نقدی بر عرفانهای روانشناختی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عرفانهای روانشناسانه، جریانهای متأثر از روانشناسی جدید هستند که به صورت پررنگی از آموزههای روانشناسی در تعلیمات خویش بهره گرفتهاند. این جنبش که هماکنون فراگیرترین و گستردهترین جریان معنویتگرا در ایران است، مفاهیمی همچون شادی، هیجانهای مثبت، آرامش و مثبت اندیشی را با مفاهیمی روحی و معنوی ترکیب کرده است و تلاش دارد تا سبک زندگی، احساسِ موفقیت و بهرهمندی از حس معنوی و درنتیجه، رضایتمندی روحی و باطنی را در افراد به ارمغان بیاورد. یکی از علل پیدایش عرفانهای روانشناسانه، شکلگیری شاخههای جدید علمی در روانشناسی است که تلاش دارد علوم روانشناختی را از شکل موجود خارج ساخته و به سمت معنویتخواهی سوق دهد.
امروزه کتابهای مربوط به این جنبش با طرح شعارهایی همچون جادوی تفکر مثبت، قدرت درون، زندگی موفق، راز تحول، معجزه تفکر، تحول معنوی و مفاهیمی از این دست به صورت چشمگیری در گیشه کتابفروشیها به چشم میخورد. اگرچه این کتابها همگی از مفاهیم روانشناسی بهره بردهاند، اما به شکل برجستهای به بینش معنوی، تحولات روحی و راهکارهای باطنی همچون مدیتیشن و مراقبه پرداختهاند و با تکیه بر اصل قانون جذب، به باطنگرایی و معناخواهی روی آوردهاند.
نکتهی حائز بررسی این است که، در جنبشهای روانشناختی اگرچه مفاهیمی مانند شادی، آرامش و تعادل رفتار کم تکرار نیستند، شاخص اصلی در این جنبشها، دستیابی به حس موفقیت با تأکید بر محورِ ثروت و کامروایی معیشتی است. این شاخص که شعار مشترک بسیاری از رهبران معنوی در آمریکاست، با هدف کسب رضایتمندی از زندگی و محیط تعقیب میشود.
موضوع پول و رفاه، بیش از همه در میان طرفداران کلیسای وحدت و جنبش اندیشه نوین در آمریکا مورد توجه است. به دنبال آن، پارهای از روانشناسان نه چندان مشهور به این حوزه ورود پیدا کرده و از همین زاویه به موفقیت نظر انداختهاند و آموزههای روانشناسی را با همین مفاهیم عجین ساخته و پردازش کردهاند.
زنان مشهوری مانند باربارا دی انجلیس، کاترین پاندر، اسکاول شین، لورا دی، دبی فورد و شاکتی گواین بیش از دیگران کتاب و سمینارهای خویش را از این مفهوم پر کردهاند. این افراد همگی روانشناس نیستند، اما نگاه ایشان به سلامت روان و الگوی موفقیت، منطق بر روانشناسی جدید است؛ با این تفاوت که به نیازهای روحی و باطنی نیز توجه کردهاند و در این زمینه، برنامههای معنوی و روحی پیشنهاد دادهاند.
کاترین پاندر خود به معرفی میلیونرهای کتاب مقدس پرداخته و کتابهای قانون توانگری و از دولت عشق را نگاشته است. وی حتی قدرت واژگان و استفاده از نامهای خداوند را برای همین منظور (اعجاز زندگی و باریدن نعمتها) توصیه کرده است.[1] شاکتی گواین از نقشه گنج سخن رانده است و برای این منظور، فرایند تجسم خلاق را پیشنهاد میکند. وی با دسترسی به خزانهی بیکران، عالمی لبریز از فراوانی و بارش مادی را به مریدان خویش نوید میدهد.
