اشک آسمان در عزای ابنعساکر
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابنتیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابنتیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند؛ چنان که او میگوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحهسرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهلسنت در این روز دارند.»[1]
این در حالی است که فرزند ابنعساکر دربارهی وفات پدرش ـ که یکی از علمای بزرگ اهلسنت است ـ میگوید: «باران در این سال محبوس شد تا این که پس از وفات ابنعساکر و برداشتن نعش و جنازه او آسمان به شکلی باریدن گرفت که گویی اشک چشمان آسمان بود که به شدت و وفور باریدن گرفته بود.»[2]
همچنین ابوالفرج ابن جوزی در شب جمعه سیزدهم ماه رمضان فوت کرد. ذهبی دربارهی بازتاب مرگ او مینویسد: «با درگذشت ابنجوزی، بازارها بسته شد و جمعیت زیادی در مراسم او حضور یافتند سوگواران روزههای خود را افطارکرده و خود را به آب (دجله) افکندند...؛ چنان که گفتهاند ـ و مسئولیت آن بر عهده گوینده ـ (به قدری از کفن او برای تبرّک برداشتند) که از کفن او به جز مقدار اندکی چیزی باقی نماند...؛ تا پایان ماه رمضان بسیاری از مردم هر شب کنار قبر او آمده و تا صبح عزاداری کرده و بر سر قبر او شمعها و قندیلها برافروخته بودند [یعنی شبیه همان چراع و لوسترهایی که در حرمهای شیعیان هست و مورد استهزاء و سؤال وهّابیت است]...؛ جمعیت انبوهی حاضر میشدند و دربارهی او مرثیه سرایی میکردند.»[3]
پینوشت:
[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «قال العماد: و کان الغیث قد احتبس فی هذه السّنة؛ فدرّ و سحّ عند ارتفاع نعشه؛ فکأنّ... .» معجم الأدباء، أبو عبدالله یاقوت بن عبدالله الرومی الحموی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ج 4، ص 41.
[3]. «أبوالفرج إبن الجوزیّ الشّیخ الإمام العلّامة الحافظ المفسّر، شیخ الإسلام، مفخر العراق... .» سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 21، ص 365.
افزودن نظر جدید