مخالفت برادر محمدبنعبدالوهاب با وی
شیخ سلیمان بن عبدالوهاب، برادر محمد بن عبدالوهاب، با انتقاد شدید از برادر خود، در بیان افکار باطل برادرش و تاثیرات منفی آن در افکار عمومی آن دوران، معتقد است، محمد بن عبدالوهاب مردم را فریب داده و سخنان خود را در ظاهر به کتاب و سنت منتسب میکند اما برداشتهای او غلط بوده و به مخالفت علما توجه نمیکند. از مطرح کردن سخنان خود در جوامع علمی و نزد علما با داشته، مردم را به پیروی از افکارش ملزم نموده، مسلمانان مخالف خود را جاهل دانسته و تکفیر میکند و باعث ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی میشود.
شیخ سلیمان بن عبدالوهاب در بیان شخصیت علمی برادرش میگوید: وی حتی یک ویژگی از ویژگیهای مجتهدین را ندارد. وی با انتقاد تند و صریح از تکفیر مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی مینویسد: محمد بن عبدالوهاب مسلمانان را به خاطر اموری (زیارت قبور، توسل و تبرک و...) تکفیر میکند که قبل از احمد بن حنبل و در زمان پیشوایان اسلام، در تمامی بلاد اسلامی شایع و رایج بود اما هیچیک از علما به خاطر این امور، مسلمانان را تکفیر ننمودند و فتوا به ارتداد آنان و دستور جهاد با آنان را ندادند و سرزمینهای اسلامی را بلاد شرک و کفر ننامیدند.»
شیخ سلیمان بن عبدالوهاب در پایان، با تردید در سلامت عقلی و روانی برادرش میگوید: لازمه سخنان شما این است که تمامی علما، امرا و عموم مسلمانان از زمان احمد بن حنبل به بعد، کافر و مرتد بوده و تنها فرقه نجات یافته، فرقه وهابیت است.[1] وی با نگارش دو کتاب، انحراف و بطلان عقاید محمد بن عبدالوهاب را بیان کرده و جامعه اسلامی را از خطرات آن آگاه ساخته است.
پینوشت:
[1]. «فإنّ الیوم ابتلی الناس بمن ینتسب إلی الکتاب و السنة و یستنبط من علومهما و لا یبالی من خالفه و إذا طلبت منه أن یعرض کلامه علی أهل العلم لم یفعل، بل یوجب الناس الأخذ بقوله و لمفهومه و من خالفه فهو عنده کافر، هذا و هو لم یکن فیه خصلة واحدة من خصال أهل الاجتهاد و لا والله عشر واحدة و مع هذا فراج کلامه علی کثیر من الجهال، فإنّا الله و إنّا إلیه راجعون.» الصواعق الإلهیّة فی الردّ علی الوهابیّة، سلیمان بن عبدالوهاب، المجمع العالمی للمبلغین، ص 15.
افزودن نظر جدید