ و مشهور اهل‌سنت هستند، در ذیل این آیه گفتند: «الذی صدق به هو علی كرم الله تعالى وجهه.[3] مراد از «صدق به» حضرت علی (علیه‌السلام) است.»
غیر از آن‌چه که مفسرین اهل سنت بیان کردند، چگونه می‌توان این سخن را پذیرفت که حضرت علی (علیه‌السلام) چنین کلماتی را برای ابوبکر بیان کرده باشد، در حالی‌که نظر حقيقی اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) درباره ابوبكر و عمر همانی است كه در صحيح مسلم آمده است.
مسلم نيشابوری در صحيح خود در ضمن يك روايت طولانی از عمر بن خطاب نقل می‌كند كه خطاب به اميرمؤمنان گفت: «فلما توفی رسول الله قال أَبوبكر: أَنا ولی رسول الله. فجئتما تطلب ميراثك من ابن أَخيك و يطلب هذا ميراث امرأَته من أبيها. فقال أَبوبكر قال رسول‌الله: ما نورث ما تركنا صدقة. فرأَيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا... و أنا ولی رسول الله و ولی أبی‌بكر فرأيتمانی كاذبا آثما غادرا خائنا.[4] پس از وفات رسول خدا ابوبكر گفت: من جانشين رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علی) آمديد و تو ای عباس! ميراث برادر زاده‌ات را درخواست كردی و تو ای علی! ميراث فاطمه دختر پيامبر را. ابوبكر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چيزی به ارث نمی‌گذاريم، آن‌چه می‌ماند صدقه است و شما او را دروغ‌گو، گناهكار، حيله‌گر و خيانت‌كار معرفی كرديد و حال آن‌كه خدا می‌داند كه ابوبكر راستگو، دين‌دار و پيرو حق بود. پس از مرگ ابوبكر، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغ‌گو و گناهكار خوانديد.»
گذشته از آن‌چه گفته شد، علمای اهل سنت نیز روايت نقل شده از امیرالمؤمنین درباره ابوبکر را تضعيف كرده‌اند  و گفتند که سند این روایت بسیار ضعیف است و قابل احتجاج نیست.
مثلاً ابن حجر عسقلانی در اين‌ باره می‌گويد: «و من طريق لين إلى علی بن أبی‌طالب الذی جاء بالصدق محمد و الذي صدق به أبوبكر.[5] از طريق علی بن أبی‌طالب با سندی كه قابل احتجاج نيست، نقل شده است كه مراد از «الذي جاء بالصدق» رسول‌خدا، و مراد از «الذی صدق به» ابوبكر است.»
اما آن‌چه که در کتب حدیثی اهل سنت بیان شده است، مؤید این است که این آیه نه تنها در شأن خلیفه اول نازل نشده، بلکه در منقبت حضرت علی نازل شده است.
حاكم حسكانی در شواهد التنزيل شش روايت در اين باره نقل می‌كند كه مراد از «صدق به» حضرت علی (علیه‌السلام) است. «ابن مجاهد، عن أبيه فی قول الله تعالى: (و الذی جاء بالصدق و صدق به) قال: (الذی جاء بالصدق) رسول الله، و الذی (صدق به) علی.[6] ابن مجاهد از پدرش در مورد آیه (الذی جاء بالصدق و صدق به) گفته است: مراد از «الذی جاء بالصدق»، رسول خداست و مراد از «صدق به» علی (علیه‌السلام) است»
هم‌چنین ابن مردويه نیز چندین روایت را نقل کرده است که بیان می‌کنند این آیه در شأن حضرت علی نازل شده است.
از أبوهريره نقل کرده است: «و الذی جآء بالصدق رسول الله و صدق به علی بن أبي‌طالب.[7] مراد از جاء بالصدق رسول خداست و مراد از صدق به حضرت علی است.»
ابن عساكر نيز در کتابش به این روایات اشاره کرده است و معتقد است که این آیه در شأن حضرت علی نازل شده است.[8]

پی‌نوشت:

[1]. صحيح بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، دارالعلم، بیروت: ج6، ص42
[2]. التفسير الكبير(تفسیر فخر رازی)، فخر رازی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج10، ص‎172
[3]. روح المعانی(تفسير آلوسی)، آلوسی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج24، ص3
الدر المنثور، جلال الدين السيوطی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص328
فتح الباری، ابن حجر، دارالفکر، بیروت: ج13، ص413
[4]. صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالعلم، بیروت: ج5، ص157، كتاب الجهاد، باب حكم الفئ.
[5]. فتح الباری، ابن‌حجر، دارالفکر، بیروت: ج13، ص413
[6]. شواهد التنزيل، حاكم حسكان، انتشارات محمودی، بیروت: ج2، ص178
[7]. مناقب علی بن أبی‌طالب و ما نزل من القرآن فی علی، ابن‌مردويه، دارالحدیث، قم: ص314
[8]. تاريخ مدينة دمشق، ابن‌عساكر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج42، ص360

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.