توحید قصوری نه توحید قبوری
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ نکتهای قابل توجه این است که: نقدهایی که توسط افراد ارائه شده است از سوی کسانی بوده است که خود از نزدیک با مکتب وهابیت آشنا بودهاند و پس از سالها ممارست و آشنایی با دیدگاههای وهابیان، به ناکارآمدی و انحراف دیدگاههای آنان پی بردهاند.یکی از قرائتهایی که به شدت دیدگاه وهابیت را در حوزهی توحید به چالش کشید، اندیشهی سید قطب و پس از وی، برادرش- محمد قطب بود. او معنای توحید را توحید در حاکمیت و مبارزه با طاغوتها و ستمگران میدانست.
اندیشههای سید قطب و محمد قطب، مفهومی را درعرصهی توحید به وجود آورد که به « توحید القبور و توحید القصور » معروف شد. به عقیدهی محمد قطب و پیروانش، چیزی که شیوخ وهابی در عربستان به آن پای بند بودند، صرفاً توحید قبوری بود؛ یعنی مبارزه با قبرها. آنان تمامی هم و غم خود را بر مبارزه با قبرها، تخریب آنها، نهی مردم از زیارت قبور و. .. قرار داده بودند.
سلاطین نیز با اطمینان به این که وهابیان سرگرم قبورند، راهی غیر اسلامی را در پیش گرفته بودند. به همین سبب، محمد قطب و پیروانی که بعدها از میان علمای وهابی به وی پیوستند، نام آن را توحید قصوری گذاشتند. به عقیدهی آنان، آن چه در دعوت پیامبران وجود دارد، توحید قصوری است؛ یعنی مبارزه با صاحبان قصرها، نه صاحبان قبرها. دراین میان، لبهی تیز چنین نظریهای مستقیماً به سوی آل سعود و مشایخ درباری نشانه رفته است و موجب شد،از یک سو قرائت وهابی از توحید به طور جدی به چالش کشیده شود، و از سوی دیگر، جریانی انقلابی در عربستان شکل گیرد که به آن « جریان قُطبیه » میگویند.
پی نوشت:
[1].دکتر سید مهدی علیزاده موسوی، مبانی اعتقادی وهابیت در بوته نقد، نشر مشعر، ایران، قم، چاپ اول 1394ش، ص246
افزودن نظر جدید