آیا محمدعلی طاهری تشویق به دست نگهداشتن عبادات میکند؟
محمدعلی طاهری با طرح این مسئله که انسان نمیتواند فهمی از خدای خود داشته باشد، مریدان خود را از عبادت و بندگی منع میکند. وی با شاهد آوردن آیاتی که خداوند از عبادت بندگان بینیاز است، مغلطه کرده و عبادت را تنها در خدمت کردن به خلق خدا معرفی میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فرهنگ اسلامی عبادت به معنی اظهار تذلل، اطاعت و پیروی از دستورات خداوند است که دارای شکلها، روشها و شیوههایی است که در آیات و روایات بیان گردیده. خداوند دربارهی هدف خلقت جنّ و انس میفرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ [ذاریات/56] جن و انس را جز برای عبادت خود خلق نکردم.»
در کارنامهی تمام انبیا و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است: «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَي اللهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلاَلَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِي. [نحل/36] ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد! خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت، پس در روی زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!»
روشن است که خدای متعال به عبادت ما نیاز ندارد؛ زیرا «فَانَّ اللّهَ غنیٌّ عَنکُم.[زمر/7] و البته خداوند از اطاعت شما بینیاز است.» و سود عبادت، به خود عباد برمیگردد، همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و برای معلّم سودی ندارد.
طاهری پس از آنکه در اصل ۵۹ مسئلهی عدم فهم خداوند را مطرح کرده است، در اصل ۶۶ شرط عبادت را بسته به میزان فهم از خداوند دانسته، عدم لزوم عبادت را نتیجه گرفته است و در اظهارات متناقض، وجود عبادت را تأیید و آنرا منحصر در خدمت به خلق معرفی میکند و میگوید: «عبادت بر دو نوع است: عبادت نظری و عبادت عملی؛ عبادت نظری، ارتباط کلامی با خداوند و عبادت عملی در خدمت خداوند بودن است و چون او بینیاز از هر عمل ماست، از اینرو، خدمت ما صرفاً میتواند معطوف به تجلیات او شود. در نتیجه، عبادت عملی در خدمت جهان هستی بودن است؛ یعنی خدمت به انسان، طبیعت و...»[1] این سخن طاهری با آیات، روایات و حکم عقل در تناقض است؛ اما:
1. تناقض با قرآن:
نتیجهی انحصار عبادت در خدمت به خلق، بیارزش جلوهدادن اعمال عبادی دیگر همچون نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و... است که در دین اسلام آمده و تمام شئون زندگی انسان را در بر میگيرد.
2. تناقض با روایات:
در روایات نیز علاوه بر تصریح به وجوب و لزوم عبادت خداوند، برترین عبادتها منحصر در خدمت به خلق نیست؛ بلکه برخی از آنها عبارتاند از: شناخت خدا و فروتنی برای او،[2] تفکر دربارهی خدا و قدرت او،[3] اخلاص،[4] دل برکندن (زهد) از دنیا،[5] تفکر،[6] تفقه (فهم دین)[7] و... .
3. تناقض باعقل:
عقل هر انسانی حکم میکند که باید در مقابل آفریننده و نعمتدهنده کُرنش کرد، آنهم به آن نحو که او دستور داده است، نه همانند طاهری که تفسیری تک بُعدی، ناقص و سلیقهای از عبادت ارائه میدهد. عبودیت در اديان الهی، از جمله اسلام، جايگاهى مهم و اساسى دارد، همانگونه كه «توحيد» ركن دين در وجههی اعتقادى آن است، «عبادت» ركن دين در وجههی سلوكى آن میباشد. دين حقيقى، بدون عبادت و پرستش هرگز وجود نداشته و رسالت مشترك پيامبران، ايجاد، گسترش و تعميق روح عبوديت در ميان مردم و پرهيز دادن آنان از عبادت غير خدا بوده است: «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ. [نحل/36] به راستی در ميان هر امتى پيامبرى برانگيختم [تا اعلام كند] كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت بپرهيزيد.» عبادت به روح انسان قدرت و توانايى مىبخشد و او را به كمال مطلق (خداوند) نزديك مىكند و عامل دستيابى به یقین، معرفت و بينش بالاتر است.
سرکردهی عرفان حلقه، در حالی ادعای مبارزه با عرفانهای سرخپوستی، تبت، چین، ژاپن، هند، فیلیپین، ویتنام و...[8] و «اعتلای عرفان ایرانی»[9] دارد که تعریف وی از عبادت و سستی مریدان عرفان حلقه در بندگی خدا، نشاندهندهی تناقضی دیگر این شبه معنویت با عرفان اسلامی است.[10]
پینوشت:
[1]. محمدعلی طاهری، عرفان کیهانی (حلقه)، اندیشه ماندگار، تهران، بهار 1388، ص 137.
[2]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، نشر آلعلی، 1382، ص 364.
[3]. شیخ کلینی، اصول كافی، ج 2، نشر اسلامی، 1362، ص 55.
[4]. تنبیه الخواطر، ورام، مسعود بن عیسی، ج ۲، نشر دارالکتب اسلامی، 1368، ص 109.
[5]. غرر الحكم، تمیمی آمدی، دفتر نشر معارف اسلامی، 1378، ح 2872.
[6]. همان، ح 2907.
[7]. ریشهری، میزان الحکمه، دارالحدیث، 1393، ح1217.
[8]. محمدعلی طاهری، عرفان کیهانی (حلقه)، اندیشه ماندگار، تهران، بهار 1388، ص 44.
[9]. همان، ص 47.
[10]. سعید صدری، رهزن عرفان، نشر ذکری، 1395، ص 97.
افزودن نظر جدید