فقهای تکفیر کننده منصور حلاج

  • 1395/09/23 - 22:33
حلاج کسی است که به اتهامات مختلف حکم به تکفیر او داده شد. صوفیان درباره اتهام او می گویند حلاج به علت آنکه اسرار را فاش کرد متهم شد و سرانجام اعدام گردید. آنچه که در میان عامه مردم مطرح است آن است که فقها تنها گروهی بودند که او را تکفیر کردند. اما با بررسی‌های صورت گرفته معلوم می‌شود علاوه بر فقها تعدادی از صوفیان مطرح زمان حلاج معتقد به انحراف فکری و عقیدتی حلاج بودند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابو مغیث، حسین بن محمّای بیضایی، صوفی و متکلّم مشهور ایرانی اسـت کـه در حدود سال 244 هجری در ناحیهٔ ‌"طور" نزدیک بیضای فارس به دنیا آمد. او کسی است که به اتهامات مختلف حکم به تکفیر او داده شد و سرانجام اعدام او در مـیدان زندان جدید بغداد و در کناره راست ساحل دجله اتفاق می‌افتد. صوفیان درباره اتهام او می گویند حلاج به علت آنکه اسرار را فاش کرد متهم شد و سرانجام اعدام گردید.
آنچه که در میان عامه مردم مطرح است آن است که فقها تنها گروهی بودند که او را تکفیر کردند. اما با بررسی‌های صورت گرفته معلوم می‌شود علاوه بر فقها تعدادی از صوفیان مطرح زمان حلاج معتقد به انحراف فکری و عقیدتی حلاج بودند.
فقهایی که حکم به تکفیر حلاج دادند از گروه یا مذهبی خاص نبوده، بلکه از هر یک از مذاهب اسلامی چند تن از فقها حکم به تکفیر او کرده‌اند. با توجه به تنوع مذهبی تکفیر کنندگان حلاج، می‌توان به عدم تبانی گروه یا گروه‌هایی خاص بر قتل حلاج حکم کرد. چرا که گاه فقیهی از میان امامیه حلاج را کافر خوانده و گاه فقیهی از حنابله. گاه فقیهی اشعری او را خارج از دین خوانده و گاه فقیهان حنفی یا شافعی. در حقیقت به جای علت تراشی برای تنزیه حلاج، باید در فکر آن بود که چه اتفاقی درباره حلاج اتفاق افتاد که خروجی حکم ارتداد وی در میان افکار مختلف فقهی اسلامی –با وجود اختلافات زیاد مبنایی- یکسان بوده و آن حکمی نیست جز حکم به قتل حلاج.
برای روشن‌تر شدن مطلب چند نفر از تکفیر کنندگان حلاج نام برده می‌شود تا تفاوت مذاهب ایشان مشخص شود.
از میان ظاهریه [1] اِبْن‌ِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی (255-297 ه.ق) او قبل از همه فتوای تکفیر حلاج را داد. ابن حزم و ابوحیان از فقهای نامدار ظاهریه هستند که نظر به تکفیر حلاج داشته‌اند.
فقهای مالکی: بر طبق فتوای ابوعمر مالکی که در سال 309 هجری قمری بر ضد حلاج صادر کرد، اکثریت فقهای مالکی حلاج را تکفیر کرده‌اند. قاضی عیاض، قرطبی، ابن خلدون، ابن ابی شرف و تلمسانی همگی نظر به تکفیر حلاج داشته و قتل او را صواب می‌دانستند.
از فقهای حنبلی ابن جوزی و ابن تیمیه از مخالفان سرسخت حلاج و عقاید او بودند.
 از میان شافعیان ذهبی ابن کثیر و بولقینی و سخاوی حلاج را تکفیر کردند.
از میان شیعیان: گروه اول: زیدیه حلاج را محکوم می‌کنند. ابو یوسف قزوینی شاگر ابن کج نمونه این گروه است. گروه دوم: بر طبق توقیع صادره علیه حلاج، عموم مجتهدان از اخباریون بدون استثناء او را تکفیر کرده‌اند. این فقها عبارتند از کرکی، مقدادی، حر عاملی. [2]
اما دلیلی که تمامی فقهای فرقه‌های اسلامی را بر آن داشت تا حکم به تکفیر حلاج دهند آن است که وی علاوه بر دعاوی خاصی که شاید بتوان آنها را در میان عقاید برخی فرقه‌های اسلامی جست و جو کرد، همان دعوی ربوبیت اوست که فقهای تمامی فرقه‌های اسلامی را بر آن داشت که حکم به تکفیر وی کنند. واقعه این بود که در ولایت دینور کسی را توقیف کردند با نامه‌ای عجیب از حلاج که در بالای آن نوشته‌شده بود: «از رحمن رحیم به فلان بن فلان.» نامه را به بغداد فرستادند و وقتی آن را به حلاج نشان دادند تصدیق کرد که دست خط اوست. از او پرسیدند که آیا ادعای ربوبیت داری؟ گفت نه. ازاین‌رو از وی خواستند که اعتقاد خود را در این رابطه بنویسد و وی نوشت. نوشته حلاج را به بزرگان صوفیه آن زمان که جریری و شبلی بودند عرضه کردند. جریری گفت این مرد کافر است و وی را باید کشت و هر کس نیز چنین اعتقادی داشته باشد را نیز باید کشت. اما شبلی جوابی ملایم‌تر داشت و گفت: «هر کس که اعتقادش چنین باشد می‌بایست وی را از آن بازداشت».[3]

پی‌نوشت:

[1]. ظاهریه از مذاهب منحرف و ساخته‌وپرداخته داوود بن علی بن خلف اصفهانی (۲۰۰ یا ۲۰۲-۲۷۰ ه. ق) است که امروزه منقرض‌شده است. بنیان‌گذار این فرقه ابتدا شافعی مذهب بود، سپس برای خود مذهبی خاص تراشید که مبتنی بود بر عمل به‌ظاهر کتاب خدا و سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، مگر آنکه دلیلی برخلاف آن دو وجود داشته باشد. از ویژگی‌های مذهب ظاهریه، نادیده گرفتن علت‌های حکم و بها ندادن به قیاس، استحسان، تقلید و رأی و اجتهاد است و در موارد عدم وجود نصّی از کتاب و سنت به اجماع اصحاب یا همه علما تمسّک و بر اساس آن عمل می‌کرد. [بحوث فی الملل و النحل، ج ۳، ص ۱۳۷- ۱۴۰؛ ادوار علم الفقه و اطواره، ص ۷۰۰]
[2]. میرآخوری، قاسم، تراژدی حلاج در متون کهن، شفیعی، تهران، 1386، صص 11- 13
[3]. زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، امیر کبیر، چاپ دهم، ۱۳۹۰ شمسی، ص ۱۴۶

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.