تکفیر روی دیگر مبانی وهابیت
اعتقادات هر شخصی بر پایه مبانی ساخته شده در ذهن او شکل میگیرد. گاهی این مبانی، سازنده عقایدی است که نه تنها بر خود شخص، بلکه بر دیگران، اجتماع و یا مکتب خاصی تاثیر مستقیم دارد. نمود عینی این مساله در مبانی وهابیت یافت می شود. آن زمان که وهابیت با بهرهگیری از مساله مبنایی ایمان و کفر، راه تکفیرگرایی را در پیش گرفته است و برای هموار ساختن این راه دست به دامان تزویر و حیله گشته است. به عنوان مثال میتوان به مساله جعل اجماع در مسیر تکفیر دیگر مسلمان از سوی وهابیت اشاره کرد. سلیمان العلوان در این باره می گوید که اجماعهای ساختگی برای تکفیر دیگران در کتاب نواقض الاسلام رئیس وهابیون یعنی محمد بن عبدالوهاب فراوان است.[1]
یکی دیگر از حیلههای وهابیت در راستای تکفیرگرایی، افترا بستن به دیگران است. در این راستا برچسب تحریف قرآن را به مکتب تشیع زده تا از این آب گل آلود، بهره خود را که کافر خواندن دیگران است، ببرند. مجله دانشگاه مدینه ضمن اینکه مدعی است شیعیان معتقد به تحریف قرآن هستند بیان میکند که به آن نیز اعتقادی ندارند.[2]
این حیلهها، دستیابی به تکفیر را برای وهابیان آسان کرده و طبیعتا گستره آن را نیز وسعت بخشیده است. به همین دلیل علمای معاصر محمد بن عبدالوهاب همچون شیخ عبدالله مویسی و سلیمان بن سحیم نتوانستند از تیغ برنده تکفیر ابن عبدالوهاب جان سالم به در ببرند.[3]
پینوشت:
[1]. العلوان، سلیمان، التبیان شرح نواقض الاسلام لمحمد بن عبدالوهاب، دار المسلم، چاپ ششم، ص 7، 16 – 17.
[2]. جمعی از نویسندگان، مجله الجامعه الاسلامیه بالمدینه المنوره، مدینه، بیتا، ش 37، ص 186.
[3]. علماء نجد الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417 ق، بیجا؛ ج 10، ص 39. ج 13، ص 111.
افزودن نظر جدید