خبر دادن از امور باطنی
سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی ادعاهایی کرده که اگر یکی از همین مطالب درباره اهل بیت (علیهمالسّلام) بیان شود، آسمان را به زمین دوخته و با فریاد «وا اسلاماه» گوش فلک را کر میکنند که ای وای! اسلام از دست رفت، بیایید و ببینید روافض (شیعیان) چه مطالب غلوآمیزی درباره امامان خود نقل میکنند؛ که در این مقاله به دو نمونه از آنها اشاره میکنیم:
- خبر دادن ابن تیمیه از باطن یاران و اصحاب خویش؛
شاگرد ابن تیمیه درباره استاد خود میگوید: «یکبار ابنتیمیه به من گفت: یاران من نزد من میآیند و من در سیمای آنها و دیگران چیزهایی میبینم که به آنها خبر نمیدهم. من به ابن تیمیه گفتم: به غیر از من کاش به آنها خبر میدادی! ابن تیمیه گفت: آیا میخواهید من هم مانند فرمانروایان شناخته شوم؟ روزی به ابن تیمیه گفتم: اگر برخی از آنها را به ما خبر میدادی، برای استقامت ما بهتر و به صلاح ما بود! او گفت: اگر همه چیز را بگویم، شما یک هفته یا یک ماه بیشتر طاقت ماندن با من را ندارید.»[1]
- خبر دادن ابن تیمیه از امور باطنی دیگران؛
ابن قیّم جوزیّه میگوید: «چندین بار ابن تیمیه از امور باطنی که من قصد داشتم تا آنها را انجام دهم، خبر داد که الآن نمیتوانم آنها را به زبان آورم و نیز از برخی حوادث بزرگ آینده خبر داد، اما زمان وقوع آن را مشخص نساخت و من برخی از آنها را با چشمان خود دیدم و منتظر بقیه آن بودم و آنچه بزرگان از یاران او مشاهده کردهاند، به مراتب بیش از آن است که من بیان کردم.»[2]
از سوی دیگر ابنتیمیه در کتاب خود بابی گشوده به نام «باب کرامات اولیاء الله» و در آن جریانات عجیبی از افراد متعددی که نامی از اهلبیت (علیهمالسّلام) میان آنها نیست، نقل میکند که در حدّ اعجاز انبیاء میباشد و تمام این کرامات را با سکوت خود پذیرفته است. که برای نمونه به دو مورد آنها اشاره میکنیم:
«مردی از قبیله نخع که سوار بر الاغی در راهی میگذشت، در بین راه، الاغش از دنیا رفت. دوستانش به او گفتند: حال که الاغت مرده، ما بار تو را با الاغهای خود حمل میکنیم. آن مرد گفت: اندکی صبر کنید؛ آن مرد، وضو گرفت و دو رکعت نماز گذارد و دعا کرد و بدین ترتیب الاغش زنده شد و بارش را بر الاغ خود گذارد و به راه خود ادامه داد.»[3]
و یا درباره شخصی به نام «صلة بن اشیم» گوید: «او سوار بر اسب بود و در یکی از جنگها، اسبش افتاد و مرد؛ ناراحت شد و دعایی کرد و اسبش زنده شد و خود را تا خانهاش رساند.»[4]
پینوشت:
[1]. مدارج السالکین، أبو عبدالله محمد بن أبی بکر أیوب الزرعی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج 2، ص 490.
[2]. مدارج السالکین، أبو عبدالله محمد بن أبی بکر أیوب الزرعی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج 2، ص 490.
[3]. مجموع الفتاوی، ابنتیمیه، مکتبة ابنتیمیه، ج 11، ص 281.
[4]. کتب و رسائل ابنتیمیه، ابنتیمیه، مکتبة ابنتیمیه، ج 11، ص 280.
افزودن نظر جدید