بهائیت، ابزاری برای ضربه زدن به دین اسلام

  • 1395/01/06 - 22:36
استعمار به این تجربه رسیده که اسلام، آئینی زنده و حیات‌بخش است و تسلط بیگانگان بر پیروانش را برنمی‌تابد و سَدی است محکم در برابر مطامع استعمارگران، بنابراین تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از نفوذ و گسترش آن به کار گرفته است و در این راستا در صدد تشکیل فرقه‌هایی با افکار و تعالیم مخرب، که وسیله‌ای برای بدنامی اسلام هستند، است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ استعمار به این تجربه رسیده که اسلام، آئینی زنده و حیات‌بخش است و تسلط بیگانگان بر پیروانش را برنمی‌تابد و سَدی است محکم در برابر مطامع استعمارگران، بنابراین تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از نفوذ و گسترش آن به کار گرفته است و در این راستا در صدد تشکیل فرقه‌هایی با افکار و تعالیم مخرب، که وسیله‌ای برای بدنامی اسلام هستند، است.
عبدالفتاح ملیحی در این‌باره می‌گوید: «در آمریکا دسته‌هایی به نام اسلام، از مرام بابیت و قادیانی‌گری و از همه بیشتر از مرام بهائیت حمایت می‌کنند و برای پیشرفت این فرقه‌ها در تلاشند؛ چنان‌که در شهر ویلمت، نزدیک شیکاگو در ایلینوی، کاخ مجللی به عنوان معبد بهائیان درست کرده‌اند که می‌توانم بگویم از مهمترین معابدی است که در آمریکا دیده‌ام».[1]
اعتراف بیت‌العدل اعظم در زمینه‌ی تلاش برای بدنامی اسلام، شنیدنی است: «قضیه‌ی بهائیان (ایران) در سراسر جهان به نحوی بی‌سابقه در جراید و مجلات و رسانه‌های جمعی منعکس شد، جرایدی از قبیل نیویورک تایمز، لوموند، فرانکفورت و الگمانیه زایتونگ که سرحلقه‌ی جراید بین‌المللی هستند، علیه تعدیات وارده به بهائیان، مقالات مفصلی نوشته و شبکه‌های تلویزیونی استرالیا، کانادا، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، برنامه‌های مفصل و گویایی به صورت مجله‌ی تلویزیونی پخش کردند. این اقدام علاوه بر آنکه به نحوی مؤثر، ضامن دخالت کمیسيون حقوق بشر می‌شد، عملاً امر بهائی را شاید برای اولین بار به گوش ده‌ها میلیون مردم می‌رسانید و تعالیمش را به درستی و با تمجید و تحسین، به خاص و عام اعلام می‌نمود. این تبلیغات و نیز اقدامات مهمی که در سیستم سازمان ملل متحد صورت گرفت، به مقامات صاحب نفوذ در سراسر عالم، فرصت کافی بخشید که بتوانند از تعالیم امر بهائی و از رفتار و خصایل جامعه‌ی بهائی خبر گیرند و خود درباره‌اش قضاوت کنند».[2] بنابراین استعمار ابتدا با تشکیل فرقه‌ی بهائیت، حمایت آن و پرداختن به مظلومیت ساختگی آن،[3] هم‌اکنون از آن به عنوان ابزاری برای بدنامی دین مبین اسلام استفاده می‌کند.
استعمار یک روز به ایجاد و پرورش گروه‌هایی مثل طالبان می‌پردازد و آن‌ها را مسلح و تقویت می‌کند و بر قسمت‌هایی از سرزمین‌های اسلامی حاکم و مسلط می‌گرداند و روز بعد با تبلیغات زهرآگین و گسترده‌ی خود، منطق خشک و خشن آنان را که در واقع خوراک فکری خود استعمار است، به نام اسلام به دنیا معرفی می‌نماید و چنین وانمود می‌کند که دین اسلام، آئینی خشونت‌طلب و تروریست‌پرور است و به گونه‌ای چهره‌ی اسلام را ترسناک جلوه می‌دهد تا افکار عمومی غرب و مسیحیت بر علیه مسلمانان قیام نمایند و آسایش و آرامش را از مسلمانان و مساجد و مراکز آنان سلب کنند، همان گونه که الآن مشغول به انجام طرح اسلام هراسی در کشورهای اروپایی هستند.

پی‌نوشت:

[1]. محمد محمدی اشتهاردی، بابی‌گری و بهائی‌گری، ص 123؛ به نقل از مجله‌ی الوعی الاسلام، ش 42.
[2]. ج. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه‌ی سلیمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملی مطبوعات امری، ۱۳۳ بدیع، صص ۱۰۱-۱۰۰.
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: شانتاژ و مظلوم‌نمایی بهائیان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.