معجزه محمد علی طاهری!
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ طاهری از برگردان صدا که در این فرقه صورت گرفته است و افراد به تکثیر سیدیهایی نیز پرداختهاند، با عنوان «اعجاز»، یاد و ادعا میکند، انجام این کار، به کمک تکنیک ممکن نیست[1] و حتی مسترها در کلاسهایشان از آن با عنوان معجزه نام میبرند. «برای مثال، اگر ما بشنویم که «شیطان خوب است»، در مقابل این گفته مقاومت منفی نشان خواهیم داد و از آن اجتناب میکنیم. اما اگر همین دستور در معکوس شعر آهنگی قرار داشته باشد، از آنجا که ما با کمال میل آن ترانه را گوش میدهیم؛ اطلاعات نابجای پشت آن را مانند است تروا به درون قلعه وجودی خود برده، در اولین فرصت، پیامهای منفی پشت آن کلامها مانند سربازان پنهان شده در درون اسب تروا از درون آن خارج شده و به ستاد ذهن نفوذ کرده، اطلاعات غلط را جایگزین میکنند؛ بدون آنکه انسان متوجه شود که چه اتفاقی افتاده است.
از آنجا که ما با کمال میل آن ترانه را گوش میدهیم، اطلاعاتِ نابجای پشت آن مانند اسب تراوا وارد قلعه وجودی ما شده و در فرصت مناسب اثر خود را به جای خواهد گذاشت. جالب اینجاست که معکوس شعری که شنیده میشود، هیچ ارتباطی به خود شعر ندارد که اگر شعر را معکوس بنویسیم، به آن دسترسی پیدا کنیم. نکته دیگر اینکه انجام این کار به کمک تکنیک امکانپذیر نیست و این کار در حد یک اعجاز میباشد.»[2]
این در حالیاستکه عمل نهانسازی در برگردان صدا یا واروننگاری صوتی روشی است برای ضبط صدا که در آن نوا یا پیام صوتی، به صورت وارونه بر روی نوار آهنگ دیگر، ضبط و پنهان میشود. واروننگاری، تعمدی است و برخی افراد بر این باورند که میتوان بدین وسیله پیغامی را به شنونده، بدون اینکه از آن آگاه باشد و خود بخواهد، منتقل کرد. نخستین بار، گروه بیتلز با بهرهجویی از برگردان آواز و موسیقیشان در ضبط آلبوم روُلور (1966)، واروننگاری را به مردم شناساندند.
طاهری در یکی از جلسات کمیته عرفان حلقه، «تکنیک برگردان صدا» را به خود نسبت داده و «ظهور در آخرالزمان» را همان ظاهر شدن حقایق با شیوه برگردان صدا میداند: «در بحث شعور و ضد شعور، ظرف یکی دو سال وارد فاز جدیدی میشویم؛ ضد شعور میشود شناسنامه یک کتاب. ظرف دو تا سه سال آینده ماجراها به شکلی مشخص جلو میرود و وارد فاز «فاتوا بسوره من مثله» میشویم و روح قضایا خودش را نشان میدهد! 2010-2012 همه مجبور میشوند موضع خودشان را مشخص کنند، آن کس که میخواهد مثبت باشد باید خودش را اصلاح کند.
این، معنی ظهور است – ظاهر شدن! کار ما کاری نیست که کسی بتواند تقلید کند، معجزه است! «فأتوا بسوره من مثله» تازه مصداق پیدا میکند... خطها مشخص میشود، مذهب اشتراکی رخ میدهد!»[3]
همچنین طاهری در پایان کتاب «اسب تراوا» در برگردان ترانهای که با مصراع «پشت نور بود شوق شعر از نغمهها» آغاز میشود، به اعداد بیست، ده و شش رسیده، اعجاز دیگری از خود نشان داده است و در توضیح آن به تقلید از باورهای بیاساس غربی و شرقی مینویسد: «2010 اشاره به تحولی است که بین سالهای 2010 و 2012 میلادی در جریانهای شیطانپرستی دنیا اتفاق خواهد افتاد و خیلیها به 666، عدد سمبولیک شیطان لبیک خواهند گفت و جریان شیطانپرستی وارد مرحلهای جدید از فعالیتهای خود خواهد شد.»[4]
این، در حالی است که طاهری نظریههایی نیز درباره حوادث 2012 مطرح کرده بود که به گمان اعضای فرقه رد و انکارپذیر نبوده و نیست! طاهری معتقد بود در سال 2012 اتفاقهای تعیینکنندهای رخ خواهد داد و ادعا کرده که برگردان هر ترانه و شعری به نفع شیطان است. اینکه چرا او با طرح این موضوع ذهن جوانان را به سمت گرایشهایی خاص سوق میدهد، قابل تأمل است.
اما سال 2012 و موعدی که برای حوادث آن تعیین کرده بود. رسید و هیچ اتفاق خاصی رخ نداد. اعضای فرقه که در پیشبینیهای استاد اعظم [!] شکی نداشته، در کمال شاهد و تسلیم بودن، سخنان او را به گوش و جان شنیده بودند، از حوادثی که او مطرح کرده بود، به «آگاهی عام» تعبیر کردند و تفسیرشان این بود که همهی انسانها از آن زمان مشخص (2012) در معرض «بیگ بنگ آگاهی» قرار گرفته، به مسائل حلقهها و شعور الهی پی بردهاند!
پینوشت:
[1]. اسب تروا، محمد علیطاهری، مؤسسه عرفان کیهانی(حلقه)، بیجا، بیتا، ص 7.
[2]. همان، ص 5-7.
[3]. جلسه پنجم کمیته عرفان حلقه، محمد علیطاهری.
[4]. جلسه چهارم کمیته عرفان حلقه، محمد علی طاهری.
برای اطلاع بیشتر: حلقه اسارت، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، تسنیم اندیشه، ص 331.
افزودن نظر جدید