دیپاک چوپرا، نویسندهی مشهور که تعلیمات باطنیاش باعث شکلگیری جنبشهای معنوی زیادی در آمریکا شده، در کتاب آفرینش فراوانی گفته است: «اصول مطرح شده در این کتاب، اختصاصاً به ایجاد ثروت بیانتهای مادی مربوط میشود... تنعم و ثروت یعنی اینکه شخص به آسانی میتواند به آرزوهایش جامه عمل بپوشاند؛ خواه نیازهای مادی، خواه احساسی، روانی و یا معنوی و هرچه در حیطه روابط ما باشد».[2]
لوئیز هی میگوید: «خزانهی کائنات لبریز و لایتناهی است... آغوش من برای پذیرفتن همه خیر و خوشی و فراوانی کائنات گشوده است... چون بتوانید ثروت بیشتری را احساس کنید، ثروت بیشتری به سراغتان خواهد آمد».[3]
برخلاف آنچه در این آیینهای روانشناسی ادعا میشود، تنگنای معیشتی و به طور کلی بروز آفت، بلا و مصیبت، نه نشانهی منفی نگری و ناتوانی، بلکه علامت قرب الهی و برتری معنوی و روحی است. البته چنین مقامی برای مؤمنین و اهل معنا اینگونه تفسیر شده است. در روایات پرشماری آمده است: بلاها به قدر ولایت و بهره انسان از معنویت رخ مینمایند و هر اندازه بهره روحی انسان از تعالی و تقوا بیشتر باشد، مصیبتها و مشکلات نیز همان قدر در زندگانی بیشتر میشود. در روایات شیعی از بلا به «خوراک مؤمن» و «تغذیه روح» تعبیر شده است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: خداوند بنده مؤمن خویش را با گرفتاری تغذیه میکند(رشد میدهد)؛ همچنان که مادر فرزند خویش را با شیر تغذیه میکند.[4]
مراد از گرفتاری، آزار دادن و عذاب کردن نیست، بلکه مقصود بسترها و فراز و نشیبهایی است که باعث میشود استعدادهای الهیِ وجود انسان شکوفا گردد و در پی آن، ظرفیتهای روحی والاتری برای آدمی ایجاد شود. برای نمونه، پارهای انسانها در موقعیت گشایش و فراوانی نعمتها شکرگزار و قدردان هستند و کثرت مواهب و امکانات، ایشان را فریفته نمیکند؛ در حالی که همین افراد ممکن است در مواقع سختی و به وقتِ مضیقه نتواننند بردباری پیشه کنند و در نتیجه ظرفیت حلم و صبر در آنها شکوفا نشده، به صورت بالقوه باقی بماند. غایت ابتلائات الهی، به فعلیت رساندنِ چنین ظرفیتهایی است. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «خداوند پیامبر خویش را بیش از همه به سختی و گرفتاری مبتلا میکند. سپس جانشینان و پیروان ایشان هر اندازه به پیامبران نزدیکتر باشند، بلا و گرفتاری ایشان بیشتر است» از این رو نباید تصور کرد که گرفتاری تنها به شداید اطلاق میشود، بلکه فراوانی مواهب و ازدیادِ امکانات نیز جزو همین گرفتاریهاست.
این درحالی است که در معنویتهای جدید زندگی آرمانی به زندگی راحت و آسوده تفسیر شده و وجود ابتلائات و فراز و نشیبها، علاماتِ دوری از معنویت و نشانه خسران روحی معرفی میشود. اسکاول شین بدون اینکه نقشی برای ابتلای اهل ایمان قائل شود و در ابتلائات سهمی برای رشد روحی و تکامل معنوی انسان در نظر بگیرد، معتقد است انسان فقیر، تصویر فقر را در ذهن نیمه هوشیارش خلق کرده و انسان ثروتمند نیز تصاویر ثروت و سلامت را در ذهن خویش ساخته است.
برخلاف معنویتهای روانشناسانه که برای اثبات روزیرسانی خداوند به صفت قدرت الهی تمسک میکنند، در نگرش توحیدی برای اثبات آن به صفت حکمت او استناد میشود. حاصل آنکه، حکمت الهی اقتضا میکند خداوند مهربان در رحمت خویش را در اختیار ایشان قرار دهد. صد البته این تفضل نه بدین جهت است که بندگان غرق در خوشی و رفاه گردند و سرمایه عمر خویش را به بطالت بگذرانند، که به این دلیل است که بعد از ضمانت الهی برای تأمین رزق، با فراغت خاطر به قرب الهی بیندیشند و عمر گرانمایه را در طلب رضای دوست سپری کنند. حکمت «تضمین» نه لنگر انداختن در رفاه و شنا در فراوانی، بلکه به کارگیری قوای روحی جهت دستیابی به حیات طیبه و قرب الهی است.[5]
پینوشت:
[1] . کاترین پاندر، قدرت دعا، ج 2، تهران: نشر میترا، 1388، ص 28.
[2] . چوپرا، آفرینش فراوانی، نشر اوحدی، 1386، ص 9 و 51.
[3] . لوئیز هی، شفای زندگی، نشر پیکان، 1395، ص 128 و 200.
[4]. علامه مجلسی، بحارالانوار، به نقل از: محمدی ریشهری، منتخب میزان الحکمه، ح 891.
[5] . حمزه شریفیدوست، عرفانهای کاذب، قم: دفتر نشر معارف، 1392، ص 35.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمزه شریفیدوست، عرفانهای کاذب...
افزودن نظر جدید