نقد نگرش جدایی دین از سیاست در بهائیت

  • 1395/03/19 - 23:42
بهائیان در ایران به نام جدایی دین از سیاست، به سیاسی کاری و ایجاد فتنه مشغول شده‌ و با این استدلال اینکه: وظیفه‌ی روحانیون، حکومت کردن نیست، اساس حکومت اسلامی را زیر سؤال می‌برند. در جواب می‌گوئیم که اساس دین اسلام از سیاست جدا نبوده و خداوند در قرآن، حکومت را مختص پیامبر، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و به تبع مؤمنین می‌داند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچند که بنابر فرمان رهبران بهائی، پیروان این فرقه حق هیچ‌گونه دخالت در سیاست را ندارند (عبدالبهاء می‌گوید: «هرکس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه‌ی خویش حرفی بزند و یا حرکتی نماید، همین کافی است که بهائی نیست و دلیل دیگر نمی‌خواهد».[1])، اما پیروان این فرقه به نام جدایی دین از سیاست، به سیاسی کاری مشغول و به مقابله‌ی سیاسی با نظام جمهوری اسلامی در ایران پرداخته‌اند و حتی دستورات پیامبر جعلی خود را، مبنی بر عدم مداخله در سیاست، زیر پای گذاشته‌اند.
پیرامون همین موضوع، شبکه‌ی «آئین بهائی» در یکی از برنامه‌های خود، با ادعای اینکه در سال‌های اخیر، قدرت و نفوذ علمای شیعه در میان مردم ایران کم‌رنگ شده است، علت آن را منحصراً، دخالت ایشان در سیاست دانست و این‌گونه نتیجه گرفت که وظیفه‌ی روحانیون، حکومت کردن نیست.[2]
اما در نقد این نظریه باید گفت: سياست بخش مهمی از انديشه‌ی اسلامی به حساب می‌آید و روي‌كرد مسلمانان به آن، ريشه در سنت و سيره معصومین (علیهم‌السلام) دارد. با مرورى بر قوانين اسلام، روشن می‌شود كه اسلام، دين جامعی است، كه تمام ابعاد زندگى انسان را در نظر گرفته و همان‌گونه كه مردم را به عبادت دعوت می‌نماید، احكام و دستوراتى در مورد مسائل حكومتی، سياسى، اقتصادى، اجتماعى، قضايى، امور، روابط بين‌‏الملل و... را دارا می‌‏باشد و لازمه‌ی اطاعت چنین احکامی، نیاز به تشکیل حکومت توسط عالمان به دین را دارد. پیامبر اسلام حضرت محمّد (صلّی‌الله علیه و آله)، پس از بعثت‌شان فقط به تبلیغ نماز و روزه اقدام نفرمودند، بلکه خود، جامعه و حکومتی مطابق با آرمان‌های الهی تشکیل دادند، چرا که خداوند در قرآن، حکومت را فقط مختص پیامبر و جانشینانش می‌داند و بین سیاست و دین، رابطه‌ی از هم ناگسستنی را ترسیم می‌نماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ [حدید/25] همانا ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند». «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ... [نساء/58]؛ خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید...».
بنابراین مأموريت رهبرى و اجراى سياست‏‌هاى تعيينى، از سوى خداوند بر عهده‌ی پيامبران و ديگر اولياى الهى و مؤمنان برجسته، نهاده شده و ایشان سزاوارترین اشخاص به حکومت هستند. در پایان باید گفت که هرچند فرقه‌ی بهائیت، نقش مهره‌ی ابرقدرت‌ها را برای مقابله با حکومت جمهوری اسلامی در ایران بازی می‌کند، اما خوب است در ظاهر هم که شده به اصول فرقه‌ی خود، که از جمله‌ی آن عدم دخالت در سیاست است، پایبند باشند.

پی‌نوشت:

[1]. گنجینه‌ی احکام و حدود، عبدالحمید اشراق خاوری، ص 267.
[2]. شبکه‌ی آئین بهائی، نام برنامه: گفتگو.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.