ذلت پذیری در عرفان فالون دافا

  • 1395/09/12 - 15:34
در مکتب فالون دافا، غایات دست‌پایین و طبیعت‌گرایانه‌ی این مکتب به راستی عظمت‌های انسانی و استعداد‌های والای او را که در عرفان اسلامی مطرح می‌شود، نادیده می‌گیرد، لی‌هنگجی نهایت دست‌آوردهای مکتب معنوی خود را سلامتی، طول مدت جوانی و پیری دیر هنگام معرفی می‌کند و مریدان خود را به ظلم پذیری دعوت می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ لی هنگجی قوانین تحقیرآمیزی را برای افزایش تقوا معرفی می‌کند که به راستی شأن انسانی را در هم می‌شکند. او انسان را به ستم‌پذیری و سکوت در برابر تعرض‌ها و همانند بیماران روانی و عقب مانده عمل کردن تشویق می‌کند. البته گذشت و بخشش به‌ویژه در جایی که احتمال اصلاح طرف خطاکار باشد بسیار پسندیده است؛ اما وی می‌گوید:
«در جهان ما قانونی وجود دارد: بدون از دست دادن، چیزی بدست نمی‌آید. وقتی مردم شخص عقب‌افتاده را می‌بینند، او را تحقیر می‌کنند. مثلاً می‌گویند [تو ابله بزرگ!] وقتی دهانشان را باز می‌کنند، تا به او توهین کنند، تکه‌ای از تقوا پرتاب می‌شود. وقتی با کسی بدرفتاری کرده‌اید، طرفی هستید که از او چیزی گرفته‌اید و بنابراین مجبورید چیزی از دست بدهید. وقتی کسی جلو رفته و به او لگدی بزند، دوباره تکه‌ای از تقوا را به آن طرف پرتاب خواهد کرد. وقتی کسی به او ناسزا گفته، یا او را با لگد می‌زند، فقط لبخندی می‌زند «ادامه بده، تو داری در این مدت به من تقوا می‌دهی و من تکه‌ای از آن را به تو برنخواهم گرداند» اگر حقایق سطوح بالاتر را به کار ببریم، درباره‌ی این بیندیشید، چه کسی زرنگ است؟ آیا او فرد زرنگی نیست؟»[1]
از این سخنان برمی‌آید که برای اینکه تقوا یا ماده‌ی سفید را به دست آورید، باید رنج بکشید. پس اگر به شما اهانت یا ظلم شد، مثل احمق‌ها لبخند بزنید و شادی کنید؛ زیرا بهترین چیز عالم را به شما داده است. این توصیه‌ها با وجدان انسان سازگار نیست. ما می‌خواهیم حرمت و احترام‌مان  حفظ شود، در برابر تعرضات از خود دفاع می‌کنیم. البته اگر کسی از روی نادانی رفتار نادرستی انجام دهد، باید کریمانه از او گذشت؛ چنان‌که قرآن کریم در توصیف بندگان خدا می‌فرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.[سوره فرقان، آیه 63] بندگان خدا با فروتنی روی زمین راه می‌روند و اگر جاهلان به آنان چیزی بگویند، با روی خوش سلام می‌کنند.
اما این برخورد در جای خود نیکوست. اگر کسی ظالم بود چه باید کرد؟ اگر ما در برابرش سکوت کنیم، باز هم ظلم می‌کند؛ ظلمی بزرگ‌تر و دستش را به روی دیگران هم می‌گشاید. در این موارد قرآن کریم نهیب می‌زند که: «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» [سوره نساء، آیه 75].
اما لی هنگجی می‌گوید: «یک تمرین کننده بودن امری است  فوق طبیعی. پس به عنوان فردی فوق طبیعی باید با خودتان بر طبق اصول  فوق طبیعی رفتار کنید؛ به جای اینکه خود را با اصول و منطق مردم عادی بسنجید. وقتی رابطه‎ی کارمایی  موضوعی را نمی‌دانید، احتمال آن وجود دارد که آن را به‌طور نادرستی اداره کنید... بعضی اشخاص می‌گویند: «اما من فقط می‌خواهم مطمئن شوم که عدالت رعایت شود.» خیلی خوب، پس همگی باید در دانشکده‌ی پلیس ثبت‌نام کنیم؟... وقتی مردم دعوا می‌کنند و شاید یکی به دیگری لگد بزند، یا یکی از آن‌ها ضربه‌ی محکمی به دیگری بزند، ممکن است آن شخص به فرد دیگر چیزی بدهکار بوده و حالا آن‌ها در حال تصفیه کردن بدهی هستند. بنابراین، اگر پادرمیانی کنید، نمی‌توانند آن را تصفیه کنند و مجبورند آن را دوباره دفعه بعد انجام دهند... اگر حتی در مورد چیزهایی مثل قتل یا آتش‌سوزی کاری انجام ندهید، پس در مورد چه چیزی کاری انجام خواهید داد؟ اما یک چیز هست، این چیزها زیاد ربطی به ما تزکیه کنندگان ندارند».[2]
پادرمیانی در حل اختلاف‌های مردم، برقراری صلح و آشتی و ترویج مهربانی و نیکی، برترین مهرورزی و نیک‌خواهی است. مبارزه و جهاد با ظلم هم رنج است و بردباری می‌خواهد و هم تلاش برای برطرف کردن ستم و جور از مردمی که دست به دعا برداشته و راه نجاتی می‌جویند و از خودشان کاری برنمی‌آید. برترین نیکوکاری و شفقت و مهربانی است که معنویت اسلامی بر آن تأکید دارد و فالون دافا، به بی‌تفاوتی در برابر مردم ستم‌پذیری درباره‌ی خود و دیگران دعوت می‌کند و نام آن را تزکیه، حفظ تقوا و به دست آوردن کونگ می‌گذارد.[3]

پی‌نوشت:

[1] . لی هنگجی، شوآن‌ فالون، تهران: نشر درسا، ۱۳۸۱، ص ۳۹۷.
[2] . همان، ص ۴۱۲.
[3] . حمیدرضا مظاهری‌سیف، جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۳۵۳.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمیدرضا مظاهری‌سیف، جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.