ذوالنور قلندر در اندیشه اهل حق
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شخصیتهای مهم در فرقه اهل حق " ذوالنور قلندر" فرزند "سیده اسمره یا اثمره" دختر "سید رضا" و سید رضا، برادر "سید اکابر خاموش" از نوادگان "سید ابوالوفا" یکی از "هفتوانه" است. [تاریخ و فلسفه سرانجام، ص 230] ذوالنور در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری در لرستان به دنیا آمد و خاندان "ذوالنوری" در فرقه اهل حق منسوب به اوست. بنابر افسانهسازیهای اهل حق ذوالنور با نشان دادن کراماتی از خود توانست در لرستان عدهای را دور خود جمع کند و خاندانی بنام ذوالنوری تشکیل دهد اما ازآنجاکه وی ازدواج نکرد نوادگان پسری سید رضا، متصدی این خاندان شدند. [تاریخ و فلسفه سرانجام، ص 230؛ تاریخ خاندانهای حقیقت، ص 180] او خوردن گوشت خروس را به سادات این خاندان حرام کرد زیرا بر این باور بود که "پیر بنیامین" یکی از "هفتن" به دُون خروس رفته است. [نامه سرانجام، ص 27] مطالب مذکور حاکی از داستانسرائی، خرافه گوئی و وجود عقیده باطل تناسخ در فرقه اهل حق است و این سؤال پیش میآید که ذوالنور برچه مبنایی خاندان تشکیل داد و حالآنکه سلطان اسحاق در زمان حیات خود دستور تشکیل هفت خاندان را داده بود؟
پینوشت:
سلطانی، محمدعلی، تاریخ خاندانهای حقیقت ومشاهیرمتاخر اهل حق در کرمانشاه، چاپ دوم، تهران، سُها 1381، ص 180
صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام یا کلام خزانه یکی از متون کهن یارستان، چاپ اول، تهران، هیرمند، 1375، ص 27
طاهری، طیب، تاریخ و فلسفه سرانجام، شرحی بر نحلههای فکری و اعتقادی در کردستان فرهنگ یارسان، اقلیم کردستان عراق، موکریانی، 2009، ص 230
افزودن نظر جدید